English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
family of computers U خانواده کامپیوترها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rule the roost <idiom> U عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
manager U ل کامپیوترها و شبکه در شرکت
managers U ل کامپیوترها و شبکه در شرکت
aix U ریز کامپیوترها و mainframeها است
wcce U کنفرانس جهانی کامپیوترها در تعلیم و تربیت
network U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
mainframe computer U استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
networks U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
networking U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
computer literacy U دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
thirds U محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
platform U نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
platforms U نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
languages U سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
language U سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
third U محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
names U کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
name U کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
Hewlett Packard U روش استاندارد واسط بین وسایل جانبی و یا قط عات آزمایش و کامپیوترها
GOSIP U استاندارد دولت آمریکا برای اطمینان از کار همزمان کامپیوترها و سیستمهای ارتباطی
synchronous U سیستم پنهان ثانویه سریع در بسیاری از کامپیوترها که از نقط ه پردازنده pentium استفاده میکند
alien U وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
aliens U وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
unix U سیستم عامل چند کاربره عمومی سافت AT Tbell Laboraforien برای اجرا روی بیشتر کامپیوترها از PC تامین کامپیوتر و meninframe بزرگ
FTP U استاندارد TCP/IP برای انتقال داده بین کامپیوترها. یک پروتکل اشتراک فایل است در سط وح مختلف و مدلی از شبکه OSI است
peripheral slots U شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
oem U Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
telephony U مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
wife U خانواده
clan U خانواده
clans U خانواده
ilk U خانواده
menage U خانواده
family U خانواده
household U خانواده
gens U خانواده
families U خانواده
households U خانواده
circuit family U خانواده مداری
citrus U خانواده مرکبات
motorola 000 family U خانواده موتورولا
crustaceous U خانواده خرچنگ
clannishness U خانواده پرستی
patronymic family U خانواده پدرنامی
clansman U عضو خانواده
font family U خانواده فونت
gas family U خانواده گاز
subfamily U خانواده فرعی
apiaceae U خانواده چتریان
to maintain one's family U خانواده خود را
the girls U دخترهای یک خانواده
matronymic family U خانواده مادرنامی
mustelidea U خانواده سمور
arachnida U خانواده کارتنه
batrachia U خانواده غوکان
goodman U بزرگ خانواده
home visit U بازدید خانواده
computer family U خانواده کامپیوتر
penates U خدایان خانواده
ecomania U بیزاری از خانواده
family structure U ساخت خانواده
patriarchate U ریاست خانواده
extended family U خانواده گسترده
family budget U بودجه خانواده
family expenditure U هزینه خانواده
family law U حقوق خانواده
culicidae U خانواده پشه
culex U خانواده پشه
lanthanide series U خانواده لانتانیدها
conjugal family U خانواده زن و شوهری
consanguine family U خانواده هم خون
sheik U رئیس خانواده
schizogenic family U خانواده اسکیزوفرنی زا
cruciferae U خانواده چلیپاییان
family therapy U خانواده درمانی
crustacea U خانواده خرچنگ
member of a family U عضو خانواده
actinide series U خانواده اکتینیدها
sheikhs U رئیس خانواده
sheiks U رئیس خانواده
matriarch U رئیسه خانواده
broken homes U خانواده گسیخته
royalties U از خانواده سلطنتی
royalty U از خانواده سلطنتی
matriarchs U رئیسه خانواده
crustacean U خانواده خرچنگ
crustaceans U خانواده خرچنگ
sheikh U رئیس خانواده
family doctor U پزشک خانواده
family doctors U پزشک خانواده
nation U خانواده طایفه
nations U خانواده طایفه
bring home the bacon <idiom> U نانآور خانواده
horseflesh U خانواده اسب
patriarch U رئیس خانواده
patriarchs U رئیس خانواده
strips U موسس خانواده
familial U مربوط به خانواده
paterfamilias U بزرگ خانواده
paterfamilias U سالار خانواده
family planning U تنظیم خانواده
type font U خانواده حروف
turnix U خانواده بلدرچین
turnicidae U خانواده بلدرچین
nuclear family U خانواده هستهای
accipitres U خانواده لاشخوران
zinnia U خانواده گل اهاری
broken home U خانواده گسیخته
nuclear families U خانواده هستهای
lobelia U خانواده گیاهان لوبلیا
urticaceous U وابسته به خانواده گزنه
He left his family in Europe . U خانواده اش را دراروپ؟ گذاشت
saltbush U خانواده گیاهان قازایاغی
materfamilas U مادر خانواده کدبانو
wear the pants in a family <idiom> U رئیس خانواده بودن
