Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
optical
U
خواننده میله نوری
go to school
U
خواننده میله نوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dye polymer recording
U
در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
magneto optical disc
U
دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
wand
U
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
wands
U
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
fibre optics
U
لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
optical character recognition
U
تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
cladding
U
واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری
ocr
U
فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
optical
U
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
tenpin
U
میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood
U
ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
feints
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feint
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
shafts
U
میله ستون میله چاه
shaft
U
میله ستون میله چاه
reader
U
خواننده
oscine
U
خواننده
readers
U
خواننده
troller
U
خواننده
chanter
U
خواننده
songbirds
U
خواننده زن
ballad singer
U
خواننده
reciter
U
خواننده
songbird
U
خواننده زن
caroler
U
خواننده
chantress
U
زن خواننده
singer
U
خواننده
singers
U
خواننده
vocalist
U
خواننده
vocalists
U
خواننده
disk reader
U
خواننده دیسک
singing
U
اوازخوانی خواننده
read head
U
نوک خواننده
raw head
U
نوک خواننده
trios
U
سه نفر خواننده
trio
U
سه نفر خواننده
epistoler
U
خواننده رسالهای ازعهدجدید
photoelectric reader
U
خواننده فتو الکتریکی
calling program
U
برنامه فرا خواننده
bar code reader
U
دستگاه خواننده کد میلهای
magnetic tape reader
U
خواننده نوار مغناطیسی
diva
U
سردسته زنان خواننده اپرا
prim donna
U
سر دسته زنهای خواننده دراپرا
prima donnas
U
خواننده برجسته زن اپرا یاکنسرت
prima donna
U
خواننده برجسته زن اپرا یاکنسرت
torch singer
U
خواننده شعر احساساتی وعاشقانه
buffo
U
خواننده مرد در رلهای فکاهی اپرا
reads
U
تعداد بایتها که خواننده در زمان مشخص می خواند
read
U
تعداد بایتها که خواننده در زمان مشخص می خواند
groundling
U
ماهی ته دریا خواننده یاتماشاچی بی ذوق عامی
standard
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
cue
U
اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
hoppers
U
وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
hopper
U
وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
optical
U
طرح حرف که توسط خواننده OCR به خوبی قابل خواندن است
cues
U
اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
ocr
U
طرح حرف که توسط خواننده OCR به آسانی قابل خواندن باشد
The singer and his staff commandeered the entire backstage area.
U
خواننده و کارکنانش تمام پشت صحنه را برای خود اشغال کرده بودند.
quartets
U
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
quartet
U
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
quartette
U
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
cards
U
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
card
U
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
dimness
U
کم نوری
photic
U
نوری
optic
U
نوری
optical
U
نوری
optical character
U
کاراکتر نوری
photo plotter
U
رسام نوری
photo luminescence
U
لومینسانس نوری
optical activity
U
فعالیت نوری
photodecomposition
U
تجزیه نوری
optical antipode
U
همپار نوری
optic fibre
U
فیبر نوری
photoperiodism
U
واکنش نوری
photophone
U
تلفن نوری
photopolymer
U
بسپار نوری
light output ratio of a fitting
U
راندمان نوری
optical character
U
دخشه نوری
photostatic
U
ایستا نوری
photoelectric
U
نوری وبرقی
optical density
U
چگالی نوری
optical scanning
U
پیمایش نوری
photo optic memory
U
حافظه نوری
optical scanner
U
پیمایشگر نوری
optical scanner
U
پوینده نوری
optical rotation
U
چرخش نوری
optical resonance
U
همنوایی نوری
photodissociation
U
تفکیک نوری
optical resolution
U
تفکیک نوری
optical pyrometry
U
تف سنجی نوری
optical printer
U
چاپگر نوری
optical stability
U
پایداری نوری
optically active
U
فعال نوری
photic zone
U
نوار نوری
optical disk
U
دیسک نوری
optical fiber
U
فیبر نوری
optical isomer
U
ایزومر نوری
optical isomer
U
همپار نوری
optical isomerism
U
همپاری نوری
optical isomerism
