Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
jonah crab
U
خرچنگ بزرگ امریکای غربی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
west lndies
U
جزایر هند غربی واقع بین اتازونی و امریکای جنوبی
neotropical
U
متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
lobster thermidor
U
مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
crayfishes
U
خرچنگ اب شیرین- خرچنگ خاردار
crayfish
U
خرچنگ اب شیرین- خرچنگ خاردار
Alhambra
U
تزئینات الحمرا
[در ساختمان غربی اسپانیا استفاده می شود که شامل مجموعه ای از غرفه های به هم متصل شده با دو حیاط بزرگ در هر گوشه می شود.]
south american revolution
U
انقلاب امریکای جنوبی نهضت سیاسی امریکای جنوبی در اوائل قرن 91 که به جنگ بین استقلال طلبان ان خطه با استعمارگران اسپانیایی و بالاخره استقلال این مستعمرات منجر شد
northen america nebula
U
ابری امریکای شمالی سحابی امریکای شمالی
lobster pots
U
دام مخصوص صید خرچنگ دام خرچنگ
lobster pot
U
دام مخصوص صید خرچنگ دام خرچنگ
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
first world
U
امریکای شمالی
latin america
U
امریکای لاتین
crab
U
خرچنگ
decapod
U
خرچنگ ده پا
cancers
U
خرچنگ
crabs
U
خرچنگ
cancer
U
خرچنگ
cancri
U
خرچنگ
poncho
U
کلیجه امریکای جنوبی
malamute
U
سگ سورتمه کش امریکای شمالی
caribou
U
گوزن امریکای شمالی
junco
U
سهره امریکای شمالی
farkleberry
U
تمشک امریکای جنوبی
coypu
U
سگ ابی امریکای جنوبی
peso
U
مسکوک امریکای جنوبی
ponchos
U
کلیجه امریکای جنوبی
caribous
U
گوزن امریکای شمالی
malemute
U
سگ سورتمه کش امریکای شمالی
crabber
U
خرچنگ گیر
crustaceous
U
خانواده خرچنگ
crabber
U
خرچنگ گیری
alpha cancri
U
الفا- خرچنگ
crustacea
U
خانواده خرچنگ
crabbery
U
خرچنگ زار
crablet
U
بچه خرچنگ
crawfish
U
خرچنگ اب شیرین
crawfish
U
خرچنگ خاردار
crab cocktail
U
مخلوط خرچنگ
crab f.
U
خرچنگ وار
langouste
U
خرچنگ خاردار
crab
U
خرچنگ گرفتن
crabby
U
خرچنگ مانند
crab soup
U
سوپ خرچنگ
carcinology
U
خرچنگ شناسی
crustaceans
U
خانواده خرچنگ
cancroid
U
خرچنگ وار
king crab
U
خرچنگ نعلی
crustacean
U
خانواده خرچنگ
crabs
U
خرچنگ گرفتن
tomall
U
جگر خرچنگ
sea crawfish
U
خرچنگ خاردار
sea crayfish
U
خرچنگ خاردار
lama
U
شتر بی کوهان امریکای جنوبی
margay
U
گربه پلنگی امریکای جنوبی
massasauge
U
مار زنگی امریکای شمالی
pawpaw
U
درخت نخل امریکای جنوبی
lamas
U
شتر بی کوهان امریکای جنوبی
pawpaws
U
درخت نخل امریکای جنوبی
king's yellow
U
مارهای صیادجوندگان امریکای مرکزی
mockingbird
U
مرغ مقلد امریکای شمالی
coyote
U
گرگ صحرایی امریکای شمالی
llamas
U
شتر بی کوهان امریکای جنوبی
pecans
U
درخت گردوی امریکای مرکزی
llama
U
شتر بی کوهان امریکای جنوبی
redskins
U
سرخ پوست امریکای شمالی
coyotes
U
گرگ صحرایی امریکای شمالی
redskin
U
سرخ پوست امریکای شمالی
copperlndian
U
سرخ پوست امریکای شمالی
guanaco
U
شتر بی کوهان امریکای جنوبی
pecan
U
درخت گردوی امریکای مرکزی
glass snake
U
نوعی سوسمارمخصوص امریکای جنوبی
passenger pigeon
U
کبوتر وحشی امریکای شمالی
organization of central american states
U
سازمان دول امریکای مرکزی
horseweed
U
خزه معمولی امریکای شمالی
watering pot
U
سبد خرچنگ گیری
crab catcher
U
مرغ خرچنگ خور
sea asparagus
U
یکجور خرچنگ دریایی
fiddler crab
U
نوعی خرچنگ نقب زن
anaconda
U
نوعی مار یاافعی امریکای جنوبی
My grandparents are six feet under.
