English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
street railway U خطوط تراموا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stepped lines U خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
isobar U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm U خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobars U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
trolley bus U تراموا
trolley [American E] [old-fashioned] U تراموا
trolleycar [American E] [old-fashioned] U تراموا
streetcar [American E] [old-fashioned] U تراموا
tramcar [British E] U تراموا
tram [British E] U تراموا
tramlines U خط تراموا
tramline U خط تراموا
trolley buses U تراموا
isohaline U خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
tramroad U جاده مخصوص تراموا وواگن برقی
coragne line U خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
cotidal lines U خطوط هم مد
tricking U خطوط
tricked U خطوط
trick U خطوط
absorption spectrum U خطوط جذبی
isochromatique U خطوط همرنگ
air way station U خطوط هوایی
absorption lines U خطوط دراشامی
equipotential lines U خطوط هم پتانسیل
grid lines U خطوط شبکه
outside lines U خطوط حمله
stream lines U خطوط جریان
front lines U خطوط مقدم
fraunhofer lines U خطوط فرانهوفر
emission spectrum lines U خطوط نشری
isocline U خطوط هم شیب
dedicated lines U خطوط اختصاصی
dark lines U خطوط تاریک
isostatic lines U خطوط ایزواستاتیک
cotidal lines U خطوط مدیکسان
isovent U خطوط هم باد
closed traverse U خطوط متقاطع
flow lines U خطوط جریان
balmer lines U خطوط بالمر
spectral lines U خطوط طیفی
along line U در امتداد خطوط
flowlines U خطوط جریان
line of flux U خطوط قوا
line of induction U خطوط القا
leading U فاصله خطوط
lines of force U خطوط نیرو
zigzag U خطوط منکسر
lines of force U خطوط قوا
line to line fault U تماس خطوط
curvature lines U خطوط منحنی
line spacing U فاصله خطوط
zigzagging U خطوط منکسر
zigzagged U خطوط منکسر
curvature lines U خطوط مدور
lines of communication U خطوط مواصلاتی
extension lines U خطوط دنباله
line of communications U خطوط مواصلات
symmetry lines U خطوط تقارن
zigzags U خطوط منکسر
zigzag U خطوط جناغی پیوسته
river U سفیدی بین خطوط
isohyetal map U نقشه خطوط هم باران
equal cost lines U خطوط هزینه برابر
endline U خطوط موازی با 04 مترفاصله
zigzagged U خطوط جناغی پیوسته
electric line of force U خطوط نیروی برق
domestic air traffic U خطوط هوایی داخلی
grid interval U فاصله خطوط شبکه
vermiculate U دارای خطوط موجی
hypen ladder U ردیف خطوط تیره
magnetic line of force U خطوط قوای مغناطیسی
open lines U خطوط باز شطرنج
gules U خطوط موازی عمودی
hypen ladder U خطوط تیره نردبانی
contours U خطوط تراز زمین
inside lines U خطوط حمله شمشیربازی
contours U خطوط کناره نما
communications U خطوط مواصلاتی ارتباطات
phraseogram U خط یا خطوط نماینده عبارات
front lines U خطوط جلو جبهه
voltage between lines U ولتاژ بین خطوط
meridian U خطوط نصف النهار
meridians U خطوط نصف النهار
hoseline U خطوط لوله لاستیکی
diplomatics U شناسایی خطوط باستانی
collimate U منطبق کردن خطوط
sheetlines U خطوط کناره نقشه
leased line network U شبکه با خطوط استیجاری
rivers U سفیدی بین خطوط
magnetic lines of force U خطوط قوای مغناطیسی
air line of communications U خطوط مواصلات هوایی
advance of defensive line U در جلو خطوط پدافندی
trackage U خطوط راه اهن
magnetic lines of force U خطوط نیروی مغناطیسی
line of communications U خطوط ارتباطی زمین
magnetic path U مسیر خطوط قوا
contour interval U فاصله خطوط واصل
contour lines U خطوط میزان منحنی
retrace blanking U خاموشی خطوط بازگشتی
zigzagging U خطوط جناغی پیوسته
dark line spectrum U طیف خطوط تاریک
cutting line of force U قطع خطوط قوا
curvilinear ornament U زینتکاری با خطوط خمیده
zigzags U خطوط جناغی پیوسته
crawl trench U خطوط رابط سنگرها
microwave transmission lines U خطوط انتقال ریزموج
rivulose U دارای خطوط مارپیچی
sheetlines U خطوط حاشیه نقشه
lineolate U خط دار دارای خطوط ریز
lineolated U خط دار دارای خطوط ریز
lightface U حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
lpm U تعداد خطوط دردقیقه inutes
magnetic path length U طول مسیر خطوط قوا
infiltrated U در خطوط دشمن نفوذ کردن
converged U تقارب خطوط وجود تشابه
sidelining U خطوط طرفین میدان بازی
convergent U خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
ingrain U خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
boundry lines U خطوط اطراف زمین والیبال
lineament U خطوط چهره صفات مشخصه
lineaments U خطوط چهره صفات مشخصه
