Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 148 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
half way houses
U
خانههای امادگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
bungalow
U
خانههای ییلاقی
bungalows
U
خانههای ییلاقی
terraces
U
ردیف خانههای بهم پیوسته
terrace
U
ردیف خانههای بهم پیوسته
white squate weakness
U
ضعف خانههای سفیدرنگ شطرنج
atrium
U
اطاق میانی خانههای روم قدیم
black square weakness
U
ضعف خانههای سیه رنگ شطرنج
magic square
U
چار گوشی که خانههای شطرنجی دارد
contiguous
U
خانههای گرافیکی یا حروفی که بر همدیگر اثر می گذارند
asynchronous
U
در یک شبکه با استفاده از خانههای داده با اندازه ثابت
garbage collection
U
پاک کردن خانههای بلااستفاده حافظه در یک فایل
defense readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
wanigan
U
خانههای نصب شده روی تریلر سیار خانه پیش ساخته
air defense readiness
U
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
trick or treat
U
قاشق زنی وکاسه زنی دم درب خانههای مردم
kelter
U
امادگی
kelter or kilter
U
امادگی
conditioning
U
امادگی
proneness
U
امادگی
preparedness
U
امادگی
form
U
امادگی
formed
U
امادگی
forms
U
امادگی
penchant
U
امادگی
readiness
U
امادگی
preparation
U
امادگی
predispostion
U
امادگی
tautness
U
امادگی
qualification
U
امادگی
preparations
U
امادگی
cover
U
امادگی
coverings
U
امادگی
covers
U
امادگی
disposition
U
امادگی
susceptibility
U
امادگی
hot
U
امادگی کامل
hotter
U
امادگی کامل
physical fitness
U
امادگی جسمانی
preparatory interval
U
دوره امادگی
indisposedness
U
عدم امادگی
erg
U
2- امادگی ذاتی
operational readiness
U
امادگی عملیاتی
reading readiness
U
امادگی خواندن
condition of readiness
U
شرایط امادگی
peak up
U
در اوج امادگی
third degree of readiness
U
امادگی درجه سه
work out
U
تمرین امادگی
combat readiness
U
امادگی رزمی
liability to disease
U
تعهد امادگی
state of alert
U
وضعیت امادگی
unreadiness
U
عدم امادگی
second degree of readiness
U
امادگی درجه دو
training camp
U
اردوی امادگی
law of readiness
U
قانون امادگی
hottest
U
امادگی کامل
insusceptibility
U
عدم امادگی
availability
U
زمان امادگی
peripheral
U
دوره امادگی
reconditioning
U
تجدید امادگی
readiness
U
امادگی رزمی
medical fitness
U
امادگی پزشکی
preparatory schools
U
اموزشگاه امادگی
vigilance
U
امادگی چالاکی
preparatory school
U
اموزشگاه امادگی
indispositions
U
عدم امادگی
indisposition
U
عدم امادگی
level of readiness
U
سطح امادگی رزمی
peripheral course
U
دوره امادگی نظامی
flyable dud
U
بدون امادگی رزمی
fourth degree of readiness
U
امادگی درجه چهار
operational performance category
U
طبقه امادگی عملیاتی
operational performance category
U
امادگی عملیاتی از طبقه
materiel readiness
U
امادگی رزمی وسایل
habilitation
U
لباس پوشاندن امادگی
physical fitness
U
امادگی عمومی جسمانی
distensibility
U
امادگی برای بادکردن
readiness
U
اماده باش امادگی
data set ready
U
امادگی مجموعه داده ها
preparations
U
امادگی اماده سازی
ingenuity
U
امادگی برای اختراع
accessibility
U
امادگی برای پذیرایی
school readiness
U
امادگی ورود به مدرسه
lurching
U
امادگی شکست فاحش
lurches
U
امادگی شکست فاحش
lurched
U
امادگی شکست فاحش
readiness category
U
درجه امادگی رزمی
preparation
U
امادگی اماده سازی
data terminal ready
U
امادگی ترمینال داده
lurch
U
امادگی شکست فاحش
condition of readiness
U
وضعیت امادگی رزمی
combat ready
U
دارای امادگی رزمی
condition code
U
کد وضعیت امادگی اقلام
readiness category
U
نوع امادگی رزمی
reagency
U
امادگی برای واکنش یا معرفی
teachability
U
امادگی جهت یاد گرفتن
readiness to report
U
امادگی برای پاسخ دادن
opposability
U
امادگی برای روبرو گذاشتن
fluctuability
U
امادگی برای بالاوپایین رفتن
sight-reading
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-reads
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight read
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-read
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
haemophillia
U
امادگی بخون رفتن زیاد
terraced houses
U
خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
thin
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
removability
U
ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
ready solubility in water
U
امادگی برای زودحل شدن دراب
army ready material program
U
برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
insuperability
U
عدم امادگی برای از میان برداشتن
snug down
U
امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
communicativeness
U
امادگی برای رساندن خبر پرگویی
inseparability
U
عدم امادگی برای جدا شدن
materiel readiness
U
میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
inerrability
U
معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
mission ready
U
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
irresponsiveness
U
عدم امادگی برای پاسخ دادن
flight readiness firing
U
ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
impressionability
U
امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
vitrescence
U
امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
war footing
U
حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
dtr
U
Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
road test
U
ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
impulsiveness
U
امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
inductility
U
عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
plea of tender
U
اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
put and take fishing
U
انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
condensability
U
قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
civilian preparedness for war
U
اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
ground
U
تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
cell relay
U
روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
contractibility
U
قابلیت انقباض- امادگی برای جمع شدن یاکوچک شدن
availability factor
U
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
record
U
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
serviceability criteria
U
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
availability
U
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
flight test
U
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
unit categories
U
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
operating level
U
سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
asynchronous computer
U
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com