<idiom>
U
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
U
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
flathead
U
سرخ پوست امریکای شمالی ماهی سرپهن
indigo bunting
U
یکجورسهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
fossil
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
macropterous
U
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
museum piece
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
indigo bird
U
یکجوره سهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
limulus
U
خرچنگ نعل اسبی وبزرگ سواحل امریکا
wampun
U
خر مهرهای که هندیهای امریکای شمالی بجای زر وزیور بکار می برند
prairie chicken
U
یکجور با قرقر امریکای شمالی در دره رود میسی سیپی
rhatany
U
ریشه یکجور گیاه در امریکای جنوبی که در ساختن داروهای ... بکار میبرند
You cannot make a crab walk straight .
<proverb>
U
نمى توان خرچنگ را واداشت منظم و صاف راه برود .
occidental
U
غربی
hesperian
U
غربی
westerly
U
غربی
NW
U
شمال غربی
west country whipping
U
بست غربی
north western
U
شمال غربی
north-western
U
شمال غربی
wester
U
باد غربی
northwestern
U
شمال غربی
Wild West
U
ایالتهای غربی
north-westerly
U
شمال غربی
wester
U
طوفان غربی
north westerly
U
شمال غربی
south-western
U
جنوب غربی
south western
U
جنوب غربی
westwork
U
بدنه غربی
to lie east and west
U
شرقی غربی
westernization
U
غربی شدن
southwest
U
بادجنوب غربی
western hemisphere
U
نیمکره غربی
westerly
U
باد غربی
westernizes
U
غربی کردن
east elevation
U
نمای غربی
westernizing
U
غربی کردن
westernizes
U
غربی شدن
westernize
U
غربی کردن
westernises
U
غربی شدن
westernized
U
غربی شدن
westernised
U
غربی کردن
westernized
U
غربی کردن
westernises
U
غربی کردن
westernised
U
غربی شدن
westernising
U
غربی کردن
westernmost
U
غربی ترین
Western Sahara
U
صحرای غربی
westernize
U
غربی شدن
ind
U
هند غربی
sou'westers
U
جنوب غربی
northwestwards
U
روبشمال غربی
westernising
U
غربی شدن
westernizing
U
غربی شدن
southwestern
U
واقع در جنوب غربی
southwestward
U
بسوی جنوب غربی
southwesterner
U
اهل جنوب غربی
atlantic
U
دریای محیط غربی
southwestwards
U
بسوی جنوب غربی
narthex
U
ایوان غربی کلیسا
first world
U
واقع دراروپای غربی
westernizing
U
تمدن غربی را پذیرفتن
libeccio
U
باد جنوب غربی
turk's capcactus
U
کاکتوس هند غربی
westernizes
U
تمدن غربی را پذیرفتن
Western Samoa
U
کشور ساموآی غربی
westernized
U
تمدن غربی را پذیرفتن
westernize
U
تمدن غربی را پذیرفتن
southwest
U
واقع در جنوب غربی
westernising
U
تمدن غربی را پذیرفتن
northwester
U
باد شمال غربی
libecchio
U
باد جنوب غربی
turk'shead
U
کاکتوس هند غربی
westernised
U
تمدن غربی را پذیرفتن
northwestwards
U
بطرف شمال غربی
westernises
U
تمدن غربی را پذیرفتن
roaring forties
U
منطقه بادهای غربی
northwester
U
طوفان شمال غربی
southwester
U
باد جنوب غربی
grandparent
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam
U
مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparents
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large
U
چندان بزرگ بقدری بزرگ
westerner
U
غربی وابسته به مغرب یا باختر
piedmont
U
ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
western
U
غربی وابسته به مغرب یا باختر
Ivory Coast
U
کرانهی مرکزی و غربی افریقا
westerners
U
غربی وابسته به مغرب یا باختر
southwester
U
توفان یا تندباد جنوب غربی
westerns
U
غربی وابسته به مغرب یا باختر
Benin
U
کشور بنین در افریقای غربی
finlander
U
اهل فینلاند ذرشمال غربی روسیه
Cornish
U
وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
denier
U
نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
harmattan
U
بادخشک زمستانی سواحل غربی افریقا
GI
U
انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
New World
U
نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
khowar
U
زبان رایج درشمال غربی پاکستان
GIs
U
انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
Indian style
U
[سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
troy
U
شهر تروا در شمال غربی اسیای صغیر
st helena
U
جزیره سنت هلن درجنوب غربی افریقا
granger road
U
راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
Nahavand
U
شهر نهاوند
[در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
scrawl
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
papaw
U
درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
rio treaty
U
پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
monroe doctrine
U
سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
albanega
U
[دیوار لچکی بین قوس نعل اسبی غربی و قاب مستطیل اطراف آن]
c
U
سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
pampas
U
دشت علفزار امریکای جنوبی دشت
western european union
U
ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
Common Market
U
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
western european union
U
اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com