English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1211 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
equipment failure U خرابی تجهیزاتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
posts U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posted U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
equipment compatibility U همسازی تجهیزاتی
equipment reserve U ذخیره تجهیزاتی
troop test U ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
data link U تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
third party lease U توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
oem U Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
smashes U خرابی
smash U خرابی
wreck U خرابی
wrecks U خرابی
desolation U خرابی
fault U خرابی
faulted U خرابی
faults U خرابی
malfunctions U خرابی
godsend U خرابی
havoc U خرابی
wreckage U خرابی
disrepair U خرابی
breakdowns U خرابی
breakdown U خرابی
malfunction U خرابی
malfunctioned U خرابی
devastation U خرابی
failure U خرابی
failures U خرابی
ruining U خرابی
ruins U خرابی
wrecking U خرابی
dilapidation U خرابی
destruction U خرابی
demolitions U خرابی
rottenness U خرابی
ruin U خرابی
demolition U خرابی
eversion U خرابی
ruination U خرابی
wrack U خرابی بدبختی
catastrophic failure U خرابی فجیع
decay U خرابی تنزل
fault description U توضیح خرابی
error description U توضیح خرابی
description of error U توضیح خرابی
decayed U خرابی تنزل
decaying U خرابی تنزل
decays U خرابی تنزل
defect description U توضیح خرابی
failure rate U میزان خرابی
failure rate U نرخ خرابی
failure free U بدون خرابی
fail softly U با خرابی تدریجی
fail softly U با خرابی ملایم
fail soft U با خرابی تدریجی
fail soft U با خرابی ملایم
collapse mechanism U مکانیزم خرابی
insulation fault U خرابی نارسانا
page fault U خرابی صفحه
car breakdown U خرابی اتومبیل
transient failure U خرابی گذرا
to do execution U خرابی وارداوردن
the mischief of it is that' U خرابی ان اینست که
fail safe U با خرابی امن
fail-safe U با خرابی امن
power failure U خرابی برق
power failures U خرابی برق
disk crash U خرابی دیسک
crashed U شکستگی خرابی
crashingly U شکستگی خرابی
crashes U شکستگی خرابی
crash U شکستگی خرابی
crashing U شکستگی خرابی
ravaging U خرابی وارد اوردن
ravages U خرابی وارد اوردن
failure safety U ایمنی در برابر خرابی
ravaged U خرابی وارد اوردن
non destructive test U ازمایش بدون خرابی
ravage U خرابی وارد اوردن
reliability U ایمنی در برابر خرابی
drinking was his ruin U باعث خرابی اوشد
failure logcing U ثبت وقوع خرابی
failure prediction U پیش بینی خرابی
machined U خطای ناشی از خرابی قطعه
terminals U خرابی که قابل تعمیر نیست
wrackful U خراب کننده مسبب خرابی
clean U بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
cleaned U بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
cleans U بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
terminal U خرابی که قابل تعمیر نیست
machines U خطای ناشی از خرابی قطعه
mean time between failures U زمان میانگین بین دو خرابی
cleanest U بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
machine U خطای ناشی از خرابی قطعه
standby U که در صورت خرابی آماده استفاده است
machine U خطای ناشی خرابی سخت افزار
maintainability U ویژگی مربوط به جداسازی وتعمیر یک خرابی
it spells ruin to the workmen U متضمن خانه خرابی کارگران است
machined U خطای ناشی خرابی سخت افزار
destruct U خرابی عمدی موشک قبل ازپرتاب ان
detritus U چیزی که در نتیجه خرابی بدست اید
machines U خطای ناشی خرابی سخت افزار
corrective maintenance U جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
cable U ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
on line fault tolerant system U سیستم تحمل خرابی درون خطی
standbys U که در صورت خرابی آماده استفاده است
degradation U کمبود توانایی پردازش به علت خرابی
failure U خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
bombed out U خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
failures U خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
bent U اسم رمز برای خرابی وسایل
bombs U خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
auto U تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
bombed U خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
cabled U ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
bomb U خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
autos U تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
fail U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
structural damage U خسارت ناشی از خرابی یاترک خوردگی ساختمان
fails U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
mtbf U زمان میانگین بین دو خرابی Failures Between eanTime
cacogenics U رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
failed U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
standbys U قطعه پشتبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
redundancy U تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
standby U قطعه پشتبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
shut off mechanism U وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
maintenance U مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
it tends to ruin him U وسائل خانه خرابی یاهلاکت اورافراهم میکند منجرمیشودبهلاکت او
contingency plan U برنامه دوم که در صورت خرابی اولی انجام خواهد شد
redundancies U تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
MTF U متوسط زمانی که یک وسیله تا پیش از خرابی کار میکند
maintainability U توانایی ترمیم سریع و کارا در صورت بروز خرابی
glitches U خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
glitch U خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
oddest U روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
mean U مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
serviced U توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
service U توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
odd U روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
odder U روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
hitting U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hits U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hit U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
meaner U مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
rerun U محلی دربرنامه که اجرا ازآنجا شروع میشود پس از توقف یا خرابی
meanest U مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
powers U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
throw the baby out with the bathwater <idiom> U (تروخشک باهم میسوزد)کل چیزی رادور ریختن به خاطر خرابی یک قسمت آن
graceful degradation U اجازه دادن به بخشهایی از سیستم برای کار کردن پس از خرابی یک بخش
powering U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powered U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
power U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
surge U افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surged U افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
fall back U دستورات و توابع دادههای موقت مخصوص که در صورت خطا یا خرابی استفاده میشود
surges U افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
bomb U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
fail safe system U سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم
bombed out U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
redundancies U اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
redundancy U اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
bombs U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombed U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
maintenance U قرارداد با شرکت تعمیری که بررسیهای مرتب و تعمیر با قیمت مخصوص در صورت خرابی دارد
hottest U سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
fallout U خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
hotter U سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hot U سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
holing U 1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
hole U 1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
replication U 1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری
holed U 1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
holes U 1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
warm standby U وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
auto U توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
journal U رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم
framing error U خطایی که در اثر عدم موفقیت و خرابی دستگاه پذیرش دربازشناسی صحت بیتهایی که تشکیل یک کاراکتر را میدهندپیش می اید
autos U توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
journals U رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم
maintenance U 1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
reconstituted U برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه
reconstitute U برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه
reconstituting U برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه
crashed U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashingly U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashing U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashes U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crash U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
reconstitutes U برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه
ups U منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
standbys U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
standby U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
timed U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
time U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
redundancies U نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
redundancy U نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com