English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4844 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
obstruction U خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstructions U خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
holds U گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
hold U گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
privileged U مجاز به ادامه مسیر و گرفتن سرعت درصورت رسیدن قایق دیگر به ان
charging U خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
blankest U ممانعت از امتیاز گیری حریف
blank U ممانعت از امتیاز گیری حریف
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
ball cushion U دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
prevents U مانع شدن ممانعت کردن
preventing U مانع شدن ممانعت کردن
prevented U مانع شدن ممانعت کردن
prevent U مانع شدن ممانعت کردن
precluding U مانع شدن ممانعت از وقوع چیزی
precluded U مانع شدن ممانعت از وقوع چیزی
precludes U مانع شدن ممانعت از وقوع چیزی
preclude U مانع شدن ممانعت از وقوع چیزی
stymie U قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymied U قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymieing U قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymies U قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
personal foul U خطای بدنی به حریف
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
kneeing U خطای سد کردن راه حریف بازانو
hacked U ضربه خطای دست به بازوی حریف
multiple foul U خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف
hacks U ضربه خطای دست به بازوی حریف
hack U ضربه خطای دست به بازوی حریف
hinder U مانع حریف شدن
hindered U مانع حریف شدن
hindering U مانع حریف شدن
hinders U مانع حریف شدن
shut out U مانع پیروزی حریف شدن
icing U ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
appeal play U تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
hauled U تغییر مسیر قایق
hauls U تغییر مسیر قایق
hauling U تغییر مسیر قایق
haul U تغییر مسیر قایق
flat race U مسیر هموار بی مانع اسبدوانی
barging U خطا در تعیین مسیر قایق
helm U تمایل قایق به انحراف از مسیر
helms U تمایل قایق به انحراف از مسیر
lay line U خط فرضی مسیر قایق به مقصد
water hazard U مانع ابی در مسیر گوی گلف
committee boat U قایق داوران در اغاز و پایان مسیر
lateral water hazard U مانع برکهای به موازات مسیر گوی گلف
water jump U چاله ابی در مسیر دو 0003 متربا مانع
grazing point U نقطهای که مسیر گلوله به مانع برخورد میکند
cigarrette U قایق مسابقه بزرگ موتوری
party boat U قایق بزرگ حامل مشتریان
overstand U بیش از حد ماندن قایق در یک مسیر بجای چرخاندن
burns U امتیاز گرفتن از حریف
burn U امتیاز گرفتن از حریف
burns U کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
burn U کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
holding and hitting U گرفتن حریف و ضربه زدن
sportfisherman U قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
port U بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
blank U حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
blankest U حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
sea anchor U وسیله هرمی شکل یا چتربرزنتی که به دنبال قایق بسته میشود تاباد مانع تغییرمسیرنشود
stationary tactics U دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
stiffer U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffest U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiff U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
trial U مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trials U مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
protection U مانع کپی گرفتن شدن
armlock U گرفتن بازوی حریف و کشیدن ان با فشار به پشت ارنج
tackled U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
dummies U کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
tackle U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
dummy U کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
tackles U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackling U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
set up U جلو برتری حریف را گرفتن پاس به یار ازادتر
leg block and under over U فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
dump U شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
high leg attack and shoulder control U زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
olympic lift and cross face U گرفتن بازوی چپ حریف از جلو وران پای راست از پشت
mooch U گرفتن ماهی ازاد با قایق متحرک
copy protect U یچی که مانع از کپی گرفتن از دیسک میشود
burdended U فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
shut out <idiom> U مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
trails U پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trailed U پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trail U پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trailing U پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
protection U عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
pass pattern U مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
cousin U حریفی که مرتبا" یا به اسانی شکست می خورد
cousins U حریفی که مرتبا" یا به اسانی شکست می خورد
covered U گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
canopy U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
faults U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
pinches U محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
pinch U محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
hedgehog U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehogs U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
horizontal error U خطای بر دو سمت خطای افقی
errors U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
arrests U جلوگیری کردن ممانعت کردن ممانعت
arrested U جلوگیری کردن ممانعت کردن ممانعت
arrest U جلوگیری کردن ممانعت کردن ممانعت
perch U قرارگرفتن
to rangeoneself U قرارگرفتن
perches U قرارگرفتن
perching U قرارگرفتن
perched U قرارگرفتن
sit U قرارگرفتن
sits U قرارگرفتن
heels U درپاشنه قرارگرفتن
bring up the rear <idiom> U آخرهمه قرارگرفتن
centred U درمرکز قرارگرفتن
centre U درمرکز قرارگرفتن
formation U ترتیب قرارگرفتن
centers U درمرکز قرارگرفتن
centered U درمرکز قرارگرفتن
center U درمرکز قرارگرفتن
fasted U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
switched network backup U انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
multithread U طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
groove U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
call on to the carpet <idiom> U مورد مواخذه قرارگرفتن
backs U برپشت چیزی قرارگرفتن
back U برپشت چیزی قرارگرفتن
disposal U در معرض دید قرارگرفتن
situation of a building U وضع قرارگرفتن بنا
draw fire <idiom> U مورد انتقاد قرارگرفتن
crane rail U مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
magnetic deviation U میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
crowd the plate U نزدیک به پایگاه اصلی قرارگرفتن
run the gauntlet <idiom> U درمعرفی آزمایش سخت قرارگرفتن
setup U وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
hull defilade U تا ارتفاع لوله در پشت حفاظ قرارگرفتن
use up U تحلیل بردن مورد استفاده قرارگرفتن
impressionability U امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
dams U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dammed U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dam U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
damming U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
tucking U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
tuck U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
tucks U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
expose U در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
novices U جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
exposes U در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
novice U جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
exposing U در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
air start U طرز قرارگرفتن هواپیما درهوا در شروع مسابقه هواپیمابری
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
obstructor U وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
boat space U فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
interdiction U ممانعت
exclusion U ممانعت
prevention U ممانعت
restraints U ممانعت
obstructions U ممانعت
restraint U ممانعت
withheld U ممانعت
withholding U ممانعت
obstruction U ممانعت
interdict U ممانعت
withholds U ممانعت
withhold U ممانعت
molestation U ممانعت
block age U ممانعت
Recent search history Forum search
1pedal pamping
1گج
1what s the meaning grandiflorum to farsi ?
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
1STARS CANT SHINE WITHOUT DARKNESS
1i carried her the rest of the way
1what is Labbad
2to keep someone up
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com