English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 219 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
contact line U خط تماس
line of contact U خط تماس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
answer U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answered U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answering U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answers U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
card U مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
cards U مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
lobbied U تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobbies U تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobby U تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
phone U پاسخ به تماس در تلفن
phoned U پاسخ به تماس در تلفن
phones U پاسخ به تماس در تلفن
phoning U پاسخ به تماس در تلفن
face U قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
faces U قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
physical U مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی
series U 4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود
hand U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
handing U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
ground U تماس دادن توپ با زمین
ground U تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
cultivation U جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
contact U تماس
contact U محل اتصال تماس گرفتن
contact U تماس یافتن تماسی
contact U ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contact U قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contacted U تماس
contacted U محل اتصال تماس گرفتن
contacted U تماس یافتن تماسی
contacted U ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacted U قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contacting U تماس
contacting U محل اتصال تماس گرفتن
contacting U تماس یافتن تماسی
contacting U ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacting U قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contacts U تماس
contacts U محل اتصال تماس گرفتن
contacts U تماس یافتن تماسی
contacts U ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacts U قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
faded U تماس باهدف از بین رفت
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
impact U تماس
impacts U تماس
caller U شخصی که تقاضای تماس دارد
callers U شخصی که تقاضای تماس دارد
bogey U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogies U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
hovercraft U رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
hovercrafts U رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
impinging U تماس
tangent U تماس
tangents U تماس
hold U زمان سپری شده توسط مدار ارتباطی حین تماس
holds U زمان سپری شده توسط مدار ارتباطی حین تماس
ring U سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
edge U اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
edge U تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
edges U اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
edges U تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
footprint U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
footprints U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
flat U تماس دو لبه اسکیت
flattest U تماس دو لبه اسکیت
originate U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
bounce U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
bounced U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
bounces U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
whoosh U صدای تماس جسم سریع با هوا
whooshed U صدای تماس جسم سریع با هوا
whooshes U صدای تماس جسم سریع با هوا
whooshing U صدای تماس جسم سریع با هوا
tries U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
try U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
finish U تماس انتهایی
finishes U تماس انتهایی
brush U تماس حاصل کردن واهسته گذشتن
brushes U تماس حاصل کردن واهسته گذشتن
punt U توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
punt U توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punted U توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
punted U توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punts U توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
punts U توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
audio U ال می پرسد. شخص تماس گرفته با انتخاب کردن شمارهای در تلفن به او جواب میدهد
engagement U تماس دو تیفه شمشیر درگارد
engagements U تماس دو تیفه شمشیر درگارد
skim U تماس اندک
skim U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skimmed U تماس اندک
skimmed U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skims U تماس اندک
Other Matches
de bounce U جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود
touch U دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
touches U دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
Thanks for calling back. U با تشکر برای تماس. [به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
contact point U وسیله تماس نقطه اخذ تماس
amplifying report U گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
contingence U تماس
ding U تماس
taction U تماس
tangency U تماس
to be in rapport U تماس داشتن
to bring into contact U تماس دادن
tuch U تماس دادن با
contact pressure U فشار تماس
line to line fault U تماس خطوط
to be in contact U تماس داشتن
going on U نزدیکی تماس
movement to contact U حرکت به تماس
point contact U تماس نقطهای
point of contact U نقطه تماس
corps a corps U تماس بدنی
shock hazard U خطر تماس
contiguity U برخورد تماس
interactional points U نقاط تماس
contact point U قطب تماس
zone of contact U ناحیه تماس
contact diameter U قطر تماس
contact area U سطح تماس
angle of contact U زاویه تماس
contact surface U سطح تماس
contact area U منطقه تماس
contact angle U زاویه تماس
contact flange U فلانژ تماس
area contact U سطح تماس
contact patrol U گشتی تماس
contact ratio U نسبت تماس
communicator U شخص در تماس
contact lost U تماس قطع شد
contact party U گروه تماس
Keep in touch! <idiom> در تماس باش!
