Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
recoverable error
U
خطای قابل بهبود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recoverable error
U
خطای قابل ترمیم
unrecoverable error
U
خطای غیر قابل کشف
unrecoverable error
U
خطای غیر قابل بازیافتنی
irrecoverable error
U
خطای غیر قابل ترمیم
conscious error
U
خطای اپراتور که به سرعت تشخیص داده میشود ولی درهمان زمان قابل جلوگیری از آن نیست
fault
U
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted
U
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults
U
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
charging
U
خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
regenerate
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
horizontal error
U
خطای بر دو سمت خطای افقی
errors
U
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error
U
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
magnetic deviation
U
میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
remission
U
بهبود
mending
U
بهبود
recovery upturn
U
بهبود
recovery
U
بهبود
recoveries
U
بهبود
revivals
U
بهبود
revival
U
بهبود
improvements
U
بهبود
improvement
U
بهبود
progress
U
بهبود
improvement
U
بهبود
advance
U
بهبود
progression
U
بهبود
advances
U
بهبود ها
proceedings
U
بهبود ها
meliorist
U
بهبود گرای
It'll be OK.
<idiom>
U
بهبود میابد!
up and about
<idiom>
بهبود یافتن
pull through
<idiom>
U
بهبود یافتن
ameliorator
U
بهبود دهنده
ameliorative
U
بهبود یابنده
improvable
U
بهبود پذیر
improvability
U
بهبود پذیری
upgrade
U
بهبود امکانات
upgrades
U
بهبود امکانات
recovery time
U
زمان بهبود
tempering quality
U
قابلیت بهبود
tempers
U
حالت بهبود
tempered
U
حالت بهبود
upgraded
U
بهبود امکانات
temper
U
حالت بهبود
upgrading
U
بهبود امکانات
meliorate
U
بهبود یافتن
improvement
U
بهبود دادن
modifying
U
بهبود دادن
pick up health
U
بهبود یافتن
modify
U
بهبود دادن
look oneself again
U
بهبود یافتن
modifies
U
بهبود دادن
to look oneself again
U
بهبود یافتن
improvements
U
بهبود دادن
meliorism
U
بهبود طلبی
betterment
U
اصلاح بهبود
to restorative to health
U
بهبود دادن
restore to health
U
بهبود دادن
quick recovery
U
بهبود سریع
recuperation
U
بهبود جبران خسارت
recover
U
بهبود یافتن بازیابی
welfare state
U
دولت بهبود بخش
spontaneous remission
U
بهبود خود به خودی
recovering
U
بهبود یافتن بازیابی
recovers
U
بهبود یافتن بازیابی
improvised
U
بهبود سازی شده
spontaneous recovery
U
بهبود خود به خودی
uprating
U
بهبود میزان کارائی
[مهندسی]
digital darkroom
U
برنامهای برای بهبود تصویر
vulnerary
U
بهبود دهنده داروی زخم
To recover. To get well.
