Perdic | خطای جابجایی یا لغزش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	drunkennes U	خطای جابجایی یا لغزش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	thrashing U	1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
	rightsizing U	فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
	tasks U	جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
	task U	جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
	faults U	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
	faulted U	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
	fault U	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
	charging U	خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
	horizontal error U	خطای بر دو سمت خطای افقی
	errors U	خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
	error U	خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
	magnetic deviation U	میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
	peccadillo U	لغزش
	errors U	لغزش
	offence U	لغزش
	surefooted U	بی لغزش
	gaffe U	لغزش
	gaffes U	لغزش
	trip U	لغزش
	tripped U	لغزش
	error U	لغزش
	trips U	لغزش
	peccadillos U	لغزش
	lapsus U	لغزش
	slippage U	لغزش
	lap sus U	لغزش
	fingerfehler U	لغزش
	fauxpas U	لغزش
	line of sliding U	خط لغزش
	offense,etc U	لغزش
	peccabillo U	لغزش
	petty offence U	لغزش
	sure footed U	بی لغزش
	slides U	لغزش
	slide U	لغزش
	sure-footed U	بی لغزش
	slipping U	لغزش
	slithers U	لغزش
	slithering U	لغزش
	slithered U	لغزش
	slither U	لغزش
	faux pas U	لغزش
	slip U	لغزش
	anti skid U	ضد لغزش
	sliding U	لغزش
	lapse U	لغزش
	peccadilloes U	لغزش
	lapsing U	لغزش
	lapses U	لغزش
	slips U	لغزش
	offenses U	لغزش
	slipped U	لغزش
	yori ashi U	لغزش پا
	free from slip U	بدون لغزش
	free from slip U	خالی از لغزش
	infallible U	لغزش ناپذیر
	anti skid protection U	حفافت از لغزش
	anti skid system U	سیستم ضد لغزش
	infallibly U	لغزش ناپذیری
	glide plane U	سطح لغزش
	lapsus calami U	لغزش قلمی
	guide way U	مسیر لغزش
	balk U	مایهء لغزش
	inerrability U	لغزش ناپذیری
	inerrable U	لغزش ناپذیری
	Freudian slips U	لغزش فرویدی
	land alide U	لغزش زمین
	anti slip plate U	ورقه ضد لغزش
	fabllibility U	لغزش پذیری
	stumbling blocks U	موجب لغزش
	mistook U	لغزش خوردن
	Freudian slip U	لغزش فرویدی
	back slide U	لغزش به عقب
	court of petty offences U	دادگاه لغزش
	stumbling block U	موجب لغزش
	unerring U	غیرقابل لغزش
	baulks U	مایهء لغزش
	stumbling blocks U	سنگ لغزش
	baulking U	مایهء لغزش
	baulked U	مایهء لغزش
	balks U	مایهء لغزش
	asymmetrical sweep U	لغزش انحرافی
	earth fall U	لغزش خاک
	balking U	مایهء لغزش
	balked U	مایهء لغزش
	stumbling block U	سنگ لغزش
	non skid quality U	خاصیت ضد لغزش
	lapsus memoriac U	اشتباه یا لغزش
	to oversee oneself U	لغزش خوردن
	trip U	سفر لغزش
	lapsus linguac U	لغزش زبان
	lapsus linguae U	لغزش زبانی
	lapsus memoriae U	لغزش حافظه
	tripped U	سفر لغزش
	paralogism U	لغزش منطقی
	trips U	سفر لغزش
	metachronism U	لغزش تاریخی
	lapsus linguac U	لغزش درسخن
	to make a slip U	لغزش خوردن
	slip band U	نوار لغزش
	anti-slip foot	پایه ضد لغزش
	slip of the tongue U	لغزش زبان
	slip plane U	سطح لغزش
	relocation U	جابجایی
	displeacement of water U	جابجایی اب
	commutation U	جابجایی
	head posisioning U	جابجایی هد
	convection U	جابجایی
	handling U	جابجایی
	deplacement U	جابجایی
	dislocation U	جابجایی
	displacement U	جابجایی
