Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
personation
U
خود را به جای دیگری معرفی کردن یا جا زدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
subrogate
U
بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
recode
U
کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
to pass one's word for another
U
از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy
U
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
scissoring
U
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
introduce
U
معرفی کردن
introducing
U
معرفی کردن
representation
U
معرفی کردن
recommends
U
معرفی کردن
speak well for
U
معرفی کردن
representations
U
معرفی کردن
recommend
U
معرفی کردن
nominating
U
معرفی کردن
recommending
U
معرفی کردن
presents
U
معرفی کردن
nominate
U
معرفی کردن
bring forward
U
معرفی کردن
inset
U
معرفی کردن
introduced
U
معرفی کردن
present
U
معرفی کردن
presented
U
معرفی کردن
nominates
U
معرفی کردن
presenting
U
معرفی کردن
introduces
U
معرفی کردن
insets
U
معرفی کردن
to register
[with a body]
U
اسم نویسی کردن
[خود را معرفی کردن]
[در اداره ای]
[اصطلاح رسمی]
report
U
معرفی کردن خود
reported
U
معرفی کردن خود
preconize
U
بعموم معرفی کردن
reports
U
معرفی کردن خود
to r.someone as a
U
کسی را به سمتی معرفی کردن
instantiate
U
معرفی کردن بوسیله کنسرت
meet
U
معرفی شدن به ملاقات کردن
meets
U
معرفی شدن به ملاقات کردن
to report oneself
U
حاضر شدن وخود را معرفی کردن
to give publicity to
U
بعموم نشان دادن یا معرفی کردن
to proclam someone a traitor
U
کسیرا بعموم خائن معرفی کردن
to report to the police
U
خود را به پلیس معرفی کردن
[بخاطر خلافی]
to i. any one into abenefice
U
کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
bear arms
U
سلاح به دست گرفتن خود را به خدمت معرفی کردن
letters
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
walkthrough
U
جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
boolean algebra
U
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
personate
U
خودرا بجای دیگری قلمداد کردن دارای شخصیت کردن
houses
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
personifying
U
رل دیگری بازی کردن
subtraction
U
کم کردن یک عدد از دیگری
personified
U
رل دیگری بازی کردن
personifies
U
رل دیگری بازی کردن
personify
U
رل دیگری بازی کردن
declares
U
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declaring
U
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declare
U
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
rephrased
U
به طرز دیگری بیان کردن
rephrases
U
به طرز دیگری بیان کردن
to t.
U
بحقوق دیگری تجاوز کردن
rephrasing
U
به طرز دیگری بیان کردن
passing off
U
به اسم دیگری معامله کردن
interrupts
U
حرف دیگری را قطع کردن
to transubstantiate
U
به جسم دیگری تبدیل کردن
reword
U
باواژههای دیگری بیان کردن
impersonation
U
نقش دیگری رابازی کردن
transubstantiate
U
بجسم دیگری تبدیل کردن
interrupting
U
حرف دیگری را قطع کردن
hold at disposal
U
در اختیار دیگری نگهداری کردن
interrupt
U
حرف دیگری را قطع کردن
rephrase
U
به طرز دیگری بیان کردن
convert
U
معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
converts
U
معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
converted
U
معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
converting
U
معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
to turn round
U
برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
to play off
U
از سر خود وا کردن و بجان دیگری انداختن
to exchange something
[for something]
U
مبادله کردن
[چیزی را با چیز دیگری]
to exchange something
[for something]
U
معاوضه کردن
[چیزی را با چیز دیگری]
pirate
U
از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
shunts
U
ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
pirates
U
از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
to shift off responsibility
U
مسئولیت را ازخودسلب کردن وبدوش دیگری گذاردن
shunted
U
ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
pirating
U
از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
shunt
U
ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
pirated
U
از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
to act as interpreter
[for somebody]
[from/into a language]
U
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
to provide interpretation
[for somebody]
[from/into a language]
U
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
to interpret
[for somebody]
[from/into a language]
U
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
transcribes
U
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
reproduced
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
emulated
U
کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
post
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
cannibalises
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
emulating
U
کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
reproduces
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
transcribing
U
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribe
U
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribed
U
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
emulates
U
کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
posted
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
posts
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
