Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
automation
U
خودکار سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
stack
U
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacked
U
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacks
U
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
Other Matches
automated
U
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate
U
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating
U
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates
U
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
synchroreceiver
U
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
automatic error correction
U
تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
automatics
U
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
autoloader
U
اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatic
U
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic check
U
کنترل خودکار بررسی خودکار
submachinegun
U
مسلسل خودکار یانیمه خودکار
automatic pilot
U
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots
U
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
battery control central
U
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
aided tracking
U
سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
automated teller machine
U
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
link encryption
U
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
gyro pilot
U
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
automatic toss
U
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
automatic coding
U
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
unmanned
U
خودکار
pen
U
خودکار
ballpoints
U
خودکار ها
self-starter
U
خودکار
automatic pipet
U
پی پت خودکار
autonomic
U
خودکار
automatous
U
خودکار
automotive
U
خودکار
ballpens
U
خودکار ها
self-starters
U
خودکار
ballpoint pens
U
خودکار ها
self acting
U
خودکار
automaticity
U
خودکار
ball pens
U
خودکار ها
auyomated
U
خودکار
preset
U
خودکار
mechnical
U
خودکار
automatics
U
خودکار
unattended
U
خودکار
automatic
U
خودکار
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
automatic steering device
U
سکان خودکار
automatic rifle
U
توپ خودکار
automatic drop
U
اتصال خودکار
automatic telephone
U
تلفن خودکار
full automatic
U
تماما" خودکار
automatic rifle
U
تفنگ خودکار
automatic regulation
U
تنظیم خودکار
automatic record changer
U
گرام خودکار
door switch
U
کلید خودکار در
automatic fire
U
اتش خودکار
automatic fire
U
تیراندازی خودکار
automatic flasher
U
چشمکزن خودکار
automatic focusing
U
تمرکز خودکار
automatic interrupt
U
قطع خودکار
automatic interrupt
U
وقفه خودکار
mechanically
U
بطور خودکار
automatic loader
U
بارکن خودکار
automatic machine
U
دستگاه خودکار
automaton
U
ماشین خودکار
power steering
U
فرمان خودکار
automatic mechanism
U
مکانیزم خودکار
automatons
U
ماشین خودکار
automatic door switch
U
کلید خودکار در
mechanical sawmill
U
اره خودکار
semi automatic
U
نیم خودکار
self test
U
ازمایش خودکار
systematic
U
خودکار سیستماتیک
semiautomatic
U
نیمه خودکار
self destroying
U
منفجرشونده خودکار
self loading
U
پرشونده خودکار
player piano
U
پیانو خودکار
autosave
U
ضبط خودکار
auyomated
U
خودکار شده
cutout
U
فیوز خودکار
push botton
U
وسایل خودکار
crane track
U
جرثقیل خودکار
coach screw
U
پیچ خودکار
repeating firearm
U
اسلحه خودکار
ball point pen
U
قلم خودکار
autotrace
U
اثر خودکار
automatically
U
بطور خودکار
automatize
U
خودکار کردن
automatization
U
خودکار کردن
automation
U
اتوماسیون خودکار
automation
U
خودکار کردن
automatic telephone system
U
تلفن خودکار
automatic testing
U
ازمایش خودکار
automatic throttle
U
ساسات خودکار
automatic titrator
U
تیترکننده خودکار
fully automatic
U
کاملا" خودکار
automatic treatment
U
تسویه خودکار
automating
U
خودکار کردن
automates
U
خودکار کردن
automatic tuning
U
میزانساز خودکار
automatic weapon
U
سلاح خودکار
automated
U
خودکار کردن
automate
U
خودکار کردن
automatism
U
بطور خودکار
automatization
U
خودکار شدن
autotype
U
چاپ خودکار
automatic cutout
U
قطع خودکار
automated office
U
دفتر خودکار
automatic behavior
U
رفتار خودکار
automata
U
ماشینهای خودکار
automatic check
U
مقابله خودکار
sub-machine guns
U
تیربار خودکار
sub-machine gun
U
تیربار خودکار
automatic bass compensation
U
بمرسان خودکار
automatic balance
U
ترازوی خودکار
automatic aiming
U
تعقیب خودکار
automatic tracking
U
تعقیب خودکار
automatic buret
U
بورت خودکار
autotrack
U
تعقیب خودکار
automatic circuit breaker
U
مدارشکن خودکار
automatic
U
دستگاه خودکار
autogenous welding
U
جوشکاری خودکار
automatic check
U
ازمایش خودکار
automatic computer
U
کامپیوتر خودکار
flashgun
U
فلاش خودکار
robots
U
دستگاه خودکار
automatic controller
U
مراقب خودکار
automatic control
U
کنترل خودکار
automatics
U
دستگاه خودکار
automatic carriage
U
تعویض خودکار
flashguns
U
فلاش خودکار
autofeather
U
فدر خودکار
auto starter
U
استارت خودکار
robot
U
دستگاه خودکار
self focus
U
تنظیم تمرکز خودکار
autorepeat key
U
کلید تکرار خودکار
self acting
U
خودکار عمل کننده
autostart routine
U
روال اغازگر خودکار
autosyn
U
هماهنگ کننده خودکار
semi automatic telephone system
U
تلفن نیم خودکار
automatic annunciator
U
زنگ احضار خودکار
automatic volume expansion
U
گسترش خودکار صدا
automatic volume control
U
نافم خودکار صدا
automatic weapon
U
جنگ افزار خودکار
automatic voice network
U
شبکه صوتی خودکار
automatic typesetting
U
حروف چینی خودکار
automatic welding machine
U
دستگاه جوشکاری خودکار
automatic water level recorder
U
تراز اب نگار خودکار
automatics
U
جنگ افزار خودکار
automatic boring machine
U
دستگاه درل خودکار
automation
U
بطور خودکار کارکردن
axis of control
U
محورکنترل خودکار هواپیما
design automation
U
طراحی به طور خودکار
direction finder
U
جهت یاب خودکار
drop hammer
U
پتک خودکار اهنگری
drop press
U
پتک خودکار اهنگری
pluviograph
U
باران سنج خودکار
perpetual motion machine
U
ماشین خودکار دائمی
permanent oppropriation
U
سیستم اماددایمی یا خودکار
exchange office
U
مرکز تلفن خودکار
telephone central office
U
مرکز تلفن خودکار
fully automatic machine
U
دستگاه تماما"خودکار
four spindle automatic machine
U
دستگاه خودکار با چهارهرزگرد
adp
U
پردازش داده خودکار
automobile
U
ماشین متحرک خودکار
automobiles
U
ماشین متحرک خودکار
governing mode
U
روش کنترل خودکار
unattended
U
به طور خودکار بی خلبان
blowback
U
عقب نشینی خودکار
automation
U
دستگاه تنظیم خودکار
automatic drilling machine
U
دستگاه درل خودکار
built in stabilizers
U
تثبیت کنندههای خودکار
central exchange
U
مرکز تلفن خودکار
autoloading
U
باری نیم خودکار
chucking automatic
U
مهار کردن خودکار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com