English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sideline U خط کنار زمین
sidelined U خط کنار زمین
sidelines U خط کنار زمین
sidelining U خط کنار زمین
touchline U خط کنار زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dugout U پناهگاه کنار زمین بازیگران
dugouts U پناهگاه کنار زمین بازیگران
down the line U ضربه از کنار زمین
haugh U زمین رسوبی کنار رودخانه
wing threequarter U هریک از دو مدافع کنار زمین
Other Matches
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
off U از کنار
rand U کنار
along side U تا کنار
brims U کنار
side aisle U کنار
brimming U کنار
banks U کنار
bank U کنار
on shore U بر کنار
marginate U کنار
recess U کنار
recesses U کنار
abutment U کنار
lip U کنار
verges U کنار
verge U کنار
waterfront U اب کنار
waterfronts U اب کنار
rims U کنار
rim U کنار
border line U خط کنار
bourne U کنار
lotos U کنار
lote U کنار
away U کنار
bordered U کنار
lotus U کنار
lotuses U کنار
margins U کنار
bordering U کنار
border U کنار
along side U در کنار
brink U کنار
list U کنار
apart U کنار
besides U کنار
edges U : کنار
edge U : کنار
marge U کنار
limit U کنار
brim U کنار
brimmed U کنار
ex- U کنار
ex U کنار
margin U کنار
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
lotus-eaters U کنار خوار
shelf U کنار گذاشتن
lotus eater U کنار خوار
lotos eater U کنار خوار
by the side of the road U در کنار جاده
withdrawals U کنار کشیدن
waterside U کنار دریا
lotuses U درخت کنار
seaside U دریا کنار
strand U کنار رود
floret of ray U گلچه کنار
limbo U کنار دوزخ
shores U کنار دریا
next U جنب کنار
shore کنار دریا
Joking apart. <idiom> U شوخی به کنار.
bow out U کنار کشیدن
withdrawal U کنار کشیدن
foreshores U کنار دریا
foreshore U کنار دریا
bypassing U کنار گذار
strand U کنار دریا
bypasses U کنار گذار
bypassed U کنار گذار
strands U کنار دریا
bypass U کنار گذار
strands U کنار رود
coasts U کنار دریا
deposit U کنار گذاشتن
deposits U کنار گذاشتن
overrules U کنار گذاشتن
to put a way U کنار گذاشتن
overruled U کنار گذاشتن
overrule U کنار گذاشتن
riverside U کنار رور
roadsides U کنار جاده
roadside U کنار جاده
coast U کنار دریا
seastrand U دریا کنار
reserves U کنار گذاشتن
put away U کنار گذاردن
to set by U کنار گذاشتن
put aside U کنار گذاشتن
pull away U کنار گرفتن
pt down U کنار گذاردن
receded U کنار کشیدن
wayside U کنار جاده
graveside U در کنار آرامگاه
gravesides U در کنار آرامگاه
off U از روی از کنار
recede U کنار کشیدن
receding U کنار کشیدن
put in U کنار امدن با
to put by U کنار گذاشتن
reserving U کنار گذاشتن
reserve U کنار گذاشتن
side step U کنار رفتن
side foot U ضربه با کنار پا
step aside U کنار رفتن
shipside U کنار کشتی
shipboard U کنار کشتی
seacoast U دریا کنار
to lay aside U کنار گذاشتن
riparian U رود کنار
to leave off U کنار گذاشتن
earmarks U کنار گذاشتن
sheer U کنار رفتن
lotus-eater U کنار خوار
lay away U کنار گذاشتن
sides U سمت کنار
side U سمت کنار
lote U درخت کنار
coping U کنار امدن
by U نزدیک کنار
Joking aside. <idiom> U شوخی به کنار.
by the window U کنار پنجره
lotos U درخت کنار
earmark U کنار گذاشتن
Stand asid . step aside . U کنار بایست
bedside U کنار بستر
lotus U درخت کنار
recedes U کنار کشیدن
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
marshals U داوران کنار مسیر
inshore U نزدیک دریا کنار
marshal U داوران کنار مسیر
marshalled U داوران کنار مسیر
marshaling U داوران کنار مسیر
marshaled U داوران کنار مسیر
to stand at [by] the window U کنار پنجره ایستادن
roadhouse U میخانهی کنار راه
holiday at the seaside [British] U مسافرت کنار دریا
waterside workmen U کارگران کنار دریا
holiday by the seaside [British] U مسافرت کنار دریا
holiday at the seaside [British] U تعطیلات در کنار دریا
sea dike U دیوار کنار اب دریا
safety fence U جانپناه کنار راه
road side U کنار جاده یا خیابان
ratch U کنار یا لبه کشتی
holiday by the seaside [British] U تعطیلات در کنار دریا
roadhouses U میخانهی کنار راه
towpath U جادهی کنار آب راه
towpaths U جادهی کنار آب راه
seafront U اسکله کنار دریا
seafronts U اسکله کنار دریا
scull U پاروی کنار قایق
sculled U پاروی کنار قایق
sculls U پاروی کنار قایق
a seat by the window U یک صندلی کنار پنجره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com