Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
contumely
U
خفت سبکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ether
U
مایع سبکی که ازتقطیر الکل و جوهرگوگردبدست میایدو برای بیهوش کردن اشخاص بکارمی رود
stylist
U
سبکی
stylists
U
سبکی
buoyancy
U
سبکی شادابی روح
lightly
U
به سبکی
flippantly
U
ازروی سبکی
flippancy
U
سبکی
lightness
U
سبکی
frivolity
U
سبکی
corkiness
U
سبکی خشکی
dunnage
U
کاه وپوشال ومواد سبکی که لای فروف ومال التجاره می گذارند تا از اسیب مصون بماند
featheriness
U
سبکی
frivolouseness
U
سبکی
frivolously
U
به سبکی
lapheld
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
legerity
U
سبکی
lightsomeness
U
سبکی
portability
U
سبکی
potability
U
سبکی
shitu ryu
U
سبکی در کاراته
to play the giddy goat
U
سبکی کردن
We had a light fall of snow.
U
برف سبکی بارید
a strange
[an odd]
way
U
سبکی عجیب
What she wears speaks volumes about her.
U
به سبکی که او
[زن]
لباس می پوشد خیلی واضح بیان می کند چه جور آدمی است.
Free Tudor
U
[سبکی که به شکل ستوندار سبک تئودور و الیزابت است.]
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com