Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
AFAIK
U
خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
I benefited greatly from the english course.
U
از کلاس انگلیسی استفاده فراوانی بردم .
desktop
U
ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد
vorticism
U
مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
anglicization
U
انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی
e-mail
[short for electronic mail]
U
ایمیل
email
[short for electronic mail]
U
ایمیل
anglicism
U
اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
as far as
<idiom>
U
تا آنجایی که
anglo-saxon architecture
U
[معماری انگلیسی در پایان قرن ششم میلادی. از مشخصه های ساختمان های آن استفاده از تیرک های چوبی بود.]
for all
U
تا آنجایی که
[اینقدر که]
sent via e-mail
U
بوسیله ایمیل فرستاده شد
epitomist
U
شخصی که کتابی را خلاصه کند خلاصه نویس
I'm looking forward to your next email.
U
من مشتاقانه منتظر ایمیل بعدی تان می شوم.
search and replace
U
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
digesting
U
خلاصه کردن و شدن خلاصه
digested
U
خلاصه کردن و شدن خلاصه
digests
U
خلاصه کردن و شدن خلاصه
digest
U
خلاصه کردن و شدن خلاصه
lime juicer
U
ملوان انگلیسی انگلیسی
iam proud to know him
U
از شناسایی او افتخار دارم افتخار دارم که او رامیشناسم
iam p to of knowing him
U
از اشنایی او افتخار دارم افتخار دارم که او را می شناسم
anglicized
U
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicised
U
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicises
U
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicising
U
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicize
U
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizes
U
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizing
U
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
outlined
U
خلاصه خلاصه کردن
outlines
U
خلاصه خلاصه کردن
outline
U
خلاصه خلاصه کردن
outlining
U
خلاصه خلاصه کردن
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
dead time
U
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight
U
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical
U
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
capacity
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
frees
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idlest
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idle
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
capacities
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
idled
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idles
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
I have a carton of cigarettes
U
من یک ... دارم.
bitmap
U
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
fourth generation computers
U
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
composite demand
U
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
quads
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quad
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
phrased
U
عبارت
termed
U
عبارت
terming
U
عبارت
worded
U
عبارت
expression
U
عبارت
statements
U
عبارت
expressions
U
عبارت
experssion
U
عبارت
statement
U
عبارت
word
U
عبارت
clause
U
عبارت
term
U
عبارت
phrase
U
عبارت
wordage
U
عبارت
cl
U
عبارت
phrases
U
عبارت
clauses
U
عبارت
I have a question.
U
من یک سئوال دارم.
I have a headache.
U
من سر درد دارم.
I agree.
U
قبول دارم.
I'm in doubt about it.
U
من بهش شک دارم.
close the door please
U
خواهش دارم
own a house
U
خانهای دارم
I need my e
U
من دوست دارم
my a is 0 years
U
من 04سال دارم
i wish to stay here
U
میل دارم ...
I want to have a word with you . I want you .
U
کارت دارم
i maintain
U
عقیده دارم که ...
I have tobacco.
من یک توتون دارم.
i intend to stay here
U
خیال دارم که ...
I'm in a hurry.
من عجله دارم
I'm in a hurry.
من عجله دارم.
I am standing by you . I am right behind you .
U
هوایت را دارم
it is in my recollection
U
یاد دارم
bands
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
band
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
english woman
U
زن انگلیسی
Englishwoman
U
انگلیسی
Englishwomen
U
انگلیسی
knuckle guard
U
انگلیسی
knuckle bow
U
انگلیسی
johnny
U
انگلیسی
Britisher
U
انگلیسی
Britishers
U
انگلیسی
Englishman
U
انگلیسی
Briton
U
انگلیسی
Britons
U
انگلیسی
Englishmen
U
انگلیسی
English
U
انگلیسی
limey
U
انگلیسی
limeys
U
انگلیسی
British
U
انگلیسی
shareware
U
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
ieee
U
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
involution
U
پیچدارکردن عبارت
Verbosity. Rhetoric.
