Perdic | خشونت در بازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	headhunting U	خشونت در بازی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	huskiness U	خشونت
	severity U	خشونت
	truculence U	خشونت
	harshly U	به خشونت
	violence U	خشونت
	roughness U	خشونت
	gruffness U	خشونت
	rowdiness U	خشونت
	hoarseness U	خشونت
	violation U	خشونت
	harshness U	خشونت
	strictures U	خشونت
	rigorism U	خشونت
	stricture U	خشونت
	raucity U	خشونت
	raggedness U	خشونت
	asperity U	خشونت
	truculency U	خشونت
	loath loth U	خشونت
	shinny U	بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
	rigors U	سختگیری خشونت
	cheap shot U	خشونت عمدی
	unnecessary roughness U	خشونت بی مورد
	grossness U	خشونت کلفتی
	rigor U	سختگیری خشونت
	rigour U	سختگیری خشونت
	brusqurie U	خشونت در رفتار
	burliness U	زبری خشونت
	astingency U	درشتی خشونت
	non-violence U	احتراز از خشونت
	discourtesy U	خشونت تندی
	rigours U	سختگیری خشونت
	blatancy U	خودنمایی خشونت
	indelicacy U	خشونت بی نزاکتی
	incivility U	خشونت وحشیگری
	act of violence U	عمل خشونت
	forces U	خشونت نشان دادن
	forcing U	خشونت نشان دادن
	rough and tumble <idiom> U	با خشونت تمام جنگیدن
	force U	خشونت نشان دادن
	violence U	شدت و تندی و سختی خشونت
	slam bang U	بی ادبانه وبا خشونت رفتارکردن
	harlequinade U	بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
	frame U	مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
	gamesmanship U	مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
	cutthroat U	بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
	misplay U	بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
	game U	وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
	to make a trick U	با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
	shinney U	بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
	dib U	ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
	kiss in the ring U	بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
	fire fight U	ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
	inning U	گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
	to lager-lout [British E] U	در جشن مست شدن و با خشونت داد و بیداد کردن [اصطلاح روزمره]
	harlepuinade U	نمایش لال بازی ودلقک بازی
	crampet game U	بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
	charlatanic U	امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
	Bureaucracy . Red tape . U	کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
	batting order U	ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
	satyagraha U	اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
	round robin (tournament or contest) <idiom> U	بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
	preyer U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	brigand U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	robber U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	raider U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	heister [American E] U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	bandit U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	billiard point U	در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
	set the game U	افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
	set the score U	افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
	patulousness U	بازی
	home U	بازی
	solitaire U	تک بازی
	homes U	بازی
	hopscotch U	بازی لی لی
	slackness U	بازی
	fun U	بازی
	watermanship U	اب بازی
	openness U	بازی
	playing U	بازی
	partie U	بازی
	sportiveŠetc U	بازی کن
	grey hound U	سگ بازی
	solitaires U	تک بازی
	basic U	بازی
	basics U	بازی
	plain dealing U	بازی
	play U	بازی
	clearance U	بازی
	dibasic U	دو بازی
	gaming U	بازی
	plays U	بازی
	falconine U	بازی
	action U	بازی
	actions U	بازی
	played U	بازی
	game U	بازی
	bonfire U	اتش بازی
	paraphrase U	بازی با الفاظ
	sodomyh U	بچه بازی
	bonfires U	اتش بازی
	paraphrases U	بازی با الفاظ
	rink U	میدان یخ بازی
	misplay U	بازی اشتباه
	paraphrased U	بازی با الفاظ
	gaming U	قمار بازی
	paraphrasing U	بازی با الفاظ
	middle game U	وسط بازی
	fireworks U	اتش بازی
	knuckle bone U	قاب بازی
	miscast U	بد بازی کردن
	let us play U	بازی کنیم
	skating U	اسکیت بازی
	surf riding U	موج بازی
	swordsmanship U	شمشیر بازی
	skates U	بازی تهاجمی
	radial play U	بازی عرضی
	team game U	بازی گروهی
	stoppage of the game U	توقف بازی
	off hand game U	بازی جنبی
	firework	آتش بازی
	stock jobbery U	سفته بازی
	plaything U	اسباب بازی
	playthings U	اسباب بازی
	paperwork U	کاغذ بازی
	legerdemain U	حقه بازی
	malversation U	دغل بازی
	lusory U	بازی کن خنده کن
	stock jobbing U	سفته بازی
	taw U	مهره بازی
	mountebankery U	زبان بازی
	rooker U	یکجورکفش یخ بازی
	twiddle U	بازی کردن
	twiddled U	بازی کردن
	pugilism U	بوکس بازی
	twiddles U	بازی کردن
	twiddling U	بازی کردن
	priestcraft U	کشیش بازی
	popery U	پاپ بازی
	playing time U	مدت بازی
	playing the man U	بازی روانی
	playing the man U	بازی با حریف
	puppet show U	خیمه شب بازی
	puppetry U	خیمه شب بازی
	red tapery U	قرطاس بازی
	rope dancing U	بند بازی
	rope dancing U	ریسمان بازی
	radial play U	بازی شعاعی
	quiot U	لیس بازی
	quackery U	حقه بازی
	ropery U	طناب بازی
	pyrotechny U	فن اتش بازی
	pyrotechnic display U	اتش بازی
	puppetry U	عروسک بازی
	playing the board U	بازی فی نفسه
	footballs U	بازی فوتبال
	sheep's eyes U	نظر بازی
	passive play U	بازی غیرفعال
	shell game U	گردو بازی
	papistry U	پاپ بازی
	rinks U	یخ بازی کردن
	rinks U	میدان یخ بازی
	fence U	شمشیر بازی
	fences U	شمشیر بازی
	open heartedness U	راست بازی
	on side U	پایان بازی
	off hand game U	بازی غیررسمی
	pederasty U	بچه بازی
	pederasty or pae U	بچه بازی
	playing the board U	بازی بر صفحه
	playing court U	زمین بازی
	footballer U	فوتبال بازی کن
	footballers U	فوتبال بازی کن
	football U	بازی فوتبال
	playact U	رل بازی کردن
	play therapy U	بازی درمانی
	play away U	به بازی گذراندن
	pedophilia U	بچه بازی
	pederosis U	بچه بازی
	mountebankery U	چاچول بازی
	jugglery U	شعبده بازی
	free play U	بازی ازاد
	video games U	بازی دیدنی
	sharp practice U	حقه بازی
	hawking U	قوش بازی
	double dealing U	حقه بازی
	doll play U	عروسک بازی
	dibs U	بازی نرد
	choose up game U	بازی غیررسمی
	swordplay U	فن شمشیر بازی
	dib U	تیله بازی
	dib U	قاپ بازی
	dangerous play U	بازی خطرناک
	playground U	زمین بازی
	playgrounds U	زمین بازی
	video game U	بازی دیدنی
	favoritism U	پارتی بازی
	field of play U	زمین بازی
	power game U	بازی قدرتی