English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
giro U خدمات بانکی اداره پست
giros U خدمات بانکی اداره پست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cross servicing U خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
special services U یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
clearing banks U بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing bank U بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
yamen U اداره یا مقام رسمی مندرین یا کارمند دارای رتبه اداره دولتی
scotland yard U اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
headquarters U اداره کل اداره مرکزی
personnel U کارمندان مجموعه کارمندان یک اداره اداره کارگزینی
services U خدمات
unbundled U خدمات
bank check U چک بانکی
social work U خدمات اجتماعی
goods and services U کالاها و خدمات
welfare services U خدمات رفاهی
service support U پشتیبانی خدمات
we owe him for his services U خدمات او هستم
urban servitudes U خدمات شهری
auxiliary service U خدمات جنبی
personnel services U خدمات کارمندی
personnel services U خدمات پرسنلی
technical services U خدمات فنی
health services U خدمات بهداشتی
medical services U خدمات پزشکی
medical service U خدمات پزشکی
loyal services U خدمات صادقانه
joint services U خدمات مشترک
information service U خدمات اطلاعات
social services U خدمات اجتماعی
hospital benefit U خدمات بیمارستانی
Civil Service U خدمات کشوری
service department U بخش خدمات
administrative services U خدمات اداری
services U خدمات سرویسها
advisory services U خدمات مشورتی
Civil Service U خدمات اجتماعی
field service U خدمات رزمی
field exercise U خدمات صحرایی
service industry U صنعت خدمات
service department U قسمت خدمات
service company U گروهان خدمات
field duty U خدمات رزمی
civil defence service U خدمات کشوری
civil services U خدمات دولتی
service force U یکان خدمات
common user U خدمات عمومی
public services U خدمات عمومی
computer utility U خدمات کامپیوتری
crypto service U خدمات رمز
field service U خدمات پایکار
civil U خدمات شهری
postal services U خدمات پستی
service unit U یکان خدمات
social service U خدمات اجتماعی
service squadron U گروه خدمات
service sector U بخش خدمات
mail services U خدمات پستی
sister services U خدمات وابسته
service passport U پاسپورت خدمات
special services U خدمات مخصوص
signal services U خدمات مخابراتی
bank statement U صورتحساب بانکی
bank rate U نرخ بانکی
bank acceptance U قبولی بانکی
bank advance U وام بانکی
bank bill U حواله بانکی
bank bond U ضمانت بانکی
bank loan U وام بانکی
bank account U حساب بانکی
bank accounts U حساب بانکی
banking U کار بانکی
bank statements U صورتحساب بانکی
bank liabilities U تعهدات بانکی
bank holidays U تعطیلات بانکی
bank charge U هزینههای بانکی
bank liabilities U بدهیهای بانکی
banker's bill U صورتحساب بانکی
bank draft U حواله بانکی
bank draft U برات بانکی
clearings U تهاتر بانکی
clearing U تهاتر بانکی
bank interest U بهره بانکی
bank pass book U دفترچه بانکی
bank guarantee U ضمانت بانکی
bank expansion U گسترش بانکی
bank reserves U اندوختههای بانکی
bank reserves U ذخایر بانکی
bank transfers U انتقالات بانکی
bank discount U سپردههای بانکی
bank charges U هزینههای بانکی
bank failure U ورشکستگی بانکی
consortium of bankers U کنسرسیوم بانکی
bank giro U جیروی بانکی
change over U انتقال بانکی
bank discount U تنزیل بانکی
bank discount U تخفیف بانکی
bank credit U اعتبار بانکی
bank contraction U انقباض بانکی
account with [at] a bank U حساب بانکی
bank commission U کارمزد بانکی
bank deposit U سپرده بانکی
computer serrices company U شرکت خدمات کامپیوتری
railroad service U خدمات راه اهن
obliging U حاضر خدمات مهربان
war service chevron U علامت خدمات جنگی
complimentary supply U خدمات یا کلاهای مجانی
combat service support U پشتیبانی خدمات رزمی
exchange services U خدمات فروشگاهی فروشگاهها
service squadron U قسمت خدمات دریای
bunched income U درامد خدمات شخصی
agricultural extension services U خدمات ترویج کشاورزی
i am satisfied with his servic U از خدمات او راضی یا خوشنودهستم
port auxiliary service U یگان خدمات بندری
beach group U گروه خدمات ساحلی
public utilities U خدمات عمومی مانند اب
clearing U نقل وانتقال بانکی
clearings U نقل وانتقال بانکی
banking deposit account U حساب سپرده بانکی
bank rate U نرخ بهره بانکی
volume of bank credit U حجم اعتبارات بانکی
bank statements U صورت حساب بانکی
checking accounts U حساب جاری بانکی
bank statement U صورت حساب بانکی
letter of credit U اعتبار نامه بانکی
liabilities U تعهد موجودی بانکی
bank development U گسترش شبکه بانکی
liability U تعهد موجودی بانکی
checking account U حساب جاری بانکی
bank guarantee U ضمانت نامه بانکی
joint account U حساب بانکی مشترک
aids to trade U خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
welfare U رعایت کردن خدمات اجتماعی
accessorial services U خدمات بارگیری و تخلیه بار
acquisition authority U اعتبار خرید کالاو خدمات
home service U خدمات فروش در داخل کشور
hospitalization U پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
remote computing services U خدمات محاسباتی از راه دور
discount rate U نرخ ثابت نزول بانکی
negotiating bank U بانکی که اسناد را معامله میکند
cashes U حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cashed U حواله پستی تلگرافی یا بانکی
time deposit U سپردهء بانکی مدت دار
cash U حواله پستی تلگرافی یا بانکی
penny bank U بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
bankable U قابل نقل وانتقال بانکی
bankbook U دفترحساب بانک دفترچه بانکی
bank paper U چک تضمین شده سفته بانکی
cashing U حواله پستی تلگرافی یا بانکی
I deposited the money in my bank account . پول را به حساب بانکی ام ریختم
ordnance service U خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
beach unit U یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
environmental services U دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
terminal service company U گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
service chevron U علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
joint servicing U دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
welfare state U دولتی که به خدمات اجتماعی توجه خاص دارد
land bank U بانکی که زمین را در برابر پول گرو بر میدارد
advising bank U بانکی که گشایش اعتبار اسنادی رابه ذینفع
demand deposit U سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
30% down payment against bank guaranty U ۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
over-the-counter interbank transactions U داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
procurement U تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
triage U سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
casualty control book U دفتر خدمات موتور ناو دفترچه خدمت موتورناو
the source U خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
excess preserves U اندوخته بانکی بیش از حدی که قانونا" لازم است
sergeanty U انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
cam U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cams U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
legion ofholour U نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
performance monitor U برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
service U منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
serviced U منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
trust company U شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
veil of money U نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
muck rack U کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
holographic image [ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]
equation of exchange U متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
polemarch U سرکرده سوم از نه تن سرکرده که خدمات لشگری انجام میداند
retaining fee U وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
bureaus U اداره
department U اداره
bureau U اداره
helms U اداره
departments U اداره
gestion U اداره
service U اداره
helm U اداره
operation U اداره
management U اداره
managements U اداره
serviced U اداره
cutchery U اداره
directorate U اداره
directorates U اداره
cutcherry U اداره
offices U اداره
workplace U اداره
handling U اداره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com