to second somebody
U
ماموریت کسی را به جای دیگری منتقل کردن
[اصطلاح رسمی]
cannibalised
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalising
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
post-
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
reproduce
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
cannibalized
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
stiffening
U
اهار یا چیز دیگری که برای سفت کردن چیزها بکارمیبرند
reproducing
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
media
U
کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
cannibalizes
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizing
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
emulate
U
کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
deflector
U
صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
to p off an awkward situation
U
حواس خود را از کیفیت بدی منحرف و به چیز دیگری متوجه کردن
chains
U
روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
to jump-start someone's car
U
کمک برای روشن کردن
[خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
chain
U
روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
countersignature
U
امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
labels
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labeling
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
licence
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licences
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licenses
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
label
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
replication
U
1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری
reference
U
معرفی
reclame
U
معرفی
representation
U
معرفی
presentations
U
معرفی
designation
U
معرفی
presentation
U
معرفی
representations
U
معرفی
designations
U
معرفی
presentable
U
شایان معرفی
letter of introduction
U
معرفی نامه
introduction
U
معارفه معرفی
nuncupatory
U
معرفی کننده
letter of reference
U
معرفی نامه
nominator
U
معرفی کننده
representer
U
معرفی کننده
introductions
U
معارفه معرفی
letter
U
معرفی نامه
presentee
U
معرفی شده
letters
U
معرفی نامه
designative
U
معرفی کننده
presentably
U
بطور قابل معرفی
initial campaign
U
معرفی کالا به بازار
letterman
U
دارنده معرفی نامه
introduction
U
معرفی رسمی اشناسازی
introductions
U
معرفی رسمی اشناسازی
algebra
U
قوانینی که برای معرفی
net authentication
U
معرفی ایستگاههای شبکه
id
U
کارتی که ضخص را معرفی میکند
roll out
U
معرفی یک کالای تجارتی به بازار
good wine needs no bush
U
چیزخوب نیازمند به معرفی نیست
reagency
U
امادگی برای واکنش یا معرفی
computer generations
U
روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
social credit
U
تصادی معرفی شده است
quantification
U
معرفی عناصر یک جسم تعریف
insulate
U
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulating
U
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulates
U
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
subscripted variable
U
عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
I have been referred. (introduced,recommended)to you by MR. . . .
U
از جانب آقای ... به شما معرفی شده ام
predefined
U
آنچه قبلا معرفی شده است
who are your reference?
U
چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
tag
U
نوار پشت پوتین کارت معرفی
tags
U
نوار پشت پوتین کارت معرفی
technologically
U
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
Can you recommend a guest house?
U
آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
technological
U
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
Can you recommend a hotel?
U
آیا میتوانید یک هتل به من معرفی کنید؟
desertion
U
ترک کردن افرادواجب النفقه ترک زوج یازوجه به وسیله دیگری فراراز خدمت وفیفه
expotriate
U
به کشور دیگری تبعید کردن تبعید از وطن
Can you recommend a good restaurant?
U
آیا میتوانید یک رستوران خوب معرفی کنید؟
proceed time
U
زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
report tothe director
U
خود را حضورا نزد رئیس معرفی کنید
bring up
<idiom>
U
معرفی چیزی برای بحث (مذاکره)آوردن
name
U
کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
names
U
کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
Type cable
U
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
functional
U
مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
toastmistress
U
بانوی معرفی کننده ناطق سرمیز غذا
key
کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
menu
U
انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
menus
U
انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
polar
U
سیستم معرفی موقعیتها به عنوان زاویه و فاصله از مبدا
toastmaster
U
کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
toastmasters
U
کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
identification tag
U
پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
setting up
U
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
ccitt
U
انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
category wiring
U
یکی از 5 سطح استاندارد معرفی شده توسط EIA / TIA
flowchart
U
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flow diagram
U
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
set
U
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com