English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
computer family U خانواده کامپیوتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rule the roost <idiom> U عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
minicomputer U کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
upload U 1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
mini U کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
remote U نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remotest U نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remoter U نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
slave U کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaves U کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
assembler U اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند
load module U یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
literate U قادر به فهمیدن اصط لاحات مربوط به کامپیوتر و نحوه استفاده از کامپیوتر
slaved U کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaving U کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
downward U توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده
downsize U انتقال یک شرکت از یک سیستم کامپیوتر بر پایه کامپیوتر mainframe مرکزی به محیط شبکه .
processor U استفاده از چندین کامپیوتر کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
interfacing U سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است
host computers U کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computer U کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
identification U تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
identification U حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
CTR U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
naive user U شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
preprocessor U کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی
output U 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
outputs U 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
layer U استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
reset key کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
layers U استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
infra red link U سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
number cruncher U کامپیوتر کاملا" عددی کامپیوتر محاسباتی
computing U مربوط به کامپیوتر یا اجرا روی کامپیوتر ها
special purpose computer U کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
applebus U امکان میدهد که به سایرکامپیوترها وصل شده و یک شبکه ایجاد کند تا اطلاعات یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگرانتقال یابدیک دستگاه بیرونی که به ریزکامپیوتر ACINTOSH
voice grade channel U ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
automonitor U ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند
main store U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
three address computer U کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
gens U خانواده
clans U خانواده
clan U خانواده
family U خانواده
ilk U خانواده
household U خانواده
families U خانواده
households U خانواده
wife U خانواده
menage U خانواده
processor U پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است
family therapy U خانواده درمانی
crustaceous U خانواده خرچنگ
family structure U ساخت خانواده
culex U خانواده پشه
culicidae U خانواده پشه
ecomania U بیزاری از خانواده
extended family U خانواده گسترده
family budget U بودجه خانواده
family expenditure U هزینه خانواده
family law U حقوق خانواده
family of computers U خانواده کامپیوترها
bring home the bacon <idiom> U نانآور خانواده
font family U خانواده فونت
gas family U خانواده گاز
matronymic family U خانواده مادرنامی
type font U خانواده حروف
lanthanide series U خانواده لانتانیدها
turnix U خانواده بلدرچین
member of a family U عضو خانواده
turnicidae U خانواده بلدرچین
the girls U دخترهای یک خانواده
to maintain one's family U خانواده خود را
family doctor U پزشک خانواده
motorola 000 family U خانواده موتورولا
mustelidea U خانواده سمور
nation U خانواده طایفه
home visit U بازدید خانواده
schizogenic family U خانواده اسکیزوفرنی زا
sheik U رئیس خانواده
zinnia U خانواده گل اهاری
penates U خدایان خانواده
patronymic family U خانواده پدرنامی
patriarchate U ریاست خانواده
subfamily U خانواده فرعی
nations U خانواده طایفه
family doctors U پزشک خانواده
royalties U از خانواده سلطنتی
actinide series U خانواده اکتینیدها
apiaceae U خانواده چتریان
matriarchs U رئیسه خانواده
matriarch U رئیسه خانواده
arachnida U خانواده کارتنه
accipitres U خانواده لاشخوران
family planning U تنظیم خانواده
paterfamilias U سالار خانواده