U
خوب شدن ( بهبود یا فتن )
army ready material program
U
برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
to mend matters
U
کارها را اصلاح کردن اوضاع را بهبود بخشیدن
shadow RAM
U
روش بهبود کارایی PC با کپی کردن محتوای قطعه
customises
U
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customised
U
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customize
U
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customized
U
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizing
U
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
enhancer
U
وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
customizes
U
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
interface human machine interface
U
امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
customising
U
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
retrofit
U
بروز در اوردن یا اضافه نمودن به یک سیستم موجودبه منظور بهبود ان
ActiveX
U
که برای بهبود کارایی صفحه وب یا یک برنامه کاربردی به کار می رود
to turn the corner
<idiom>
U
بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی
[اصطلاح روزمره]
HMI's
U
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
human computer
U
امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
HMI
U
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
dead
U
دستوربرنامه کار یا خطایی که باعث توقف برنامه بدون بهبود میشود
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
enhance
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhances
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
extends
U
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
enhancing
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
extending
U
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
extend
U
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
enhanced
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
prototype
U
اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
normal
U
روش ساخت اطلاعات در پایگاه داده برای جلوگیری از افزونگی و بهبود کارایی ذخیره
prototypes
U
اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
whitcomb body
U
جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
add-ons
U
سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
fields
U
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
add-on
U
سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
EIDE
U
مشخصات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده و دریافت آن به دیسک سخت را بهبود می بخشد
field
U
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fielded
U
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
workflow
U
نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
multimedia
U
قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
cumulative error
U
خطای کل
foot fault
U
خطای پا
Perl
U
برای تولید متنهای CGI که میتواند فراهم را پردازش کند و روی وب سرور عملیاتی انجام دهد تا وب سایت را بهبود بخشید
apparent error
U
خطای فاهری
illusion
U
خطای حسی
standard error
U
خطای معیار
PE
U
خطای احتمالی
constant error
U
خطای ثابت
tolerances
U
خطای مجاز
inherent error
U
خطای ذاتی
hallucinations
U
خطای حس اغفال
average error
U
خطای میانگین
spherical aberration
U
خطای کروی
probable error
U
خطای ممکن
probable error
U
خطای احتمالی
civil wrong
U
خطای مدنی
mean error
U
خطای میانگین
backcourt foul
U
خطای شخصی
backcourt violation
U
خطای 01 ثانیه
indeterminate error
U
خطای تصادفی
indeterminate error
U
خطای نامعین
burst error
U
خطای قطاری
chance error
U
خطای تصادفی
chromatic aberration
U
خطای رنگی
common foul
U
خطای عادی
individual foul
U
خطای شخصی
standard error
U
خطای استاندارد
uncertainty
U
خطای تخمینی
illusions
U
خطای حسی
soft error
U
خطای ملموس
hand out
U
خطای سرویس
uncertainties
U
خطای تخمینی
space error
U
خطای فضایی
computational mistake
U
خطای محاسباتی
hard error
U
خطای ملموس
he did me a great wrong
U
خطای بزرگی .....
standard error
U
خطای استانده
balking
U
خطای توپزن
standard error
U
خطای پایه
standard error
U
خطای معدل
hallucination
U
خطای حس اغفال
observation error
U
خطای مشاهده
parallax distortion
U
خطای پارالکس
parallax distortion
U
خطای توازی
hacking
U
خطای بدنی
transmission error
U
خطای مخابره
logical error
U
خطای منطقی
logic error
U
خطای منطقی
time error
U
خطای زمانی
miscalculations
U
خطای محاسباتی
optical illusion
U
خطای باصره
optical illusions
U
خطای باصره
miscalculation
U
خطای محاسباتی
parity error
U
خطای مقایسه
ti
U
خطای فنی
absolute error
U
خطای مطلق
machine error
U
خطای ماشین
transit error
U
خطای عبور
offensive foul
U
خطای حمله
transient error
U
خطای گذرا
truncation error
U
خطای برشی
truncation error
U
خطای برش
twentyfour second violation
U
خطای 42 ثانیه
undetected error
U
خطای نایافته
money illusion
U
خطای پولی
variable error
U
خطای متغیر
handling
U
خطای دست
tolerance limit
U
خطای مجاز
memory illusion
U
خطای یاد
measuring error
U
خطای سنجش
matching error
U
خطای تطبیقی
malfeasance
U
خطای اداری
major foul
U
خطای عمده
team foul
U
خطای مهم
systematic error
U
خطای سیستماتیک
systematic error
U
خطای منظم
syntax error
U
خطای نحوی
intermittent error
U
خطای متناوب
intermittent error
U
خطای غیردائمی
intentional foal
U
خطای عمدی
instrumental error
U
خطای دستگاه
anticipatory error
U
خطای انتظاری
traveling
U
خطای رانینگ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com