contact backlash U دنده کور تماس
break off U قطع تماس با دشمن
grazing point U نقطه تماس با مانع
contact behavior U رفتار تماس جویانه
action on the blade U تماس با شمشیر حریف
contact fire U انفجار در اثر تماس
contact report U گزارش اخذ تماس
contact print U چاپ به طریقه تماس
galvanism U تماس برق بابدن
touch panel U صفحه حساس به تماس
touch sensitive panel U صفحه حساس به تماس
touch sensitive tablet U تابلو حساس به تماس
tuch U سر زدن تماس داشتن
look in on <idiom> U تماس حاصل کردن
get in touch with someone <idiom> U باکسی تماس گرفتن
to keep in touch with any one U باکسی تماس داشتن
osculation U تماس اشتراک صفات
osculatory U وابسته به بوسه یا تماس
movement to contact U حرکت به اخذ تماس
synapse U محل تماس دوعصب
youch sensitive screen U صفحه حساس به تماس
telebrief U تماس مستقیم تلفنی
contact fire U انفجارمین در اثر تماس با کشتی
advance to contact U پیشروی برای اخذ تماس
contact report U گزارش تماس با هواپیمای دشمن
contact with the net U خطای تماس با تور والیبال
osculate U تماس نزدیک حاصل کردن
To establish( make) contact. U تماس دایر ( برقرار ) کردن
ground stroke U ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
Where can I contact Mr …. ? U کجا می شود با آقای ….تماس گرفت ؟
lose track of <idiom> U ازدست دادن تماس باکسی یاچیزی
You can call me at ... [phone no.] <idiom> U شما می توانید با من با شماره ... تماس بگیرید.
touch U تماس برقرار کردن با چیزی با انگشتان
touches U تماس برقرار کردن با چیزی با انگشتان
If there is a reason for complaint, please contact ... U اگر شکایتی دارید، لطفا با ... تماس بگیرید.
full toss U پرتاب به سوی میله بدون تماس با زمین
first down U اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
full pitch U پرتاب به سوی میله بدون تماس با زمین
We finally succeed in making a radio contact. U عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
split lean U پا باز نشسته و تماس سینه ژیمناست با زمین
split the uprights U امتیاز ضربه با پا را پس ازامتیاز تماس بدست اوردن
googly U توپ پیچدار که در تماس بازمین از توپدار دور میشود
ground zero U محل تماس گوی اتشین بمب اتمی با زمین
interrogator responder U دستگاه تماس یا مکالمه سیستم شناسایی دشمن وخودی
negotiations U تماس ها مذاکرات و تماسهای بین دولتها به عناوین مختلف
maximum junction to case thermal impedan U مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
negotiation U تماس ها مذاکرات و تماسهای بین دولتها به عناوین مختلف
memiscus U زاویه تماس بین سطح مایع وجدار فرف
hang up <idiom> U جایی دردریافتی تلفن که باعث قطع تماس میشود
opposition U حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
stalder circle U چرخش کامل بدورمیله بدون تماس پاها بامیله
necessary line U خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
stop shot U ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
filler weld U جوشهائیکه درگوشه تماس دو نقطه جوش شونده قرار میگیرند
sclaff U تماس چوگان بازمین قبل از خوردن به توپ ضربت مختصر
inertia welding U جوشکاری توسط دوران سریع و فشار بین سطوح تماس
full U تماس کامل قسمت مخصوص ضربه زدن چوب گلف با گوی
disengagement U جدا شدن ازدشمن عقب نشینی اختیاری قطع تماس با دشمن
fullest U تماس کامل قسمت مخصوص ضربه زدن چوب گلف با گوی
skate off U حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
block the plate U موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
three cushion billiards U بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
I'll call him tomorrow - no, on second thoughts, I'll try now. U من فردا با او [مرد] تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
follow up U تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
skims U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
pitch line U مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
waltz three U سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
ani U سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
delayed contact U چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
bus bar U شینه جریان شینه جامع ریل تماس
dunkrik treaty U معاهده منعقده بین انگلستان وفرانسه به سال 7491 که هدف ان تشریک مساعی دودولت در صورت تجاوز یاتهدید به تجاوز از طرف المان و نیز برقراری تماس اقتصادی دایم بود
shadower U یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
clogged ink jet nozzles U اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود
approach march U راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com