English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pasties U خمیر مانند کلوچه قیمه دار
pasty U خمیر مانند کلوچه قیمه دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fritter U کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
fritters U کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
pulp U جسم خمیر مانند
doughface U دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
minced U قیمه
farcing U قیمه
executrix U قیمه
stuffing U قیمه
forcemeat U قیمه
minced U قیمه شده
to chop up U قیمه کردن
mince U قیمه کردن
mince U گوشت قیمه
minces U قیمه کردن
minces U گوشت قیمه
lard vt U با قیمه خوک پرکردن
minces U تلویحا گفتن قیمه
mince U تلویحا گفتن قیمه
mincemeat U گوشت قیمه شده
mincemeat U قیمه امیخته باکشمش
cecils U قیمه سرخ کرده
buble and squeak U قیمه با سبزی یا کلم
mincing U پر ادا واطوار قیمه شده
pork pies U کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
pork pie U کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
cookie U کلوچه
pastry cook U کلوچه پز
cookies U کلوچه
cooky U کلوچه
pomfret cake U کلوچه سوس
shortcake U کلوچه ترد
genoa cake U کلوچه بادامی
crackers U کلوچه کوچک
griddles U فر کلوچه پزی
shortbread U کلوچه ترد
pieman U کلوچه فروش
biscuits U کلوچه خشک
biscuit U کلوچه خشک
griddle U فر کلوچه پزی
cracker U کلوچه کوچک
rissole U کلوچه فیمه دار
bun U یکجور کلوچه یاکماج
pies U کلوچه میوه دارپای
rissoles U کلوچه فیمه دار
griddles U کلوچه پز ماهی تابه
griddle U کلوچه پز ماهی تابه
pomfret cake U کلوچه شیرین بیان
pie U کلوچه گوشت پیچ
pattypan U تابه کلوچه پزی
pie U کلوچه میوه دارپای
pies U کلوچه گوشت پیچ
buns U یکجور کلوچه یاکماج
mince pie U کلوچه گوشت دار
hoecake U کلوچه ارد ذرت
mince pies U کلوچه گوشت دار
corndodger U کلوچه ارد ذرت
scones U کلوچه یاکیک چای بیسکویت
tartlet U کلوچه میوه دار کوچک
scon U کلوچه یا کیک چای بیسکویت
scone U کلوچه یاکیک چای بیسکویت
frangipani U بوته یاسمن نوعی کلوچه
sour ball U کلوچه سخت ترش مزه
cruller U کلوچه تخم مرغی سرخ شده
oatcake U کلوچه ور نیامده که ازارذجودوسردرست می کنند قرص جودوسر
waffles U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffling U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffled U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffle U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
pound cake U کلوچه یا که وزت اجزا عمده هر کدام یک پاوندیا گیروانکه است
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
paste U خمیر
pasted U خمیر
pastes U خمیر
pulp U خمیر
pasting U خمیر
dough U خمیر
unguent U خمیر
duff U خمیر
mush U خمیر
leavening U خمیر مایه
kneaded U خمیر کردن
knead U خمیر کردن
masticating U خمیر کردن
masticates U خمیر کردن
masticated U خمیر کردن
masticate U خمیر کردن
leavens U خمیر مایه
leaven U خمیر مایه
leaven U خمیر ترش
mush U خمیر نرم
leavening U خمیر ترش
leavens U خمیر ترش
toothpastes U خمیر دندان
toothpaste U خمیر دندان
kneads U خمیر کردن
kneading U خمیر کردن
sour dough U خمیر ترش
carton-pierre U خمیر کاغذ
puff paste خمیر پف دار
malaxate U خمیر کردن
malax U خمیر کردن
levigate U خمیر کردن
knead clay by hand U خمیر کردن
dentifrice U خمیر دندان
impaste U خمیر گرفتن
temper U خمیر کردن
tempered U خمیر کردن
lime paste U خمیر اهک
tempers U خمیر کردن
impaste U خمیر کردن
pap U خمیر نرم
matzo U خمیر فطیر
matzoh U خمیر فطیر
tooth paste U خمیر دندان
cement paste U خمیر سیمان
oakum U خمیر بتونه
soden U خمیر سست
wood pulp U خمیر چوپ
commutator compound U خمیر جابجاگر
papier mache U خمیر کاغذ
wood pulp U خمیر چوب
sourdough U خمیر ترش
griddle cake U نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
mash U خمیر کردن شیفتن
batter U خراب کردن خمیر
batters U خراب کردن خمیر
peanut butter U خمیر بادام زمینی
mashing U خمیر کردن شیفتن
mashed U خمیر کردن شیفتن
mashes U خمیر کردن شیفتن
saturated soil paste U خمیر خاک اشباع
pulpwood U خمیر چوب مخصوص کاغذسازی
puff pastry U خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
puff paste U خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry) U خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
flaky pastry U خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
plaster U خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
plasters U خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
flaky pastry U خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
puff pastry U خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
magma U خمیر مواد معدنی یا الی
puff paste U خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry) U خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry) U خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
puff paste U خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
puff paste U خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
puff pastry U خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
pate de foie gras U خمیر چربی جگر غاز ودنبلان
moulding board U تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
flaky pastry U خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
puff pastry U خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry) U خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
frit U خمیر شیشه وچینی سازی گداختن
flaky pastry U خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
library paste U نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
bread-board U تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
bread-boards U تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
clobber U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
strudel U ورقه نازک خمیر پخته که لوله شده و لای ان شیرینی باشد
clobbering U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbers U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
seed cake U کلوچه تخم زده یا زیره زده
mashed U خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mashes U خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mash U خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mashing U خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
paste U چسب زدن به خمیر زدن
ro rub up U خمیر کردن پرداخت کردن
pasting U چسب زدن به خمیر زدن
pastes U چسب زدن به خمیر زدن
pasted U چسب زدن به خمیر زدن
tendinous U بی مانند
argillaceous U رس مانند
mammilary U مانند
thready U نخ مانند
arundinaceous U نی مانند
capitate U مانند سر
mammilliform U مانند
capillaceous U مانند نخ
plumelike U پر مانند
analog U مانند
penniform U پر مانند
myrtle formed U اس مانند
and so on U و مانند ان
anthoid U گل مانند
after the example of U مانند
etc U و مانند آن
aquiform U اب مانند
threadlike U نخ مانند
toughest U پی مانند
tougher U پی مانند
pipelike U نی مانند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com