English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
active cell U خانه کاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
latchkey child [بچه ای که برای مدت زمانی از روز بخاطر مشغله کاری پدر و مادر در خانه تنهاست.]
latchkey kid [colloquial] U [بچه ای که برای مدت زمانی از روز بخاطر مشغله کاری پدر و مادر در خانه تنهاست.]
Other Matches
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
blow torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes U راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
stringing U خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pence for any thing U میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
honey comb U خانه خانه کردن
range U یک خانه یا تعدادی خانه
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
glid U تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
drilling pattern U نمونه مته کاری الگوی مته کاری
plumbery U سرب کاری کارخانه سرب کاری
mosaics U موزاییک کاری معرق معرق کاری
pieds-a-terre U خانه
quarterage U خانه
lodges U خانه
dwellings U خانه
dwelling U خانه
checkered U خانه خانه
tersellated U خانه خانه
alveolate U خانه خانه
cellular U خانه خانه
materfamilias U زن خانه
cloisonne U خانه خانه
cellulated U خانه خانه
pigeon hole U خانه
pigeon-hole U خانه
pigeon-holes U خانه
lodged U خانه
lodge U خانه
houseroom U جا در خانه
housing U خانه ها
honeycomb U خانه خانه
shacks U خانه
pied-a-terre U خانه
domiciles U خانه
domicile U خانه
roommate U هم خانه
roommates U هم خانه
door to door U خانه به خانه
rooms U خانه
room U خانه
shack U خانه
cells U خانه
door-to-door U خانه به خانه
within doors U در خانه
cell U خانه
double-fronted U خانه دو در
honeycombs U خانه خانه
lar U خانه
housed U خانه
sockets U خانه
unsheltered <adj.> U بی خانه
houses U خانه
house U خانه
lares U خانه
homes U خانه
her house U خانه اش
her house U خانه ان زن
socket خانه
furnace house U خانه
houseless U بی خانه
i was under his roof U در خانه
home U خانه
kibitka U خانه تاتار
housing U خانه سازی
dispensary U نقاهت خانه
dispensaries U نقاهت خانه
to get the key of the street U بی خانه بودن
keep in U در خانه ماندن
earth house U خانه زیرزمینی
tower house U خانه برجی
dwelling house U خانه مسکونی
dwelling construction U خانه سازی
insectary U حشره خانه
insectarium U حشره خانه
toll house U راهدار خانه
lake0dwelling U خانه دریاچهای
toft U خانه یا ملحقات ان
keep house U در خانه ماندن
to leave word in the house U در خانه سپردن
vegetable soil U خانه باغی
householder U خانه دار
householder U مالک خانه
housewives U خانم خانه
landlouper U خانه بدوش
tannery U دباغ خانه
next door U خانه پهلویی
houseman U مرد خانه
ladies U رئیسه خانه
lady U رئیسه خانه
brothel U فاحشه خانه
brothels U فاحشه خانه
call house U فاحشه خانه
housewives U زن خانه دار
landloper U خانه بدوش
housewife U خانم خانه
householders U خانه دار
householders U مالک خانه
darkroom U تاریک خانه
darkrooms U تاریک خانه
houseman U اهل خانه
houseman U مستخدم خانه
housemen U مرد خانه
housemen U اهل خانه
housemen U مستخدم خانه
housewife U زن خانه دار
whorehouse U فاحشه خانه
three doors of U سه خانه انسوتر
house agent U دلال خانه
fuse block U خانه فیوز
dovecote U خانه کبوتران
dovecotes U خانه کبوتران
dovecots U خانه کبوتران
town house U خانه شهری
town houses U خانه شهری
The house burned down . U خانه سوخت
Outside the house. U بیرون از خانه
house to get U خانه اجارهای
house to let U خانه اجارهای
closets U صندوق خانه
closeting U صندوق خانه
closeted U صندوق خانه
housekeeping U خانه داری
home born U خانه زاد
tanneries U دباغ خانه
gynaeceum U خانه اندرونی
grummet U شاگرد خانه
homebred U خانه پرورده
homemaker U خانه دار
goodwife U کدبانوی خانه
gaming house U قمار خانه
gambling house U قمار خانه
closet U صندوق خانه
house top U بام خانه
house work U خانه داری
houseboys U خانه شاگرد
houseboy U خانه شاگرد
house arrest U بازداشت در خانه
hub or hub by U خانه دار
homeowners U صاحب خانه
homeowner U صاحب خانه
home-grown U محصول خانه
boathouses U قایق خانه
boathouse U قایق خانه
husbandman U سرپرست خانه
i wrote home U برای خانه
wash house U رختشوی خانه
houseproud U خانه سرفراز
houseproud U دلخوش به خانه
housewifery U خانه دار
reading rooms U قرائت خانه
reading room U قرائت خانه
custom house U گمرک خانه
freemasons hall U فراموش خانه
cottage U خانه روستایی
frater U سفره خانه
household art U فن اداره خانه
loony bins U دیوانه خانه
loony bin U دیوانه خانه
housework U کار خانه
houseroom U اتاق خانه
housewifely U خانه دار
wanigan U خانه سیار
builder U خانه ساز
pigeonhole U خانه قفسه
baby house U عروسک خانه
disorderly house U خانه بدنام
photographer's studio U عکاس خانه
pesthouse U خسته خانه
dishouse U بی خانه کردن
bawdy house U جنده خانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com