Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
insulation fault
U
خرابی نارسانا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
post
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posts
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posted
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post-
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
insulators
U
نارسانا
insulating material
U
نارسانا
insulator
U
نارسانا
nonconductor
U
نارسانا
insulation resistance
U
مقدار مقاومت نارسانا
breakdown
U
خرابی
breakdowns
U
خرابی
disrepair
U
خرابی
faults
U
خرابی
dilapidation
U
خرابی
eversion
U
خرابی
rottenness
U
خرابی
wreckage
U
خرابی
faulted
U
خرابی
fault
U
خرابی
desolation
U
خرابی
ruining
U
خرابی
failure
U
خرابی
ruins
U
خرابی
havoc
U
خرابی
devastation
U
خرابی
malfunctions
U
خرابی
malfunctioned
U
خرابی
malfunction
U
خرابی
ruin
U
خرابی
godsend
U
خرابی
smash
U
خرابی
smashes
U
خرابی
wreck
U
خرابی
wrecking
U
خرابی
wrecks
U
خرابی
failures
U
خرابی
demolition
U
خرابی
ruination
U
خرابی
destruction
U
خرابی
demolitions
U
خرابی
catastrophic failure
U
خرابی فجیع
collapse mechanism
U
مکانیزم خرابی
fault description
U
توضیح خرابی
transient failure
U
خرابی گذرا
error description
U
توضیح خرابی
car breakdown
U
خرابی اتومبیل
failure free
U
بدون خرابی
description of error
U
توضیح خرابی
defect description
U
توضیح خرابی
power failure
U
خرابی برق
power failures
U
خرابی برق
fail safe
U
با خرابی امن
wrack
U
خرابی بدبختی
decay
U
خرابی تنزل
decayed
U
خرابی تنزل
decaying
U
خرابی تنزل
decays
U
خرابی تنزل
fail-safe
U
با خرابی امن
the mischief of it is that'
U
خرابی ان اینست که
fail soft
U
با خرابی تدریجی
fail softly
U
با خرابی ملایم
fail softly
U
با خرابی تدریجی
crashing
U
شکستگی خرابی
failure rate
U
نرخ خرابی
failure rate
U
میزان خرابی
crashingly
U
شکستگی خرابی
page fault
U
خرابی صفحه
fail soft
U
با خرابی ملایم
disk crash
U
خرابی دیسک
to do execution
U
خرابی وارداوردن
equipment failure
U
خرابی تجهیزاتی
crash
U
شکستگی خرابی
crashed
U
شکستگی خرابی
crashes
U
شکستگی خرابی
ravages
U
خرابی وارد اوردن
failure safety
U
ایمنی در برابر خرابی
reliability
U
ایمنی در برابر خرابی
ravage
U
خرابی وارد اوردن
ravaged
U
خرابی وارد اوردن
failure prediction
U
پیش بینی خرابی
drinking was his ruin
U
باعث خرابی اوشد
non destructive test
U
ازمایش بدون خرابی
failure logcing
U
ثبت وقوع خرابی
ravaging
U
خرابی وارد اوردن
mean time between failures
U
زمان میانگین بین دو خرابی
terminals
U
خرابی که قابل تعمیر نیست
terminal
U
خرابی که قابل تعمیر نیست
clean
U
بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
cleaned
U
بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
cleanest
U
بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
wrackful
U
خراب کننده مسبب خرابی
machines
U
خطای ناشی از خرابی قطعه
machined
U
خطای ناشی از خرابی قطعه
machine
U
خطای ناشی از خرابی قطعه
cleans
U
بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
it spells ruin to the workmen
U
متضمن خانه خرابی کارگران است
maintainability
U
ویژگی مربوط به جداسازی وتعمیر یک خرابی
on line fault tolerant system
U
سیستم تحمل خرابی درون خطی
standbys
U
که در صورت خرابی آماده استفاده است
destruct
U
خرابی عمدی موشک قبل ازپرتاب ان
corrective maintenance
U
جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
bombed out
U
خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
detritus
U
چیزی که در نتیجه خرابی بدست اید
failures
U
خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
auto
U
تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
bombed
U
خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
degradation
U
کمبود توانایی پردازش به علت خرابی
bombs
U
خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
cabled
U
ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
bomb
U
خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
standby
U
که در صورت خرابی آماده استفاده است
cable
U
ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
autos
U
تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
failure
U
خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
machines
U
خطای ناشی خرابی سخت افزار
bent
U
اسم رمز برای خرابی وسایل
machined
U
خطای ناشی خرابی سخت افزار
machine
U
خطای ناشی خرابی سخت افزار
cacogenics
U
رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
fails
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
mtbf
U
زمان میانگین بین دو خرابی Failures Between eanTime
failed
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fail
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
structural damage
U
خسارت ناشی از خرابی یاترک خوردگی ساختمان
standby
U
قطعه پشتبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standbys
U
قطعه پشتبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
maintenance
U
مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
redundancies
U
تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
contingency plan
U
برنامه دوم که در صورت خرابی اولی انجام خواهد شد
redundancy
U
تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
maintainability
U
توانایی ترمیم سریع و کارا در صورت بروز خرابی
it tends to ruin him
U
وسائل خانه خرابی یاهلاکت اورافراهم میکند منجرمیشودبهلاکت او
MTF
U
متوسط زمانی که یک وسیله تا پیش از خرابی کار میکند
shut off mechanism
U
وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
glitch
U
خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
glitches
U
خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
mean
U
مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
odd
U
روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
odder
U
روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
oddest
U
روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
hitting
U
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
serviced
U
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
service
U
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
meanest
U
مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
meaner
U
مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
hit
U
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hits
U
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
rerun
U
محلی دربرنامه که اجرا ازآنجا شروع میشود پس از توقف یا خرابی
graceful degradation
U
اجازه دادن به بخشهایی از سیستم برای کار کردن پس از خرابی یک بخش
powering
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powered
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
power
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
throw the baby out with the bathwater
<idiom>
U
(تروخشک باهم میسوزد)کل چیزی رادور ریختن به خاطر خرابی یک قسمت آن
powers
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
bomb
U
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
fail safe system
U
سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم
bombed
U
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombed out
U
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
redundancy
U
اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
surge
U
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surges
U
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
bombs
U
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
redundancies
U
اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
surged
U
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
fall back
U
دستورات و توابع دادههای موقت مخصوص که در صورت خطا یا خرابی استفاده میشود
hot
U
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hottest
U
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hotter
U
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
maintenance
U
قرارداد با شرکت تعمیری که بررسیهای مرتب و تعمیر با قیمت مخصوص در صورت خرابی دارد
fallout
U
خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
hole
U
1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
holed
U
1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
holes
U
1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
replication
U
1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری
holing
U
1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
warm standby
U
وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
journals
U
رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم
autos
U
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
auto
U
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
framing error
U
خطایی که در اثر عدم موفقیت و خرابی دستگاه پذیرش دربازشناسی صحت بیتهایی که تشکیل یک کاراکتر را میدهندپیش می اید
journal
U
رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم
maintenance
U
1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
crashed
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
reconstituted
U
برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه
crashes
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crash
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
reconstitute
U
برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه
reconstituting
U
برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه
crashing
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashingly
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
reconstitutes
U
برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه
ups
U
منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
standbys
U
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standby
U
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
system diagnostics
U
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
times
U
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
uninterruptable power supply
U
منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
redundancies
U
نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
time
U
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed
U
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com