Perdic | خط اغاز یا پایان مسابقه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	wire U	خط اغاز یا پایان مسابقه
	wires U	خط اغاز یا پایان مسابقه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	committee boat U	قایق داوران در اغاز و پایان مسیر
	unilinear U	دارای تغییرات مسلسل از اغاز تا پایان
	guard line U	خط اغاز مسابقه شمشیربازی
	pre game drills U	تمرینهای قبل از اغاز مسابقه
	bump start U	اغاز مسابقه با هل دادن موتورسیکلت
	barriers U	نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
	barrier U	نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
	approach U	دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
	approached U	دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
	approaches U	دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
	come off U	پایان مسابقه
	finishes U	پایان مسابقه
	finish U	پایان مسابقه
	formation U	برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
	target captain U	عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
	finish tape U	نوار پایان مسابقه
	finish yarn U	نوار پایان مسابقه
	starting post U	تیری که در مسابقه دوجای اغاز و حرکت را نشان میدهد
	night-watchman U	توپزن پایان مسابقه کریکت
	night watchman U	توپزن پایان مسابقه کریکت
	night-watchmen U	توپزن پایان مسابقه کریکت
	checkered flag U	پرچم شطرنجی سفید و سیاه پایان مسابقه اتومبیلرانی
	gun U	اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
	guns U	اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
	declare U	پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
	declares U	پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
	outrun U	منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
	declaring U	پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
	outruns U	منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
	outrunning U	منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
	overnight U	مسابقهای که ثبت نام 27ساعت پیش از مسابقه پایان می یابد
	checkpoints U	علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
	checkpoint U	علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
	check-points U	علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
	eol U	پایان خط پرچمی که بیان کننده پایان یک خط داده میباشد
	face off U	رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
	terminated U	پایان دادن پایان یافتن
	terminate U	پایان دادن پایان یافتن
	terminates U	پایان دادن پایان یافتن
	dawning U	اغاز اغاز شدن
	dawned U	اغاز اغاز شدن
	dawns U	اغاز اغاز شدن
	dawn U	اغاز اغاز شدن
	skull practice U	کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
	hooligan U	مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
	hooligans U	مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
	tug of war U	مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
	sack race U	مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
	selling plater U	اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
	opener U	مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
	senior U	مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
	seniors U	مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
	match play U	مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
	handicaps U	مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
	handicap U	مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
	stables U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	stable U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	initio U	در اغاز
	originationu U	اغاز
	initation U	اغاز
	inchoation U	اغاز
	get away U	اغاز
