English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scan line U خط پیمایش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
survey U پیمایش
surveyed U پیمایش
surveys U پیمایش
padding U پیمایش لایه گذاری
backtracking U عمل پیمایش معکوس یک لیست
immeasurably U بطور غیر قابل پیمایش
immeasurable U پیمایش ناپذیر بیکران
coherence U فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
scan U پیمایش
scanned U پیمایش
scans U پیمایش
scaling U پیمایش
closing U بستن پیمایش
traverse U پیمایش کردن
traverse U حرکت سمتی پیمایش
traversed U پیمایش کردن
traversed U حرکت سمتی پیمایش
traverses U پیمایش کردن
traverses U حرکت سمتی پیمایش
traversing U پیمایش کردن
traversing U حرکت سمتی پیمایش
background noise U در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
chain survey U پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
closed traverse U پیمایش بسته
closing azimuth error U اشتباه گرای بستن پیمایش
cursive scanning U پیمایش با یک ترمینال ویدئویی
directional traverse U پیمایش سمتی
fathomable U پیمایش پذیر
fathomable U قابل پیمایش
free form U نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
gaugeable U پیمایش پذیر
geodetically U موافق قاعده پیمایش
heliometer U الت پیمایش قطر خورشید
heliometry U پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
hypsometry U پیمایش ارتفاعهای روی زمین نسبت به تراز دریا
immeasurability U پیمایش ناپذیری
immeusurableness U پیمایش ناپذیری
mensurability U پیمایش پذیری
mensurable U قابل پیمایش واندازه گیری پیمودنی
mensuration U پیمایش
open travers U پیمایش باز
opisometer U الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
optical scanning U پیمایش نوری
raster scan U ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
refresh display cycle U زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
scale factor U پیمایش
scan area U ناحیه پیمایش
scan path U مسیر پیمایش
spanless U پیمایش ناپذیر
surveyor's level U تراز مساحی یا پیمایش
tachymeter U دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
thunderscan U یک پیمایش کننده گران و باوضوح و دقت بالا
traingulation U تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
traingulation U پیمایش بوسیله مثلثات
traversal U پیمایش
traverse leg U شاخه پیمایش
traverse leg U ساق پیمایش
traverse station U ایستگاه پیمایش
traverseal U عمل طی کردن پیمایش
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com