English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vorlage U خیز برداشتن از ناحیه قوزک پا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tarsus U استخوان قوزک پا قوزک پا
blitter U عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
transcribe U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribing U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
botany U گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
ankle U قوزک
ankle U قوزک پا
ankles U قوزک
ankles U قوزک پا
ankle bone U استخوان قوزک
anklebone U استخوان قوزک
knucklebone U استخوان قوزک
tarsal U مچ پایی استخوان قوزک پا
slack U قوزک اول ماشه
joint of the foot U قوزک پا [استخوان بندی]
ankle joint U قوزک پا [استخوان بندی]
huckle bone U استخوان قوزک کعب
lowcuts U کفش پایین تر از قوزک پا
ankle joint U قوزک [استخوان بندی]
joint of the foot U قوزک [استخوان بندی]
slackest U قوزک اول ماشه
slacks U قوزک اول ماشه
knuckles U قوزک پا یا پس زانوی چهار پایان
to sprain one's ankle U پیچ خورده شدن قوزک پا
to twist one's ankle U پیچ خورده شدن قوزک پا
knuckle U قوزک پا یا پس زانوی چهار پایان
astragalus U استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
reach U ناحیه
zones U ناحیه
subregion U ناحیه
output area U ناحیه
districts U ناحیه
regional <adj.> U ناحیه ای
local <adj.> U ناحیه ای
district U ناحیه
sectors U ناحیه
sector U ناحیه
situs U ناحیه
reaching U ناحیه
reaches U ناحیه
reached U ناحیه
zone U ناحیه
ranges U ناحیه
partitions U ناحیه
wards U ناحیه
ward U ناحیه
shires U ناحیه
region U ناحیه
regions U ناحیه
range U ناحیه
ranged U ناحیه
area U ناحیه
areas U ناحیه
proclimax U ناحیه
realm U ناحیه
realms U ناحیه
sympatric U هم ناحیه
demesne U ناحیه
shire U ناحیه
partition U ناحیه
removing U از جا برداشتن
flaws U مو برداشتن
includes U در برداشتن
remove U برداشتن
countertrace U برداشتن از
deleting U برداشتن
delete U برداشتن
deleted U برداشتن
remove U از جا برداشتن
removes U از جا برداشتن
lifts U برداشتن
lifting U برداشتن
lift U برداشتن
deletes U برداشتن
removing U برداشتن
removes U برداشتن
pickup U برداشتن
sublate U برداشتن
takes U برداشتن
ingather U برداشتن
to run away with U برداشتن
to pull off U برداشتن
flaw U مو برداشتن
take up U برداشتن
ingether U برداشتن
to pick up U برداشتن
to mop up U برداشتن
take U برداشتن
glom U برداشتن
include U در برداشتن
to take up U برداشتن
lifted U برداشتن
pick up U برداشتن
moistening U نم برداشتن
erogenous zones U ناحیه شهوتزا
baffle area U ناحیه کور
erogenous zone U ناحیه شهوتزا
regionalism U ناحیه گرایی
active area U ناحیه فعال
terrain U زمین ناحیه
range of variation U ناحیه انحراف
audio range U ناحیه صوتی
recording eara U ناحیه ضبط
the abdominal region U ناحیه شکم
area search U جستجوی ناحیه
territorialization U ایجاد ناحیه
telephone area U ناحیه اتصال
Equator U ناحیه استوایی
arid area U ناحیه خشک
residential area U ناحیه مسکونی
silva U ناحیه جنگلی
sector commander U فرمانده ناحیه
sciatic U ناحیه چاربند
two phase region U ناحیه دو فازی
skid row U ناحیه پست
soft spot U ناحیه نشست
storage area U ناحیه انبارش
work area U ناحیه کاری
scan area U ناحیه پیمایش
wernicke's area U ناحیه ورنیکه
suppressor area U ناحیه بازدارنده
lumbar U ناحیه کمر
zone of contact U ناحیه تماس
touch spot U ناحیه بساوشی
range of variation U ناحیه تغییر
slum U ناحیه فقیرنشین
Sept U ناحیه محصو
zone U منطقه ناحیه
oral zone U ناحیه دهانی
zones U منطقه ناحیه
output area U ناحیه خروجی
heat affected zone U ناحیه پیوند
goldfield U ناحیه زرخیز
gold field U ناحیه زرخیز
regions U ناحیه نظامی
sector U خط کش ریاضی ناحیه
sectors U خط کش ریاضی ناحیه
geiger muller region o. plateau U ناحیه قطع
overflow area U ناحیه سرریز
frequency region U ناحیه فرکانس
measuring range U ناحیه ی سنجش
naval district U ناحیه دریایی
slums U ناحیه فقیرنشین
region U ناحیه فضا
region U ناحیه نظامی
region U ناحیه عملیات
regions U ناحیه فضا
regions U ناحیه عملیات
part U سهم ناحیه
magnetic domain U ناحیه مغناطیسی
intermediate zone U ناحیه ی میانی
motor area U ناحیه حرکتی
input area U ناحیه ورودی
littoral U ناحیه ساحلی
indifference zone U ناحیه خنثی
hypnogenic zone U ناحیه خواب زا
forbidden zone U ناحیه ممنوع
boom swing U ناحیه لرزش
common area U ناحیه مشترک
dead space U ناحیه کور
critical region U ناحیه شاخص
critical region U ناحیه بحرانی
critical area U ناحیه بحرانی
pyramidal area U ناحیه هرمی
commutation zone U ناحیه کموتاسیون
genital zone U ناحیه تناسلی
climatic region U ناحیه اقلیمی
radius of action U ناحیه رانندگی
range of adjustment U ناحیه تنظیم
buffer area U ناحیه میانگیر
broca's area U ناحیه بروکا
range of storke U ناحیه ضربه
depletion area U ناحیه تخلیه
districts U ناحیه نظامی
district U ناحیه نظامی
depletion layer U ناحیه تخلیه
depletion barrier U ناحیه تخلیه
edge zone U ناحیه لبه
depletion zone U ناحیه تخلیه
fixed area U ناحیه ثابت
heave U خیز برداشتن
give up U دست برداشتن از
twists U تاب برداشتن
feet U پاچنگال برداشتن
twisting U تاب برداشتن
twist U تاب برداشتن
snap up U تند برداشتن
gait U گام برداشتن
to break step U غلط پا برداشتن
break step U غلط پا برداشتن
picturize U فیلم برداشتن از
decode U برداشتن رمز
decoded U برداشتن رمز
off take rudder U سکان برداشتن
remove slag U سرباره را برداشتن
demountable U قابل برداشتن
run away with U برداشتن و در رفتن
flaw U ترک برداشتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com