Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
countertenor
U
خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
countertenors
U
خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dysfunction
U
عمل یا کار معلول وغیر عادی عدم کار
long run equilibrium
U
موازنه بلند مدت قیمتها قیمت عادی
supereminent
U
بسیار بلند
low-rise
U
نه بسیار بلند
over striding
U
گام بسیار بلند
sky scraper
U
بادبان سه گوش بسیار بلند
gigantesque
U
غول یاشخص بسیار بلند
full-throated
U
صدا یا فریاد بسیار بلند
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
buzzing
U
صدای بلند
vociferant
U
با صدای بلند
buzzes
U
صدای بلند
buzzed
U
صدای بلند
buzz
U
صدای بلند
loudly
U
با صدای بلند
din
U
صدای بلند
row de dow
U
صدای بلند
screeching
U
صدای بلند
screeches
U
صدای بلند
screeched
U
صدای بلند
screech
U
صدای بلند
fortissimo
U
صدای بلند
it is very important
U
بسیار اهمیت دارد
he has much merit
U
بسیار شایستگی دارد
soprano
U
ششدانگ صدای بلند
buzzing
U
ایجاد صدای بلند
buzzes
U
ایجاد صدای بلند
whomp
U
صدای ضربت بلند
turn down
<idiom>
U
کم کردن صدای بلند
buzzed
U
ایجاد صدای بلند
stentorophonic
U
دارای صدای بلند
buzz
U
ایجاد صدای بلند
laughter
U
صدای خنده بلند
At the top of ones voice .
U
با صدای هرچه بلند تر
sopranos
U
ششدانگ صدای بلند
spike
[in a curve/development etc.]
U
پالس بسیار بلند و ناگهانی
[در نمودار تکاملی و غیره]
talk up
U
با صدای بلند حرف زدن
loudmouthed
U
وراج دارای صدای بلند
whooped
U
صدای بلند مثل سرفه
whooping
U
صدای بلند مثل سرفه
whoop
U
صدای بلند مثل سرفه
whoops
U
صدای بلند مثل سرفه
whomp
U
با صدای بلند ضربت زدن
whang
U
با صدای بلند زدن کوبیدن
vociferate
U
با صدای بلند ادا کردن
enclave economices
U
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
bang
U
صدای بلند یا محکم چتر زلف
bangs
U
صدای بلند یا محکم چتر زلف
banged
U
صدای بلند یا محکم چتر زلف
banging
U
صدای بلند یا محکم چتر زلف
My hair is growing.
U
موهایم دارد بلند می شود
crashed
U
ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crash
U
ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashingly
U
ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashing
U
ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
buzzers
U
وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
crashes
U
ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
buzzer
U
وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
bass
U
کسی که صدای بم دارد
She has a delightfully mellow voice .
U
صدای گرمی دارد
She has a lovely ( nice ) voice.
U
صدای قشنگه دارد
She has a lovely (nice) voice.
U
صدای قشنگه دارد
basses
U
کسی که صدای بم دارد
She has a soft voice
U
صدای نرمی دارد
to blast something
U
با صدای خیلی بلند بازی کردن
[آلت موسیقی]
stentor
U
شخصی که صدای بلندی دارد
negligence
U
اهمال تفریط معیار ان در CL رفتارو دقتی است که یک فرد بافهم و شعور عادی در امورخود معمول می دارد
poop
U
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poops
U
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
lewis
U
یکجور اسباب سنگ بلند کنی که زبانه دم فاختهای دارد
to nick a horse's tail
U
بیخ دم اسب را چاک زدن برای اینکه دم خود را بلند نگاه دارد
coloraturas
U
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
coloratura
U
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
slamming
U
صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slams
U
صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slam
U
صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slammed
U
صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
routinize
U
عادی یا روزمره کردن بجریان عادی انداختن
fielded
U
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
field
U
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fields
U
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
hypermnesia
U
ازدیاد غیر عادی خاطرات وافکار گذشته افزایش غیر عادی حافظه
vlsi
U
مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
infinity
U
حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-
U
کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
slang
U
واژه عامیانه وغیر ادبی
laity
U
غیر فنی وغیر علمی
casuistry
U
استدلال غلط وغیر منطقی
un-
U
پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
UN
U
پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
xylose
U
قند متبلور وغیر قابل تخمیر
under the counter
U
داروی بدون نسخه وغیر مجاز
submicroscopic
U
خیلی ریز وغیر مریی بامیکروسکوپ
clackvalve
U
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touts
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
binds
U
الزام اور وغیر قابل فسخ کردن
bind
U
الزام اور وغیر قابل فسخ کردن
fibrin
U
ماده پروتئینی رشته مانند وغیر محلول
burke
U
بطوراهسته وغیر مستقیم از شرکسی راحت شدن
pyrrhic
U
وتدی که مرکب از دوهجای کوتاه وغیر مشددباشد
cadastre
U
مامور ثبت وممیزی املاک مزروعی وغیر منقول
ultra high frequency
U
بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.
U
بسامد بسیار بسیار زیاد
scrubbing
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubbed
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrub
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubs
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
dirndl
U
نوعی دامن بلند با کمر بلند
honk
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
U
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
synthesizer
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contralto
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortle
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong
U
صدای ساده وتنها صدای بسیط
phut
U
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortled
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
quartz clock
U
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
skirl
U
صدای زیر صدای نی انبان
scrawls
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
presbyteries
U
داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
presbytery
U
داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
state-of-the-art
U
بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
conventicle
U
انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Susurrus
U
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twang
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Walls have ears
<idiom>
U
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
tu-whit tu-whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
thumps
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkling
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
regulars
U
عادی
regular
U
عادی
naked
U
عادی
unexceptional
U
عادی
routines
U
عادی
wonted
U
عادی
gen
U
عادی
routinely
U
عادی
commonest
U
عادی
uncritically
U
عادی
groovy
U
عادی
ordinary
U
عادی
uncritical
U
عادی
routine
U
عادی
normal
U
عادی
run of the mill
U
عادی
run-of-the-mill
U
عادی
common
U
عادی
commoners
U
عادی
habitual
U
عادی
privates
U
عادی
private
U
عادی
customary
U
عادی
walls here ears
U
دیوار موش دارد موش گوش دارد
wear and tear
U
فرسودگی عادی
common block
U
قرقره عادی
normal
U
عادی معمولی
rife
U
فراوان عادی
unwashed
U
جزومردم عادی
the inevitable
U
چیزهای عادی
the common run of men
U
مردمان عادی
in the a way
U
بطریق عادی
in the course of nature
U
بطریق عادی
supernormal
U
فوق عادی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com