English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
Far East U خاور دور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
orient U خاور
orienting U خاور
orients U خاور
north easterly U وابسته بشمال خاور
north easterly U درشمال خاور
north-easterly U وابسته بشمال خاور
north-easterly U درشمال خاور
Near East U خاور نزدیک
east U خاور مشرق
orientate U توجه بسوی خاور
orientates U توجه بسوی خاور
orientating U توجه بسوی خاور
easterner U خاور نشین
easterners U خاور نشین
ecafe U کمیسیون اقتصادی اسیا و خاور دور که در سال 7491 در سازمان ملل تشکیل شده است
greek church U کلیسای خاور
in a south easterly direction U از جهت جنوب خاور
indies U هند خاور و هند و چین وجزایر وابسته به ان
it lies on the east of U در خاور واقع
levant U خاور وشرق
levanter U ساکن خاور
levantine U ساکن خاور
lowlander U خاور
north east U شمال خاور
north east U در شمال خاور
north easter U باد شمال خاور
north north east U میان شمال و شمال خاور
orientalist U خاور شناس
orthodoxly U بشیوه کلیسای خاور
south east U سوی جنوب خاور
south east U در جنوب خاور
south easterly U سوی جنوب خاور
the eastern question U مسئله خاور
the oriel U خاور
the orthodox church U کلیسای خاور
the sovereign U پاپ اعظم کشیش بخش درکلیسای خاور
Middle East U سرزمین های میان خاور نزدیک East Near و خاور دور East Far
Near East U خاور نزدیک [جغرافیا]
east <adj.> U خاور
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com