English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
short wheel U خودرو شاسی کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chasis U شاسی خودرو
four by two U خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
frame of an apparatus U شاسی
chassis U شاسی
chasis U شاسی
frame U شاسی
tank deck U شاسی تانک
chassis U شاسی اتومیل
airframe U شاسی هواپیما
chassis frame U چارچوب شاسی
bonding U ربط به شاسی
battery carrier U شاسی باتری
dead load U شاسی اتومبیل
omni chassis U شاسی مینی بوس
milvan chassis U شاسی نصب کانتینر حمل باردریایی
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
bed plate U پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
self propelling U خودرو
self propelled U خودرو
vehicles U خودرو
auto U :خودرو
automobile U خودرو
autos U :خودرو
vehicle U خودرو
automobiles U خودرو
self grown U خودرو
automotive U خودرو
four by four U خودرو 4 در 4
self driven U خودرو
adventive U خودرو
motor vehicle U خودرو
locomobile U خودرو
caterpillar truck U خودرو هزارپا
moving staircase U پلکان خودرو
drive screw U پیچ خودرو
automobile U ماشین خودرو
moving stairway U پلکان خودرو
automobiles U ماشین خودرو
motor car U گردونه خودرو
motor cars U گردونه خودرو
weedy U هرز خودرو
escalators U پلکان خودرو
bumper bar U سپر خودرو
to ride in the car U با خودرو رفتن
to use the car U با خودرو رفتن
ammunition carrier U خودرو مهمات کش
to turn [to turn off] [to make a turn] U پیچیدن [با خودرو]
deep jeep U خودرو زیرابی
escalator U پلکان خودرو
escalator U پلکان خودرو
propeller U گاردان خودرو
liftruck U خودرو بالابر
wildwood U جنگل خودرو
personnel carrier U خودرو نفربر
truck vehicle U خودرو نظامی
tank vehicle U خودرو تانکرسوخت
tank vehicle U خودرو تانکر
tank transporter U خودرو مازتانک بر
locomobile U گردونه خودرو
motor vehicle U خودرو موتوری
vehicular U مربوط به خودرو
motorcar U خودرو سواری
scout car U خودرو دیده ور
propeller shaft U گاردان خودرو
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
dimmed headlights [lights] [American English] U نور پایین [خودرو]
[spider-type] lug wrench [American E] U آچار چرخ خودرو
propeller joint U چهارشاخه گاردان خودرو
wheel brace U آچار چرخ خودرو
combat tire U تایر جنگی خودرو
wheel wrench U آچار چرخ خودرو
high beam [American English] U نور بالا [در خودرو]
upper beam headlights U نور بالا [در خودرو]
full beam U نور بالا [در خودرو]
rollover U چپ شدن خودرو یاوسیله
oil pan U جعبه کارتر خودرو
dipped beams [beam light] [British English] U نور پایین [خودرو]
dipped headlights [lights] [British English] U نور پایین [خودرو]
lift truck U خودرو دارای جرثقیل
full tracked U خودرو تمام شنی
low beams [beam light] [American English] U نور پایین [خودرو]
loading plan U طرح بارگیری خودرو
suspension wheel U چرخ تعلیق خودرو
loading list U لیست بارگیری خودرو
unladen weight U وزن ناخالص خودرو
unladen weight U وزن کامل خودرو
cross bar wrench U آچار چرخ خودرو
payloads U بازده خودرو یا دستگاه
trunk [American E] U صندوق چمدان [خودرو]
boot [British E] U صندوق چمدان [خودرو]
technical inspection U معاینه فنی [خودرو]
high gear U دنده قوی خودرو
payload U بازده خودرو یا دستگاه
signalled U علامت راهنمای خودرو
signaled U علامت راهنمای خودرو
escalators U پلکان های خودرو
moving staircases U پلکان های خودرو
moving stairways U پلکان های خودرو
moving stairs {pl} U پلکان های خودرو
windshield U شیشه جلو خودرو
signal U علامت راهنمای خودرو
windshields U شیشه جلو خودرو
to go into the ditch U با خودرو به خندق جاده رفتن
six by six U خودروی شش در شش نوعی خودرو شش چرخ
travelling crane U جرثقیل رونده بارانگیز خودرو
endgate U درب عقب [خودرو شناسی]
wilding U گیاه یا میوه خودرو وحشی
dome light U چراغ بالای طاق خودرو
curb weight U وزن کل خودرو با سوخت وتجهیزات
automotive U مربوط به وسایل نقلیه خودرو
six by four U خودرو شش در چهار خودروی شش چرخ
motor vehicle passenger U مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
car passenger U سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger U سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
Carpool U هم سفری [گردشگری] [خودرو رانی]
motor transport U حمل ونقل به وسیله خودرو
ride [American E] U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
lift U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
