English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
football hooligan U خرابگر پر سر و صدای فوتبال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vandals U خرابگر
vandal U خرابگر
football U توپ فوتبال فوتبال بازی کردن
footballs U توپ فوتبال فوتبال بازی کردن
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
soccer U فوتبال
left for ward U در فوتبال پیشرو چپ
football توپ فوتبال
soccer U بازی فوتبال
association football U اتحادیه فوتبال
football U بازی فوتبال
boot U کفش فوتبال
soccer fan [soccer supporter] [American English] U طرفدار فوتبال
kick about U فوتبال هردمبیل
footballs U بازی فوتبال
eleven U تیم فوتبال
grids U زمین فوتبال
grid U زمین فوتبال
football game U بازی فوتبال
football fan [British English] U طرفدار فوتبال
football club [British Englisch] U باشگاه فوتبال
soccer field U زمین فوتبال
gridiron U زمین فوتبال
gridition U زمین فوتبال
pigskin U توپ فوتبال
elevens U تیم فوتبال
canadian football U فوتبال کانادایی
footballers U فوتبال بازی کن
playing fields U زمین فوتبال
footballer U فوتبال بازی کن
playing field U زمین فوتبال
touchline U خط اطراف زمین فوتبال
American football U فوتبال آمریکایی [ورزش]
water polo U بازی فوتبال ابی
goalkeepers U دروازه بان فوتبال
rules of football U قوانین یا قواعد فوتبال
signal caller U مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
to finish the ball into the net U با توپ گل زدن [فوتبال]
to play football U فوتبال بازی کردن
six man football U فوتبال دو تیم 6 نفره
indoor soccer U فوتبال داخل سالن
to play soccer U فوتبال بازی کردن
kick off U شروع مسابقه فوتبال
soccer ball throw U پرتاب توپ فوتبال
football fan [American English] U طرفدار فوتبال آمریکایی
goalkeeper U دروازه بان فوتبال
lateral pass U پاس توپ فوتبال از پهلو
Playing football is not my idea of fun . U فوتبال هم بنظر من تفریح نشد
I have lost my interest in football . U دیگر به فوتبال علاقه ای ندارم
scrum U نوعی بازی فوتبال راگبی
scrummage U نوعی بازی فوتبال راگبی
scrums U نوعی بازی فوتبال راگبی
speedball U نوعی بازی شبیه فوتبال
hockey U چوگان بازی با اصول فوتبال
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
he is a novice in football U در بازی فوتبال تازه کار است
uprights U تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
short ball U شوت کردن کوتاه توپ [فوتبال]
long ball U [شوت کردن بلند توپ] [فوتبال]
to keep the ball moving U توپ را به جایی غلت دادن [فوتبال]
The football field must be marked out. U زمین فوتبال را باید خط کشی کرد
to let the ball do the work U توپ را به جایی غلت دادن [فوتبال]
high ball U شوت کردن بالا توپ [فوتبال]
low ball شوت کردن پائین توپ [فوتبال]
football cleats U کفش گل میخ دار فوتبال آمریکایی
flag football U نوعی فوتبال با 6 تا 9 نفر درهر تیم
grey cup U مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
punt U توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
movement off-the-ball U بازی بدون توپ [تمرین ورزش فوتبال]
fielder U بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
punts U توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
punted U توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
Football pool [British English] U قماربازی روی نتیجه بازی تیمهای فوتبال
team area U محدوده بین دو خط 53 یاردی در هر دو طرف زمین فوتبال امریکایی
yardage U تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
tu-whit tu-whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
broomball U نوعی هاکی روی یخ بدون کفش اسکیت با جارو و توپ فوتبال
lineup U اماده ومجهز کردن ترتیب جای بازیکنان فوتبال طرز قرار گیری
yard marker U خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
yard line U خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
thumping U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumps U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
groundhopper [British English] U طرفدار فوتبال که مرتب همه بازیهای دور [از خانه] تیم خود را دیدار میکند.
touch football U نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
I am stiff with football. U بعد از بازی فوتبال بدنم چوب شده ( خشک شده )
football U توپ فوتبال آمریکایی [توپ بیضوی]
pad U صدای پا
there is a knock at the door U صدای در
pings U صدای غژ
crepitation U صدای خش خش
rale U صدای خس خس
tramped U صدای پا
tramps U صدای پا
fizzed U صدای فش فش
fizzes U صدای فش فش
stepping U صدای پا
hisses U صدای خش خش
whiz U صدای غژ
pads U صدای پا
knock U صدای تغ تغ
pinged U صدای غژ
ping U صدای غژ
fizzing U صدای فش فش
pinging U صدای غژ
step U صدای پا
knoit U صدای در
burble U صدای قل قل
hiss U صدای خش خش
knocked U صدای تغ تغ
hissed U صدای خش خش
knocks U صدای تغ تغ
hissing U صدای خش خش
tramp U صدای پا
burbling U صدای قل قل
burbles U صدای قل قل
fizz U صدای فش فش
burbled U صدای قل قل
grave accent صدای بم
rasped U صدای سوهان
hooted U صدای جغد
cling U صدای جرنگ
hooting U صدای جغد
crepitate U صدای خش خش کردن
hoots U صدای جغد
crepitant U دارای صدای خش خش
chuffing U صدای خش خش موتورموشک
hoot U صدای جغد
peal U صدای پیوسته
clapping U صدای ناگهانی
pealed U صدای پیوسته
claps U صدای ناگهانی
chirr U صدای زنجره
blast U صدای انفجار
clap U صدای ناگهانی
blasts U صدای انفجار
rasp U صدای سوهان
clapped U صدای ناگهانی
drum beat U صدای کوس
euphony U صدای دلپذیر
raps U صدای دق الباب
jion U صدای معبد
moos U صدای گاو
moos U صدای گاوکردن
quack U صدای اردک
mooing U صدای گاو
mooing U صدای گاوکردن
mooed U صدای گاو
moo U صدای گاو
purling U صدای شرشر
quacked U صدای اردک
moo U صدای گاوکردن
purled U صدای شرشر
quacking U صدای اردک
impact sound U صدای برخورد
dripping U صدای چکیده
pealing U صدای پیوسته
frying of arc U صدای جرقه
overtones U صدای فرعی
overtone U صدای فرعی
mooed U صدای گاوکردن
peals U صدای پیوسته
crackles U صدای انفجار پی در پی
purls U صدای شرشر
rap U صدای دق الباب
crackled U صدای انفجار پی در پی
he started at my voice U از صدای من از جا پرید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com