English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flow lines U خطوط جریان
flowlines U خطوط جریان
stream lines U خطوط جریان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
Other Matches
stepped lines U خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
isotherm U خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobar U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobars U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
isohaline U خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
coragne line U خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
cotidal lines U خطوط هم مد
trick U خطوط
tricked U خطوط
tricking U خطوط
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
lines of communication U خطوط مواصلاتی
emission spectrum lines U خطوط نشری
street railway U خطوط تراموا
symmetry lines U خطوط تقارن
line spacing U فاصله خطوط
isovent U خطوط هم باد
grid lines U خطوط شبکه
leading U فاصله خطوط
spectral lines U خطوط طیفی
isostatic lines U خطوط ایزواستاتیک
isocline U خطوط هم شیب
line to line fault U تماس خطوط
line of induction U خطوط القا
absorption spectrum U خطوط جذبی
air way station U خطوط هوایی
absorption lines U خطوط دراشامی
line of flux U خطوط قوا
along line U در امتداد خطوط
outside lines U خطوط حمله
line of communications U خطوط مواصلات
isochromatique U خطوط همرنگ
lines of force U خطوط قوا
lines of force U خطوط نیرو
balmer lines U خطوط بالمر
zigzags U خطوط منکسر
zigzagged U خطوط منکسر
closed traverse U خطوط متقاطع
curvature lines U خطوط منحنی
curvature lines U خطوط مدور
equipotential lines U خطوط هم پتانسیل
zigzag U خطوط منکسر
dark lines U خطوط تاریک
extension lines U خطوط دنباله
dedicated lines U خطوط اختصاصی
zigzagging U خطوط منکسر
fraunhofer lines U خطوط فرانهوفر
front lines U خطوط مقدم
cotidal lines U خطوط مدیکسان
communications U خطوط مواصلاتی ارتباطات
equal cost lines U خطوط هزینه برابر
open lines U خطوط باز شطرنج
phraseogram U خط یا خطوط نماینده عبارات
crawl trench U خطوط رابط سنگرها
sheetlines U خطوط کناره نقشه
magnetic path U مسیر خطوط قوا
advance of defensive line U در جلو خطوط پدافندی
contours U خطوط تراز زمین
voltage between lines U ولتاژ بین خطوط
electric line of force U خطوط نیروی برق
line of communications U خطوط ارتباطی زمین
rivulose U دارای خطوط مارپیچی
domestic air traffic U خطوط هوایی داخلی
isohyetal map U نقشه خطوط هم باران
diplomatics U شناسایی خطوط باستانی
river U سفیدی بین خطوط
microwave transmission lines U خطوط انتقال ریزموج
contour lines U خطوط میزان منحنی
contour interval U فاصله خطوط واصل
inside lines U خطوط حمله شمشیربازی
rivers U سفیدی بین خطوط
endline U خطوط موازی با 04 مترفاصله
sheetlines U خطوط حاشیه نقشه
contours U خطوط کناره نما
magnetic lines of force U خطوط نیروی مغناطیسی
zigzag U خطوط جناغی پیوسته
zigzags U خطوط جناغی پیوسته
gules U خطوط موازی عمودی
front lines U خطوط جلو جبهه
leased line network U شبکه با خطوط استیجاری
grid interval U فاصله خطوط شبکه
vermiculate U دارای خطوط موجی
cutting line of force U قطع خطوط قوا
curvilinear ornament U زینتکاری با خطوط خمیده
magnetic lines of force U خطوط قوای مغناطیسی
retrace blanking U خاموشی خطوط بازگشتی
zigzagging U خطوط جناغی پیوسته
trackage U خطوط راه اهن
hoseline U خطوط لوله لاستیکی
air line of communications U خطوط مواصلات هوایی
collimate U منطبق کردن خطوط
meridians U خطوط نصف النهار
meridian U خطوط نصف النهار
hypen ladder U خطوط تیره نردبانی
zigzagged U خطوط جناغی پیوسته
hypen ladder U ردیف خطوط تیره
dark line spectrum U طیف خطوط تاریک
magnetic line of force U خطوط قوای مغناطیسی
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
infiltrated U در خطوط دشمن نفوذ کردن
overhead trolley U خطوط هوایی ترن برقی
paleography U شناسایی وکشف خطوط قدیمه
infiltrates U در خطوط دشمن نفوذ کردن
lightface U حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
lineaments U خطوط چهره صفات مشخصه
lineament U خطوط چهره صفات مشخصه
infiltrate U در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrating U در خطوط دشمن نفوذ کردن
lineolate U خط دار دارای خطوط ریز
converging U تقارب خطوط وجود تشابه
lineolated U خط دار دارای خطوط ریز
floating lines U خطوط مواج عکس هوایی
converge U تقارب خطوط وجود تشابه
converged U تقارب خطوط وجود تشابه
gridiron U خطوط یا میلههای فلزی مشبک
lpm U تعداد خطوط دردقیقه inutes
converges U تقارب خطوط وجود تشابه
magnetic path length U طول مسیر خطوط قوا
convergent U خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
sidelining U خطوط طرفین میدان بازی
sidelines U خطوط طرفین میدان بازی
sidelined U خطوط طرفین میدان بازی
sideline U خطوط طرفین میدان بازی
ingrain U خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
boundry lines U خطوط اطراف زمین والیبال
line engraving U گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
ring straked U دارای خطوط گرد در روی بدن
ring streaked U دارای خطوط گرد در روی بدن
neatline U خطوط باریک حدود کناره نقشه
t square U خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
agonic line U خطوط رسم شده روی نقشه
hierologist U متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
image sharpness U خطوط مورب تحت زاویه معین
hierology U علم خواندن خطوط قدیم مصر
stria U نوار باریک هریک از خطوط موازی
contour strip cropping U کشت نواری برروی خطوط میزان
graticule U خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
crawl trench U سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
bar pattern U ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
oblique perspective U پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
topographic map U نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
contour map U نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
floating lines U خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
granite paper U کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
foreshortening U نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
line drawing U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawings U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
raster U خطوط مورب تحت زاویه مخصوص بصورت هاشورترام
hachures U خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
stereocomparagraph U دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
main stripe U [خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
lattices U خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
teleprompter U اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
laid paper U کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
perspective grid U خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
lattice U خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
hard clip area U حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند
graticule ticks U نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
outdent U خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
yard marker U خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com