U
عبارت پردازی
an idiomatic experssion
U
عبارت اصطلاحی
relational expression
U
عبارت رابطهای
Namely …viz …it consists of…
U
عبارت است از ...
doxology
U
عبارت تسبیحی
trinomial
U
دارای سه عبارت
in fact
U
به عبارت دیگر
videlicet
U
به عبارت دیگر
to wit
<adv.>
U
به عبارت دیگر
an exclamatory phrase
U
عبارت تعجبی
namely
<adv.>
U
به عبارت دیگر
the letter of the law
U
عبارت قانون
assignment statement
U
عبارت گمارشی
context style of a expression
U
سیاق عبارت
To phrase.
U
به عبارت در آوردن
mathematical term
U
عبارت
[ریاضی]
term
U
جمله عبارت
terming
U
جمله عبارت
colloquialism
U
عبارت مصطلح
in other words
<adv.>
U
به عبارت دیگر
quotations
U
اقتباس عبارت
colloquialisms
U
عبارت مصطلح
paragrapher
U
عبارت نویس
quotation
U
اقتباس عبارت
term
U
عبارت
[ریاضی]
phraseology
U
عبارت پردازی
range expression
U
عبارت دامنه
passages
U
عبارت فقره
expressions
U
افهار عبارت
put into words
U
به عبارت دراوردن
protext
U
عبارت پیشین
prolixity
U
عبارت زاید
expression
U
افهار عبارت
phraseologist
U
عبارت پرداز
termed
U
جمله عبارت
passage
U
عبارت فقره
affirmative
U
عبارت مثبت
wording
U
عبارت سازی
I have an appointment with the dentist.
U
با دندانساز قرار دارم
I have a credit card.
من کارت اعتباری دارم.
I'm on a diet.
من رژیم غذایی دارم.
I feel like throwing up.
<idiom>
U
دارم بالا میارم.
I am in a great hurry . I am pressed for time .
U
خیلی عجله دارم
I am deae beat . I am tired out .
U
از خستگی دارم غش می کنم
I feel nauseated.
U
حالت تهوع دارم.
I am over 50 years old.
U
من ۵۰ سال بیشتر دارم.
I believe in God.
U
من به خدا ایمان دارم.
I am beginning to realize ( understand ) .
U
کم کم دارم متوجه می شوم
I owe her a grudge
U
حق دارم که با اولج باشم
I have a pain in my chest.
U
سینه درد دارم
i am purposed to go
U
در نظر دارم بروم
i have a hunch that
U
سخت گمان دارم که
i stand to it that
U
جدا عقیده دارم که
i yearn for
U
ارزوی استراحت دارم
I am staying at the hotel.
U
در هتل منزل دارم.
iam ill bested
U
موقعیت بدی دارم
I have cigar
U
من یک سیگار برگ دارم.
I am positive that ...
U
من اطمینان کامل دارم که ...
i humbly request that
U
خواهش عاجزانه دارم که ...
i have a suit to the shah
U
به شاه عرض دارم
i have a silk rug Štoo
U
یک قالیچه ابریشمی هم دارم
i am busy at the moment
U
اکنون کار دارم
i am rials in pocket
U
سه ریال در جیب دارم
i am on the wrong side of 0
U
من بیش از 05 سال دارم
i am purposed to go
U
قصد دارم بروم
i am famishing
U
از گرسنگی دارم می میرم
i have a hunch that
U
بیم یافن ان دارم که ...
i am reluctant to go
U
اکراه دارم از رفتن
duplex
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
joint tenants
U
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
exerciser
U
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
duplexes
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
common use
U
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
ale
U
ابجو انگلیسی
english billiards
U
بیلیارد انگلیسی
english opening
U
گشایش انگلیسی
english self taught
U
خوداموز انگلیسی
english system
U
سیستم انگلیسی
HMS
U
کشتی انگلیسی
anglicization
U
انگلیسی مابی
cleat knob
U
دگمه انگلیسی
arabic numeral
U
اعداد انگلیسی
middle english
U
انگلیسی تا 0051میلادی
cleat
U
عایق انگلیسی
redcoat
U
سرباز انگلیسی
anglophile
U
انگلیسی دوست
British
U
زبان انگلیسی
is a monetary sign
U
انگلیسی است
in plain english
U
به انگلیسی ساده
after the english f.
به سبک انگلیسی ها
jardin anglais
U
باغ انگلیسی
English altar
U
محراب انگلیسی
tommy atkins
U
سرباز انگلیسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com