	onset U	اغاز
	primordium U	اغاز
	jump off U	اغاز
	instep U	اغاز
	commencement U	اغاز
	incipience or ency U	اغاز
	abinitio U	از اغاز
	kick off U	اغاز
	venue U	اغاز
	exordium U	اغاز
	authorship U	اغاز
	venues U	اغاز
	kick-off U	اغاز
	kick-offs U	اغاز
	initiation U	اغاز
	outset U	اغاز
	entrance U	اغاز
	entranced U	اغاز
	getaway U	اغاز
	origin U	اغاز
	origins U	اغاز
	entrances U	اغاز
	entrancing U	اغاز
	insteps U	اغاز
	inception U	اغاز
	beginning U	اغاز
	beginnings U	اغاز
	scratch line U	خط اغاز
	getaways U	اغاز
	terminus a que U	اغاز
	dragway U	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
	dragstrip U	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
	quadrangular meet U	مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
	initiate U	اغاز کردن
	debut U	اغاز کار
	alpha and omega U	اغاز و فرجام
	inaugurating U	اغاز کردن
	at first U	در اغاز کار
	inaugurates U	اغاز کردن
	inaugurate U	اغاز کردن
	inaugurated U	اغاز کردن
	inchoate U	اغاز کردن
	initiates U	اغاز کردن
	inaugurator U	اغاز کننده
	initiating U	اغاز کردن
	initiated U	اغاز کردن
	debuts U	اغاز کار
	commence U	اغاز کردن
	initialing U	واقع در اغاز
	initialled U	واقع در اغاز
	initialling U	واقع در اغاز
	at the start U	در اغاز کار
	uppermost U	از اغاز از ابتدا
	alpha U	اغاز شروع
	alphas U	اغاز شروع
	initials U	واقع در اغاز
	revival U	اغاز رونق
	initialed U	واقع در اغاز
	initial U	واقع در اغاز
	takeoff U	اغاز پرش
	commenced U	اغاز کردن
	commences U	اغاز کردن
	commencing U	اغاز کردن
	thru U	از اغاز تاانتها
	begin U	اغاز کردن
	begin U	اغاز شدن
	begins U	اغاز کردن
	begins U	اغاز شدن
	takeoffs U	اغاز پرش
	revivals U	اغاز رونق
	jump off U	اغاز حمله
	self initiated U	خود اغاز
	soft start U	اغاز نرم
	som U	اغاز پیام
	start bit U	بیت اغاز
	primed U	درجه یک اغاز
	prime U	درجه یک اغاز
	start of heading U	اغاز سرفصل
	start of message U	اغاز پیام
	push off U	اغاز کردن
	incipit U	شروع و اغاز
	nodal point U	نقطه اغاز
	introductive U	اغاز کننده
	initial point U	نقطه اغاز
	lead off U	اغاز کردن
	birth U	اغاز زاد
	birth U	اغاز کردن
	births U	اغاز زاد
	leadoff U	اغاز ضربت
	primes U	درجه یک اغاز
	launching U	اغاز کردن
	incept U	اغاز کردن
	wire to wire U	از اغاز تا فرجام
	to push off U	اغاز کردن
	from a to izzard U	از اغاز تا انجام
	start of taxt U	اغاز متن
	launch U	اغاز کردن
	launched U	اغاز کردن
	launches U	اغاز کردن
	to take to U	اغاز نهادن
	births U	اغاز کردن
	pullulate U	اغاز توسعه نهادن
	new departure U	اغاز رویه تازه
	originating U	اغاز شدن یاکردن
	originated U	اغاز شدن یاکردن
	originate U	اغاز شدن یاکردن
	staggers U	خط اغاز مسیر هر دونده
	staggering U	خط اغاز مسیر هر دونده
	corrosive attack U	اغاز و توسعه خورندگی
	kickoff U	ضربه اغاز بازی
	stagger U	خط اغاز مسیر هر دونده
	eras U	اغاز تاریخ عصر
	reoccupy U	دوباره اغاز کردن
	stages U	قراردادن اتومبیل در خط اغاز
	stage U	قراردادن اتومبیل در خط اغاز
	through U	از اغاز تا انتها کاملا
	multilaunching U	اغاز بکار چندتایی
	start bit U	ذرهء اغاز نما
	originates U	اغاز شدن یاکردن
	preface U	اغاز پیش گفتار
	prefaced U	اغاز پیش گفتار
	era U	اغاز تاریخ عصر
	to take arms U	جنگ اغاز کردن
	prefacing U	اغاز پیش گفتار
	set position U	اماده در نقطه اغاز
	upfield U	نقطه اغاز بازی
	kick off U	ضربه اغاز بازی
	jump the gum U	خطا در اغاز پرش
	prefaces U	اغاز پیش گفتار
	exordial U	مربوط به اغاز یا مقدمه
	christmas tide U	هفتهای که اغاز ان 42دسامبراست
	aurora U	سرخی شفق اغاز
	decadence U	فساد اغاز ویرانی
	grid start U	حرکت اتومبیلها با هم در اغاز
	initial boiling point U	نقطه اغاز جوشش
	hajime U	اغاز مبارزه کاراته
	flagman U	پرچم دار خط اغاز
	eolithic U	متعلق به اغاز عصرسنگ