U
ایزومری نوری
optical
U
دیسکهای نوری
photo electron
U
الکترون نوری
optical lens
U
عدسی نوری
optical mark reader
U
علامتخوان نوری
photism
U
توهم نوری
optical memory
U
حافظه نوری
wand
U
قلم نوری
light microscopy
U
میکروسکپ نوری
light gun
U
تفنگ نوری
light-years
U
سال نوری
spectral line
U
خط طیف نوری
fiber optics
U
الیاف نوری
fiber optics
U
فیبر نوری
electric arc
U
قوس نوری
wands
U
قلم نوری
photo excitation
U
برانگیختگی نوری
light-year
U
سال نوری
light ralay
U
رله نوری
light year
U
سال نوری
luminous sensitivity
U
حساسیت نوری
optical communications
U
ارتباطات نوری
luminous flux
U
شار نوری
light pens
U
قلم نوری
light sensitive
U
با حساسیت نوری
light switch
U
گزینه نوری
light wave
U
موج نوری
light pen
U
قلم نوری
fibre optic cable
U
کابل فیبر نوری
optical mark reader
U
علامت نوری خوان
optical purity
U
درجه خلوص نوری
optical page reader
U
صفحه نوری خوان
photokymograph
U
جنبش نگار نوری
optical mark reader
U
نشان خوان نوری
optical recognition device
U
دستگاه تشخیص نوری
arc machining
U
جوشکاری قوس نوری
optical rotatory dispersion
U
پاشندگی چرخش نوری
optical rotatory power
U
قدرت چرخش نوری
optical measuring system
U
سیستم سنجش نوری
optical resonator
U
تشدید کننده نوری
optical mark reader
U
علامت خوان نوری
optical laser disk
U
دیسک لیزری نوری
fibre
U
فیبر نوری با قط ر بسیار کم
fibres
U
فیبر نوری با قط ر بسیار کم
light emitting diode
U
دیود ناشر نوری
optical character reader
U
دخشه خوان نوری
optical gonimeter
U
زاویه یاب نوری
spectral line
U
نوار طیف نوری
static luminous sensitivity
U
حساسیت نوری استاتیک
flash ranging
U
مسافت یابی نوری
macrometer
U
مسافت یاب نوری
mutarotation
U
تغییر چرخش نوری
photovoltaic
U
قدرت زای نوری
optical
U
استفاده از کابل نوری
ocr
U
شناخت کاراکتر نوری
dynamic luminous sensitivity
U
حساسیت نوری دینامیک
ocr
U
تشخیص کاراکترهای نوری
fiber
U
فیبر نوری با قط ر بسیار کم
light induction
U
القاء تحریک نوری
low voltage arc
U
قوس نوری فشار ضعیف
open arc welding
U
جوشکاری قوس نوری باز
resistance arc furnace
U
کوره مقاومتی قوس نوری
image arc furnace
U
کوره قوس نوری غیرمستقیم
high field emmission arc
U
قوس نوری فشار قوی
fully
U
از قبیل هر قطعه نوری یا نهانی
welding arc voltage
U
ولتاژ قوس نوری جوشکاری
optical
U
سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری
bar graphics
U
وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
omr
U
تشخیص علامت نوری Recognition ark
bar codes
U
وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
CSM
U
سیستم تشخیص حرف نوری کارا
bar code
U
وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
eraseble optical disk drive
U
دیسک گردان نوری پاک شدنی
ocr
U
Recognition OpticalCharacter تشخیص نوری دخشه
combine
U
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
optical
U
وسیله نوری که از بار کد داده را می خواند
combining
U
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
combines
U
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
twinkle box
U
دستگاه ورودی شامل حس کنندههای نوری
cable
U
اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
cabled
U
اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
speed
U
نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
speeds
U
نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
high frequency stabilized arc
U
قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
speeding
U
نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
flash ranging location
U
تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
recognition
U
فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
phototypesetter
U
حروف چینی نوری حروفچین تصویری تصویرپرداز
houselights
U
نوری که در تماشاخانه بالای سر تماشاچیان را روشن میکند
bundle
U
تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
reading wand
U
دستگاهی که نشان ها و کدهارا به صورت نوری درک میکند
bundling
U
تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
generation
U
کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
generations
U
کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
orom
U
Only Read Optical حافظه فقط خواندنی نوری emory
bundles
U
تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
magneto optical recording
U
رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com