	displacement ton U	تن جابجایی
	bobbles U	اشتباه کاری لغزش
	police magistrate U	رئیس دادگاه لغزش
	schuss U	لغزش بطورمستقیم وسریع
	slip regulator U	تنظیم کننده لغزش
	slip proof U	مقام در برابر لغزش
	bobble U	اشتباه کاری لغزش
	falters U	تزلزل یا لغزش پیداکردن
	faltered U	تزلزل یا لغزش پیداکردن
	falter U	تزلزل یا لغزش پیداکردن
	inerrably U	بطور لغزش ناپذیر
	angle of sideslip U	زاویه لغزش جانبی
	cost of removal U	هزینه جابجایی
	allach U	جابجایی بساوشی
	alkyl shift U	جابجایی الکیلی
	shift reagent U	واکنشگر جابجایی
	shear displacements U	جابجایی برشی
	chemical shift U	جابجایی شیمیایی
	allesthesia U	جابجایی بساوشی
	block move U	جابجایی بلوک
	bimolecular displacement U	جابجایی دو مولکولی
	commutation relation U	رابطه جابجایی
	static relocation U	جابجایی ایستا
	commutation rules U	قواعد جابجایی
	commutative U	جابجایی پذیر
	stokes shift U	جابجایی استوک
	associative shift U	جابجایی تداعی
	commutativity U	جابجایی پذیری
	angular displacement U	جابجایی زاویهای
	commutative law U	قانون جابجایی
	dislocation defect U	نقص جابجایی
	materials handling U	جابجایی مواد
	hydride shift U	جابجایی هیدریدی
	dynamic relocation U	جابجایی پویا
	eluviation U	جابجایی خاک
	shifted U	جابجایی شعاعی
	shift U	جابجایی مرکزقوس
	shift U	جابجایی شعاعی
	shifted U	جابجایی مرکزقوس
	field displacement U	جابجایی میدان
	shifts U	جابجایی شعاعی
	doppler frequency U	جابجایی دوپلر
	handling of goods U	جابجایی امتعه
	handling of goods U	جابجایی کالا
	image shift U	جابجایی تصویر
	relocation register U	ثبات جابجایی
	doppler shift U	جابجایی دوپلر
	relocation factor U	ضریب جابجایی
	shifts U	جابجایی مرکزقوس
	program relocation U	جابجایی برنامه
	displacement current U	جریان جابجایی
	flounders U	نوعی ماهی پهن لغزش
	floundering U	نوعی ماهی پهن لغزش
	flounder U	نوعی ماهی پهن لغزش
	floundered U	نوعی ماهی پهن لغزش
	power slide U	لغزش به کنار در پیچ مسیر
	anti skid chain U	زنجیر محافظ در برابر لغزش
	plane of asymmetry U	سطح مسیر لغزش انحرافی
	commutative group [math.] U	گروه جابجایی [ریاضی]
	itineration U	ازیک جابجایی دیگر
	matrixes U	جابجایی سط ر و ستون در آرایه
	allocheiria U	جابجایی بساوشی متقارن
	rotation U	جابجایی سط ر و ستون در یک آرایه .
	image displacement U	تغییر یا جابجایی تصویرتلویزیون
	handling charges U	هزینههای جابجایی کالا
	commutative law U	خاصیت جابجایی [ریاضی]
	commutative property U	خاصیت جابجایی [ریاضی]
	translation U	جابجایی [ریاضی] [فیزیک]
	advection U	جابجایی افقی هوا
	hubble effect U	جابجایی به سوی قرمز
	commutative rule U	خاصیت جابجایی [ریاضی]
	modular constraint U	محدودیت در جابجایی تصاویر
	Abelian group [math.] U	گروه جابجایی [ریاضی]
	allochiria U	جابجایی بساوشی متقارن
	matrix U	جابجایی سط ر و ستون در آرایه
	free movement of capital U	ازادی جابجایی سرمایه
	blue shift U	جابجایی به سوی ابی
	ammunition handler U	متصدی جابجایی مهمات
	cargo handling at port U	جابجایی کالا در بندر
	stock handling cost U	هزینه جابجایی موجودی
	output per unit of displacement U	توان در واحد جابجایی
	red shift U	جابجایی به سوی قرمز
	sand cone method U	طریقه جابجایی ماسه
	surging U	تکان خوردن لغزش پیدا کردن
	slippage U	میزان لغزش یا کم وزیادی چیزی از حد عادی ان
	asymmetrical sweep U	باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
	cartridge U	دیسک سخت قابل جابجایی
	shifted U	جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه