English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
index U خط شاخص
indexed U خط شاخص
indexes U خط شاخص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
indexing U شاخص گذاری
marker U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
markers U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
scale U شاخص
critical U شاخص
index U شاخص
index U فهرست شاخص
indexed U شاخص
indexed U فهرست شاخص
indexes U شاخص
indexes U فهرست شاخص
statistics U شاخص امار
dial U شاخص
dialed U شاخص
dialled U شاخص
dials U شاخص
indicator U شاخص اندازه
indicator U شاخص
indicator U نمایشگر شاخص
symbol U رمز اشاره شاخص
tidemark U میله شاخص جزر ومد
tidemarks U میله شاخص جزر ومد
indicative U شاخص
sundial U شاخص افتاب
sundials U شاخص افتاب
absorption index U شاخص جذب
index of absorption U شاخص جذب
activity designator U شاخص فعالیت یکان یا قسمت
active index U شاخص فعال
aiming light U چراغ شاخص
aiming post U شاخص
aiming post light U چراغ شاخص
aiming post sleeve U غلاف شاخص
aiming post sleeve U روپوش شاخص
aiming stake U شاخص کوچک
air pollution index U شاخص الودگی هوا
annual efficiency index U شاخص کارایی سالانه خدمتی
array index number U عدد شاخص ارایه
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
bain index U شاخص بین
basic indexed sequential acess method U روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
beach flag U پرچم شاخص اسکله
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
bench mark U شاخص مبداء
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
cephalic index U شاخص سر
cff U بسامد شاخص در سوسو زدن
critical flicker frequency U بسامد شاخص در سوسو زدن
characteristic curve U منحنی شاخص
characteristic equation U معادلههای شاخص
characteristic expansion time U زمان شاخص انبساط
characteristic roots U ریشههای شاخص
colminator U دوربین شاخص توپ
compliance index U شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
compression index U شاخص فشارپذیری
consistency index U شاخص تغییر شکل پذیری
construction cost index U شاخص هزینه ساختمانی
consumer price index U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
index of consumer prices U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
cost indexes U شاخص هزینه
cost of living index U شاخص هزینه زندگی
cranial index U شاخص جمجمه
critical incidents technique U شیوه رویدادهای شاخص
critical period U دوره شاخص
critical ratio U بهر شاخص
critical region U ناحیه شاخص
critical values U مقادیر شاخص
cross index U شاخص متقابل
difficulty index U شاخص دشواری
discrimination index U شاخص افتراق
drift float U علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
economic index U شاخص اقتصادی
economic indicator U شاخص اقتصادی
gates opening indicator U شاخص باز شدن دریچه ها
general index U شاخص کلی
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
gnomon U شاخص شرعیات
gnomon U شاخص
gnomonic U وابسته به شاخص
gnomonics U فن شاخص سازی
group index U شاخص گروه
holotype U نمونه شاخص
hypercard U نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
ideal index U شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
index addressing U نشان دهی شاخص دار
index fossil U سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
index hole U سوراخ شاخص
index linked insurance U بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
index mark U علامت شاخص
index number U عدد شاخص
index number U مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
index number U شاخص
index of correlation U شاخص همبستگی
index of industrial production U شاخص تولید صنعتی
index of multiple correlation U شاخص همبستگی چندگانه
index of real wages U شاخص دستمزدهای واقعی
index of retail prices U شاخص قیمتهای خرده فروشی
index of wholesale prices U شاخص قیمتهای عمده فروشی
index register U ثبات شاخص
indexed address آدرس شاخص دار
Other Matches
von neuman morgensterm utility index U شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
rainfall index U شاخص بارش شاخص بارندگی
target indicator U شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
indexed sequential file U پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
level rod U شاخص
tyupical U شاخص
indicator electrode U الکترود شاخص
indicator gate U دریچه شاخص
levelling staff U شاخص تراز
roughness index U شاخص زبری
seasonal index U شاخص فصلی
sysctlg U پرونده شاخص
system catalog U پرونده شاخص
tidal bench mark U شاخص جزر و مد
toughness index U شاخص نرمی
validity index U شاخص اعتبار
weight index U شاخص موزون
vital index U شاخص حیاتی
retention index U شاخص بازداری
readability index U شاخص خوانایی
number index U شاخص عددی
oddsmaker U بازیگر شاخص
polarity indicator U شاخص قطب
position indicator U شاخص نماها
price index U شاخص قیمت
production index U شاخص تولید
neon indicator U شاخص نئونی
range indicator U شاخص مسافت
wage index U شاخص دستمزد
producer price index U شاخص قیمت تولیدی
range markers U چراغ شاخص مسیر
pre indexing U شاخص گذاری قبلی
post indexing U شاخص گذاری بعدی
to turn the scales U عامل شاخص بودن
renewal index U شاخص قابل تجدید
respiratory exchange index U شاخص بهره تنفسی
to be the clincher U عامل شاخص بودن
map index U فهرست شاخص نقشه ها
indexed list U لیست شاخص دار
isoheyt U خط شاخص نقاط هم باران
indexed array U ارایه شاخص دار
laspeyres price index U شاخص قیمت لاسپیرز
randie branching index U شاخص شاخه زنی رندیچ
wholesale price index U شاخص قیمت عمده فروشی
plimsoll mark U خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
pathognomonic U وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
indexed sequential access method U روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
range marker U شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
paasche price index U شاخص قیمت پاشه که بصورت زیرمحاسبه میگردد001 * 1q * 1p / 0q *1p
liquid crystal bar graph panel indicator U شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
role indicator U نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
lumber's line U خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
system indicator U طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
local color U رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
kwic U روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
plasticity index U شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
nominal scale U شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
Farahan U فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
isam U Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
Gohar carpet U فرش گوهر [این فرش که توسط بافنده ای به همین نام از اهالی ارمنستان وسیه بافته شده از فرش های شاخص و کلیدی این منطقه محسوب شده و طرح آنرا مربوط به قره باغ می دانند.]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com