English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
diamond charge U خرج چهارگوش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bag U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
bags U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
mortarboard U کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
mortarboards U کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
quadrant gularly U بشکل چهارگوش
squarely U بشکل چهارگوش
pane U چهارگوش
panes U چهارگوش
ray U ماهی چهارگوش عمق زی که از حلزون تغذیه میکند
square U چهارگوش کردن مربع کردن
squared U چهارگوش کردن مربع کردن
squares U چهارگوش کردن مربع کردن
squaring U چهارگوش کردن مربع کردن
quarries U شیشه الماسی چهارگوش
quarry U شیشه الماسی چهارگوش
quarrying U شیشه الماسی چهارگوش
rectangle U چهارگوش
rectangles U چهارگوش
quadrilateral U چهارگوش
quadrilaterals U چهارگوش
biretta U یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
blocky U قالب دار ساختمان چهارگوش
box tool U قلم تراش چهارگوش
cape chisel U قلمی برای کندن شکاف یاکنجهای چهارگوش
four point suspension U اویزش چهارگوش
foursquare U لوزی چهارگوش
mast frame U قاب چهارگوش
pilaster U شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
quad rangle U چهارگوش چاردیواری که ساختمانهائی گرداگرد ان باشد
quadrangular U چهارگوش
quadrant gular U چهارگوش
rhomboid muscle U ماهیچه چهارگوش معین
scow U با قایق چهارگوش حمل کردن
squarish U تاحدی چهارگوش
tessellate U بصورت سنگهای چهارگوش کوچک دراوردن
thornback U ماهی پهن چهارگوش خاردار
traffic stud U گلمیخ چهارگوش
four-square U چهارگوش
demi-metope U [نیمه چهارگوش افریز]
Golden rectangle U پایه های چهارگوش
intertriglyph U چهارگوش افریز
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com