Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rooming house
U
خانه دارای اپارتمان واتاقهای مبله کرایهای
rooming houses
U
خانه دارای اپارتمان واتاقهای مبله کرایهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
furnishing
U
مبله کردن
furnishes
U
مبله کردن
furnish
U
مبله کردن
dwellings
U
اپارتمان
flattest
U
اپارتمان
apartment
U
اپارتمان
apartments
U
اپارتمان
dwelling
U
اپارتمان
flat
U
اپارتمان
conductitious
U
کرایهای
on hire
U
کرایهای
dwelling construction
U
اپارتمان سازی
flat
U
دشت اپارتمان
tenements
U
مستغلات اپارتمان
tenement
U
مستغلات اپارتمان
flattest
U
دشت اپارتمان
hach
U
اسب کرایهای
hackney carriage
U
درشکه کرایهای
jitney
U
اتومبیل کرایهای
hack
U
اسب کرایهای
hippocratism
U
جاره کرایهای
hacks
U
اسب کرایهای
hacked
U
اسب کرایهای
suites
U
رشته مسلسل اپارتمان
suite
U
رشته مسلسل اپارتمان
hach
U
درشکه کرایهای زحمت
hackman
U
راننده درشکه کرایهای
hackney man
U
راننده درشکه کرایهای
hackney boat
U
کرجی یاکشتی کرایهای
chambers
U
اپارتمان در اطاق قرار دادن
chamber
U
اپارتمان در اطاق قرار دادن
lodging
U
محل سکونت اطاق کرایهای
lodgings
U
محل سکونت اطاق کرایهای
fly man
U
راننده درشکه تک اسبه کرایهای
partitions
U
اپارتمان تقسیم به بخشهای جزء کردن
partition
U
اپارتمان تقسیم به بخشهای جزء کردن
privilege cab
U
درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
the taxis are on their rank
U
اتومبیلهای کرایهای درایستگاه خود ردیف ایستاده اند
lady help
U
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
U
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
U
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
U
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
primage
U
اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
mansion house
U
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
houndstooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
hound's tooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
our neighbour door
U
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
honeycombs
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
homebody
U
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
tricotine
U
پارچه زبر لباسی خانه خانه
toft
U
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycomb
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
Honey comb design
U
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
bagnio
U
فاحشه خانه جنده خانه
weigh house
U
قپاندار خانه ترازودار خانه
garde manger
U
سرد خانه اشپز خانه
cellular
U
لانه زنبوری خانه خانه
cell
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house
U
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cells
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
range
U
یک خانه یا تعدادی خانه
ranges
U
یک خانه یا تعدادی خانه
ranged
U
یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb
U
خانه خانه کردن
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
the house is in my possession
U
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
double-fronted
U
خانه دو در
door to door
U
خانه به خانه
cloisonne
U
خانه خانه
tersellated
U
خانه خانه
lar
U
خانه
houseroom
U
جا در خانه
lares
U
خانه
cellulated
U
خانه خانه
materfamilias
U
زن خانه
pied-a-terre
U
خانه
door-to-door
U
خانه به خانه
alveolate
U
خانه خانه
roommates
U
هم خانه
houseless
U
بی خانه
sockets
U
خانه
lodges
U
خانه
lodge
U
خانه
lodged
U
خانه
her house
U
خانه اش
roommate
U
هم خانه
furnace house
U
خانه
unsheltered
<adj.>
U
بی خانه
home
U
خانه
her house
U
خانه ان زن
i was under his roof
U
در خانه
socket
خانه
shacks
U
خانه
shack
U
خانه
pieds-a-terre
U
خانه
homes
U
خانه
within doors
U
در خانه
rooms
U
خانه
domicile
U
خانه
domiciles
U
خانه
dwelling
U
خانه
cells
U
خانه
honeycomb
U
خانه خانه
quarterage
U
خانه
dwellings
U
خانه
room
U
خانه
checkered
U
خانه خانه
pigeon-hole
U
خانه
house
U
خانه
pigeon hole
U
خانه
cellular
U
خانه خانه
housed
U
خانه
housing
U
خانه ها
honeycombs
U
خانه خانه
cell
U
خانه
houses
U
خانه
pigeon-holes
U
خانه
pinacotheca
U
نگار خانه
pigeonhole
U
خانه قفسه
homemaker
U
خانه دار
houseman
U
اهل خانه
homely
U
مثل خانه
photographer's studio
U
عکاس خانه
housewifely
U
خانه دار
roof
U
بام خانه
pesthouse
U
خسته خانه
housewifery
U
خانه دار
manageresses
U
زن خانه دار
manageress
U
زن خانه دار
housekeepers
U
خانه دار
pump house
U
تلمبه خانه
house agent
U
دلال خانه
maisonettes
U
خانه کوچک
house top
U
بام خانه
house to get
U
خانه اجارهای
house to let
U
خانه اجارهای
roofs
U
بام خانه
house work
U
خانه داری
household art
U
فن اداره خانه
pumping station
U
تلمبه خانه
squaring
U
خانه شطرنج
villa
U
خانه ییلاقی
poor house
U
مسکین خانه
villas
U
خانه ییلاقی
poor house
U
گدا خانه
houseman
U
مرد خانه
housing
U
خانه سازی
lupanar
U
جنده خانه
lupanar
U
فاحشه خانه
luft
U
خانه فرار
orphon a
U
یتیم خانه
maisonette
U
خانه کوچک
dispensary
U
نقاهت خانه
panel house
U
جنده خانه
domatophobia
U
خانه هراسی
landlouper
U
خانه بدوش
grange
U
خانه ابرومندرعیتی
majordomo
U
بزرگتر خانه
mansion house
U
خانه ارباب
dispensaries
U
نقاهت خانه
onstead
U
خانه رعیتی
notbility
U
خانه داری
onstead
U
خانه با متعلقات
opposite the house
U
روبروی خانه
opposite the house
U
مقابل خانه
mistress of the house
U
بانوی خانه
opposite to the house
U
روبروی خانه
materfamilias
U
بانوی خانه
materfamilas
U
بانوی خانه
orphan asylum
U
یتیم خانه
grange
U
خانه ییلاقی
granges
U
خانه ابرومندرعیتی
householders
U
خانه دار
household
U
مستخدمین خانه
householders
U
مالک خانه
housekeeper
U
خانه دار
insectary
U
حشره خانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com