royalty U از خانواده سلطنتی
crustacean U خانواده خرچنگ
crustaceans U خانواده خرچنگ
broken home U خانواده گسیخته
broken homes U خانواده گسیخته
nuclear families U خانواده هستهای
nuclear family U خانواده هستهای
patriarch U رئیس خانواده
patriarchs U رئیس خانواده
strips U موسس خانواده
familial U مربوط به خانواده
paterfamilias U بزرگ خانواده
batrachia U خانواده غوکان
sheiks U رئیس خانواده
clannishness U خانواده پرستی
clansman U عضو خانواده
goodman U بزرگ خانواده
horseflesh U خانواده اسب
conjugal family U خانواده زن و شوهری
sheikhs U رئیس خانواده
sheikh U رئیس خانواده
circuit family U خانواده مداری
consanguine family U خانواده هم خون
crustacea U خانواده خرچنگ
citrus U خانواده مرکبات
cruciferae U خانواده چلیپاییان
patriarchs U رئیس خانواده یا طایفه
family planning U برنامه ریزی خانواده
born in the purpule U عضو خانواده سلطنتی
to return to the fold [family] U به خانواده خود برگشتن
mangrove U خانواده شاه پسند
family size U تعداد افراد خانواده
mangroves U خانواده شاه پسند
family planning programs U برنامههای تنظیم خانواده
patriarch U رئیس خانواده یا طایفه
nabid U خانواده کک و ساس و حشرات
saltbush U خانواده گیاهان قازایاغی
salicaceous U وابسته به خانواده بید
pyralidid U خانواده بزرگی ازپروانه ها
royalty U اعضای خانواده سلطنتی
royalties U اعضای خانواده سلطنتی
cycas U گیاه از خانواده سیکاس
napoleonic U وابسته به خانواده ناپلئون
canine U وابسته به خانواده سگ سگ مانند
nabidae U خانواده کک و ساس و حشرات
materfamilas U مادر خانواده کدبانو
urticaceous U وابسته به خانواده گزنه
lady beetle U سوسک خانواده Coccinellidae
He left his family in Europe . U خانواده اش را دراروپ؟ گذاشت
viverrine U خانواده گربه زباد
apiaceous U وابسته به خانواده چتریان
lady bird U سوسک خانواده Coccinellidae
family man U مرد خانواده - دوست
family men U مرد خانواده - دوست
ganoidei U خانواده سگ ماهی مینافلسان
acarina U خانواده کرم جرب
wear the pants in a family <idiom> U رئیس خانواده بودن
cetaceous U وابسته به خانواده بال
acalephe U خانواده گزنه دریایی
lobelia U خانواده گیاهان لوبلیا
habit family hierarchy U سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
to provide for one's family U خوارباربرای خانواده خودتهیه کردن
plantagenet U خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
santalaceous U وابسته به تیره یا خانواده صندل
convolvulaceous U وابسته به خانواده نیلوفرپیچ پیچکی
pteridophyta U گیاهان اوندی خانواده سرخس
pteridophyte U گیاهان اوندی خانواده سرخس
feverweed U دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
tudor U خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
clannishly U مانند یک خانواده یاقبیله دراتحاد
gadoid U وابسته به خانواده ماهی روغن
styloipodium U ته خامه گیاهان خانواده هویج
stuart U خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
cimex U سرخک خانواده ساس وسرخک
A curse has been laid on the family . U خانواده لعنت شده یی است
leguminous U وابسته به خانواده پروانه اسایان
crocodilian U وابسته به خانواده تمساح یانهنگ
remote U سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remoter U سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remotest U سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
bootstrap U مجموعه دستوراتی که پیش از بار شدن برنامه توسط کامپیوتر اجرا میشود که معمولاگ سیستم عامل را بار میکند وقتی که کامپیوتر روشن میشود
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
power down U خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
sequoia U سرخ چوب که ازدختان خانواده کاج
aaron's beard U گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
koalas U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
koala U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
gasteropod U حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
maccabees U خانواده میهن پرستان مکابی یهود
ferula U خانواده انقوزه وشقاقل و رازیانه ومانندانها
I am the bread winner of the family . U نان آور خانه ( خانواده ) هستم
Our grandmother wears the trousers ( breeches , pants ) in our family . U مادر بزرگمان مرد خانواده است
vestal U روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
Generosity runs in the family. U سخاوت دراین خانواده ارثی است
RPC U روش ارتباط بین دو برنامه روی دو کامپیوتر جدا ولی مرتبط . یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر در شبکه درخواست پردازش یک مشکل را میکند و سپس نتیجه را نمایش میدهد. و در برنامههای client / server استفاده میشود
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
stored program computer U کامپیوتر با برنامه انباشته کامپیوتر با برنامه ذخیره شده
lancastrian U در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
he is a shame to his family U ننگ یامایه رسوایی خانواده خود میباشد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com