English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 59 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
friendlier U خودی
friendlies U خودی
friendliest U خودی
friendly U خودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
battery U قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
batteries U قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
line crosser U فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
friendliest U نیروی خودی
friendly U نیروی خودی
familiar U مانوس خودی
blue forces U نیروهای خودی
friendly forces U نیروهای خودی
upcourt U سبد خودی
self directed U پیش خودی
internal heating U گرمایش خودی
we group U گروه خودی
in group U گروه خودی
homeling U بازیگر خودی
friendly state U کشور خودی
friendlies U نیروی خودی
spontaneous U خود به خودی
insider U خودی خودمانی
homes U زمین خودی
insiders U خودی خودمانی
relative U خودی نسبی
chicks U هواپیمای خودی
spontaneity U خود به خودی
friendlier U نیروی خودی
own goals U گل به دروازه خودی
home U زمین خودی
own goal U گل به دروازه خودی
spontaneous remission U بهبود خود به خودی
To assert oneself . To display ones merit . U خودی را نشان دادن
spontaneous recovery U بهبود خود به خودی
interference U مزاحمت مهرههای خودی شطرنج
critical build up resistance U مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
ingross U جمع اوری کردن نیروی خودی
shore duty U ماموریت کار در ساحل یاپایگاه خودی
smoke screen U پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
warned protected U قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
positive control U کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
mix up, caution U موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
short round U گلولهای که اشتباها روی قوای خودی فرود می اید
warned exposed U قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
icing U ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
dispatch route U جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
squawking U در رهگیری هوایی یعنی روشن کردن دستگاه شناسایی دشمن و خودی و کار با ان
squawk U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawked U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawks U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
hovering acts U قوانینی که بر رفت و امد کشتیهای خودی و اجنبی در محدوده معینی ازابهای کشور حکمفرمایی میکند
manipulative deception U تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
touchdown U حالت فرود امدن توپ درمنطقه خودی کسب 6 امتیازبا بردن توپ به ان سوی خط دروازه حریف
touchdowns U حالت فرود امدن توپ درمنطقه خودی کسب 6 امتیازبا بردن توپ به ان سوی خط دروازه حریف
enemy alien U طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
levee en masse U عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
blue commander U فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com