born in the purpule U عضو خانواده سلطنتی
family men U مرد خانواده - دوست
family man U مرد خانواده - دوست
pyralidid U خانواده بزرگی ازپروانه ها
to return to the fold [family] U به خانواده خود برگشتن
viverrine U خانواده گربه زباد
napoleonic U وابسته به خانواده ناپلئون
nabidae U خانواده کک و ساس و حشرات
nabid U خانواده کک و ساس و حشرات
salicaceous U وابسته به خانواده بید
lady beetle U سوسک خانواده Coccinellidae
patriarchs U رئیس خانواده یا طایفه
cycas U گیاه از خانواده سیکاس
royalty U اعضای خانواده سلطنتی
acarina U خانواده کرم جرب
ganoidei U خانواده سگ ماهی مینافلسان
royalties U اعضای خانواده سلطنتی
acalephe U خانواده گزنه دریایی
family size U تعداد افراد خانواده
canine U وابسته به خانواده سگ سگ مانند
cetaceous U وابسته به خانواده بال
family planning programs U برنامههای تنظیم خانواده
apiaceous U وابسته به خانواده چتریان
mangroves U خانواده شاه پسند
lady bird U سوسک خانواده Coccinellidae
mangrove U خانواده شاه پسند
family planning U برنامه ریزی خانواده
patriarch U رئیس خانواده یا طایفه
santalaceous U وابسته به تیره یا خانواده صندل
crocodilian U وابسته به خانواده تمساح یانهنگ
tudor U خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
convolvulaceous U وابسته به خانواده نیلوفرپیچ پیچکی
clannishly U مانند یک خانواده یاقبیله دراتحاد
cimex U سرخک خانواده ساس وسرخک
to provide for one's family U خوارباربرای خانواده خودتهیه کردن
stuart U خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
pteridophyte U گیاهان اوندی خانواده سرخس
leguminous U وابسته به خانواده پروانه اسایان
habit family hierarchy U سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
gadoid U وابسته به خانواده ماهی روغن
styloipodium U ته خامه گیاهان خانواده هویج
A curse has been laid on the family . U خانواده لعنت شده یی است
feverweed U دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
pteridophyta U گیاهان اوندی خانواده سرخس
plantagenet U خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
Generosity runs in the family. U سخاوت دراین خانواده ارثی است
koala U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
koalas U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
aaron's beard U گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
Our grandmother wears the trousers ( breeches , pants ) in our family . U مادر بزرگمان مرد خانواده است
vestal U روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
I am the bread winner of the family . U نان آور خانه ( خانواده ) هستم
ferula U خانواده انقوزه وشقاقل و رازیانه ومانندانها
gasteropod U حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
maccabees U خانواده میهن پرستان مکابی یهود
sequoia U سرخ چوب که ازدختان خانواده کاج
paulownia U جنسی از درختان کوچک چین از خانواده گل خوک
rushing U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rushed U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rush U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
he is a shame to his family U ننگ یامایه رسوایی خانواده خود میباشد
albatross U یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
pocket borough U حوزه انتخاباتی تحت نفوذ یک نفر یا یک خانواده
He did it for the sake of his family . U محض خاطر خانواده اش این کاررا کرد
lancastrian U در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
one of the most respected families U یکی از خانواده های بسیار محترم شمرده
albatrosses U یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
flower de luce U گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
There seems to be a jinx on that family. U به نظر می رسد که این خانواده جادو شده است.
fleur de lys U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
Afro- پیشنود به معنی آمریکایی که خانواده او از آفریقا آمده باشند.
geometrid U خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
page of presence U لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
rhythm method U روش تنظیم خانواده از راه شناخت دوران باروری زن
fagaceous U وابسته به خانواده الش وزان وبلوط یاشاه بلوط
fleur de lis U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
ling U ماهی روغنی اروپای شمالی وامریکا از خانواده gadidae
rs c U استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
Main Street [American English] U کسب و کار و خانواده های متوسط در اجتماعی به عنوان یک گروه
page of bonour U لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
knight marshal U کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
What does Main Street think of this policy? U بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
transistors U معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
casework U مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
transistor U معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com