English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
geographical meridian U خط طول جغرافیایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
isobar U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobars U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
grid U شبکه بندی جغرافیایی
grids U شبکه بندی جغرافیایی
localities U محل مخصوص مکان جغرافیایی
locality U محل مخصوص مکان جغرافیایی
variation U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
variations U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
longitudinal U وابسته بطول جغرافیایی
time zone U منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
time zones U منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
true north U شمال جغرافیایی
latitude U عرض جغرافیایی
latitudes U عرض جغرافیایی
longitude U طول جغرافیایی
longitudes U طول جغرافیایی
geographic U جغرافیایی
aba U مقیاس اندازه گیری عرض جغرافیایی
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
biogeographic U زیست جغرافیایی
boundary disclaimer U نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
cartogram U نقشه اماری جغرافیایی
chorographic U وابسته بنقشه برداری جغرافیایی از ناحیهای
chorography U نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
co latitude U متمم عرض جغرافیایی
colatitude U متمم عرض جغرافیایی
difference in easting U اختلاف طول جغرافیایی
difference in northing U اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
easting U طول جغرافیایی
gazetteer U فرهنگ جغرافیایی
geocentric latitude U عرض جغرافیایی زمینی
geocoding U روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
geographic coordinates U مختصات جغرافیایی
geographic equator U استوای جغرافیایی
geographic map U نقشه جغرافیایی
geographic reference U سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
geographical latitude U عرض جغرافیایی
geographical longitude U طول جغرافیایی
geographical meridian U نصف النهار جغرافیایی
geographical mile U میل جغرافیایی
geographical mile U مایل جغرافیایی
geographical poles U قطبهای جغرافیایی
geopolitic U علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
georef grid U مختصات جغرافیایی جهانی
isobare U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
land map U نقشه جغرافیایی
latitudinal U وابسته بعرض جغرافیایی
latitudinarian U وابسته بعرض جغرافیایی
military area U حوزه جغرافیایی نظامی
model geometric U یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
parrallels of latitude U مدارات عرض جغرافیایی
placename U نام جغرافیایی
routing indicator U گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
topology U مکان شناسی وضعیت جغرافیایی
true azimuth U سمت حقیقی گرای جغرافیایی
true bearing U سمت جغرافیایی
true convergence U سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
true convergence U انحراف جغرافیایی
true course U سمت مسیر جغرافیایی
true course U سمت حرکت جغرافیایی ناو یاهواپیما
true heading U سمت جغرافیایی
true origin U نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
zonation U طرز پخش و انتشارموجودات در مناطق جغرافیایی
Longitude and latitude. U طول وعرض جغرافیایی
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com