gradeability U قابلیت عبور خودرو از شیبها
to go for a spin U با خودرو گردش کوتاهی کردن
laden weight U وزن کلی خودرو با بار
to get a ride with somebody U سواری گرفتن از کسی [در خودرو]
to get a lift with somebody U سواری گرفتن از کسی [در خودرو]
fast shuttle U تغییرمکان سریع یکانها یا خودرو
car passenger U مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
to get a lift from somebody U سواری گرفتن از کسی [در خودرو]
to leave on U روشن گذاشتن [موتور یا خودرو]
mileage U مسافت طی شده به وسیله خودرو
tank recovery vehicle U خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
half track U خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
dome U کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
skate mount U پایه دوار مسلسل روی خودرو
less than carload U وزن باراضافه از فرفیت تناژ خودرو
choke U خفه کردن ساسات خودرو چوک
domes U کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
choked U خفه کردن ساسات خودرو چوک
chokes U خفه کردن ساسات خودرو چوک
tracklaying U زنجیرگذاری کردن خودرو شنی دار
loading U بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
to swerve a car <idiom> U با خودرو ویراژ دادن [اصطلاح روزمره]
compass course U مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
trailer brake system U دستگاه ترمز تریلر [فناری خودرو]
She swerved sharply to avoid hitting a dog. U او [زن] ویراژ تندی داد تا با خودرو به سگ نزند.
center disc [disk wheel] U دیسک با سوراخ بزرگ در کانونش [ فناوری خودرو]
crashingly U سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashing U سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashes U سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
straddle truck U نوعی خودرو چهارچرخ حمل بار و جراثقال
tachograph U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
unprompted U ناشی از طیب خاطر خودبخود بی اختیار خودرو
speedograph U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
panel truck U یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
four by four U خودرو چهارچرخی که هرچهارچرخ ان نیرو داشته باشد
black box U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
crashed U سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crash U سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
fifth wheel U جفت ساز که خودرو را به تریلر وصل میکند
maximum gradeability U حداکثر شیب قابل عبور به وسیله خودرو
truck U خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucked U خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucking U خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucks U خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
to start U روشن کردن [به کار انداختن] [موتور یا خودرو]
parking U پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
trailer U خودرو تریلی کش هواپیمای تعقیب کننده هدف
trailers U خودرو تریلی کش هواپیمای تعقیب کننده هدف
On comparison, the Mercedes was the more reliable of the two cars. U هنگام مقایسه دو خودرو، بنز قابل اطمینان تر بود.
vehicle used for migrant-smuggling operations U خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق
stages U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
The motor vehicle is covered by theft insurance. U این خودرو برابر سرقت بیمه شده است.
mileage on departure [arrival] U اندازه مسافت طی شده در زمان حرکت [ورود] خودرو
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
He lost control of the car and swerved towards a tree. U او [مرد] کنترل خودرو را از دست داد و از پهلو به درخت خورد.
turnaround cycle U مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
bulk petroleum conversion kit U جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
back-seat drivers U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
back-seat driver U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
tailgate party [American E] U پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی [در آمریکا]
liliputian U قد کوتاه
shorter U کوتاه
pygmies U قد کوتاه
pygmies U کوتاه
short U کوتاه
pigmies U کوتاه
pigmies U قد کوتاه
scut U دم کوتاه
low U کوتاه
pigmy U کوتاه
pigmy U قد کوتاه
stocky U کوتاه
stockier U کوتاه
of short duration U کوتاه
pygmy U قد کوتاه
pygmy U کوتاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com