English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
I can manage that. <idiom> U خودم از پسش برمی آیم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
I can manage, thank you. U خودم از پسش برمی آیم، متشکرم.
Other Matches
myself U من خودم
myself U خودم
owning U خودم
number one U خودم
own U خودم
owned U خودم
owns U خودم
it follows that..... U چنین برمی اید که ....
onmy own responsibility U به مسئولیت خودم
for my parts U از سهم خودم
with my proper eyes U با چشم خودم
on my own account U بحساب خودم
siree U اقای خودم
pon my life U بجان خودم
myself U شخص خودم
for my part U از سهم خودم
on my own account U بابت خودم
function subprogram U ریزبرنامهای که مقدارمنفردی را برمی گرداند
it piques curiosity U حس کنجکاوی شخص را برمی انگیزد
I can manage that. <idiom> U من از پس این کار برمی آیم.
I cant help it. It is beyond my control. U دست خودم نیست
i saw it my self U من خودم انرا دیدم
imyself saw it U من خودم انرا دیدم
it is my own U مال خودم است
sirree U اقاجان اقای خودم
With my own capital . U با سرمایه شخصی خودم
i may thank myself U گناه از خودم است
own U شخصی مال خودم
owning U شخصی مال خودم
owned U شخصی مال خودم
owns U شخصی مال خودم
mercury delay line U تولید می شد و به عنوان ورودی برمی گشت
I shall be back this day month . U درست یک ماه دیگه برمی گردم
I saw it for myself . I was an eye –witness U خودم شاهد قضیه بودم
in p of my statement U برای اثبات گفته خودم
I could pass for a Greek . U می توانم خودم رایونانی جابزنم
on your own U خودم تنهایی [کاری را کردن]
I have entangled myself with the banks . U خودم را گرفتار بانک ها کردم
That is my line ( field ) . U خودم این کاره هستم
What a mes I made of my life . U دیدی چه بروز خودم آوردم
I wI'll get there somehow. U یکجوری خودم را آنجا می رسانم
pickup message U پیامی که هواپیما با کابل اززمین برمی دارد
register U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registering U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registers U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
delaying U دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
delay U دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
delays U دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
I should bring you round to my way of thinking . U باید تو راهم با خودم همفکر کنم
I weighed myself today . U امروز خودم را کشیدم ( وزن کردم )
I know best where my interests lie. U صلاح کارم را خودم بهتر می دانم
I stayed in concealment until the danger passed. U خودم را پنهان کردم با خطر گذشت
I sat down with no fuss or bother . U برای خودم قشنگ گرفتم نشستم
I'd like to have a place of my own [to call my own] . U من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
out and in U گویی که با پیچش بطرف شیارمی رود و برمی گردد
I wI'll do that all by myself. U من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
No one sent me, I am here on my own account. U هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
I wI'll do it on my own responsibility . U به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
de scrambler U وسیلهای که یک پیام نامناسب را به حالت اصلی و مط لوب برمی گرداند
I'm old enough to take care of myself. U من به اندازه کافی بزرگ هستم که مواضب خودم باشم.
I wI'll try to catch up. U سعی می کنم خودم را برسانم ( جبران عقب افتادگه )
I accidentally locked myself out of the house. U من به طور تصادفی خانه ام را روی خودم قفل کردم.
This house is my own . U این خانه مال خودم است ( اجاره یی نیست )
permanent U حافظه کامپیوتر که حتی وقتی که برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
documented U فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
document U فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
documenting U فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
I'm doing it on my own account, not for anyone else. U این را من فقط بابت خودم میکنم و نه برای کسی دیگر.
resets U دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
permanent U رسانه ذخیره سازی که حتی وقتی برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
reset U دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
feedback U اطلاعات مربوط به تاثیرات سیگنال کنترلی روی وسیله یا ماشین که به کامپیوترکنترلی برمی گرددو
absolute address U وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
non volatile U رسانه ذخیره سازی یا حافظه که داده را برمی گرداند حتی وقتی که برق قط ع شود
horizontal U مدت زمانی که اشعه تصویر در صفحه نمایش به اول خط بعد برمی گردد از آخر خط قبل
reset U سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
storage U TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
resets U سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
GOSUB U دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
del U کلیدی در صفحه کلید که نشانه گر را یک حرف به عقب برمی گرداند و آن حرف را پاک میکند
softer U دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
operation U عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه
softest U دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
soft U دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
shell out U خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد
link U تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
reads U سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read U سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
macroinstruction U دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
phosphor U صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند
resident U برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents U برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
read U مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
reads U مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com