infiltrate U در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrating U در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrates U در خطوط دشمن نفوذ کردن
sidelines U خطوط طرفین میدان بازی
sidelined U خطوط طرفین میدان بازی
converge U تقارب خطوط وجود تشابه
gridiron U خطوط یا میلههای فلزی مشبک
converges U تقارب خطوط وجود تشابه
overhead trolley U خطوط هوایی ترن برقی
paleography U شناسایی وکشف خطوط قدیمه
converging U تقارب خطوط وجود تشابه
floating lines U خطوط مواج عکس هوایی
sideline U خطوط طرفین میدان بازی
contour strip cropping U کشت نواری برروی خطوط میزان
hierologist U متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
line engraving U گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
image sharpness U خطوط مورب تحت زاویه معین
neatline U خطوط باریک حدود کناره نقشه
graticule U خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
agonic line U خطوط رسم شده روی نقشه
ring straked U دارای خطوط گرد در روی بدن
crawl trench U سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
ring streaked U دارای خطوط گرد در روی بدن
stria U نوار باریک هریک از خطوط موازی
t square U خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
hierology U علم خواندن خطوط قدیم مصر
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
topographic map U نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
oblique perspective U پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
floating lines U خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
granite paper U کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
bar pattern U ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
foreshortening U نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
contour map U نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
main stripe U [خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
line drawing U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawings U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
stereocomparagraph U دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
raster U خطوط مورب تحت زاویه مخصوص بصورت هاشورترام
hachures U خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
teleprompter U اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
laid paper U کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
lattice U خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
perspective grid U خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
lattices U خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
hard clip area U حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند
yard marker U خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
graticule ticks U نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
reversal temperature U دمایی که در ان خطوط طیفی گاز برافروخته در مقابل طیف جسم سیاه ناپدیدمیشوند
ribbing U ساختمان دندههای هر چیز راه ها یا خطوط بر جسته مجموعه تیریا دگلهای کشتی
outdent U خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
yard line U خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
dejagging U نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
stroke writer U ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
apolline U [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
sketching U روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
chiromancy U پیش گویی وغیب گویی با دیدن خطوط کف دست
threads U دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
thread U دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
helical wave guide U لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
linear programming U برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
gridding U محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
fret U [نقشه پیچ در پیچ در حاشیه با استفاده از خطوط افقی و عمودی با زوایای ۹۰ درجه و مربوط به کشور چین]
isovelocity U نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
striped lines U خطوط راه راه [همچون نقش محرمات]
Hanbel U [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
railing U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railings U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
remote data concentrator U وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
curvilineal U دارای خطوط منحنی محدودبخطوط منحنی
stringing U خطوط خاتم کاری و منبت کاری
voice grade channel U ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
contours U خطوط تراز یا منحنیهای تراز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com