Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
traitor to the countruy
U
خائن نسبت به کشور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
traitor to one's country
U
خائن به کشور
traitor to the countruy
U
خائن کشور
traitor
U
خائن به کشور
traitors
U
خائن به کشور
parricidal
U
خائن نسبت به پدر و مادر یا میهن یاپادشاه
currency depreciation race
U
تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
republic
U
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics
U
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi
U
کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession
U
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extraditing
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism
U
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
leverage
U
نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
ohm's law
U
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
lift fan
U
توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
liftjet
U
توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
innocent passage
U
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
prorata
U
برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable
U
قابل نسبت دادن نسبت دادنی
perfidious
U
خائن
renegades
U
خائن
renegade
U
خائن
recreant
U
خائن
traditor
U
خائن
traitorous
U
خائن
treacherous
U
خائن
punic
U
خائن
traitors
U
خائن
betrayer
U
خائن
traitor
U
خائن
traitress
U
زن خائن
false hearted
U
خائن
warlock
U
خائن
ratter
U
خرابکار خائن
to turn traitor
U
خائن شدن
ratters
U
خرابکار خائن
snaky
U
موذی خائن
untrue
U
نادرست خائن
knobstick
U
خائن اعتصاب
letter of recall
U
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
he is a manifold traitor
U
چندطرفه خائن است
patricide
U
خائن به میهن پدرکش
traditor
U
خائن در امر مذهبی
patricides
U
خائن به میهن پدرکش
hyaenas
U
ادم درنده خو یا خائن
parricide
U
خائن به میهن پدر کش
hyenas
U
ادم درنده خو یا خائن
hyena
U
ادم درنده خو یا خائن
parricides
U
خائن به میهن پدر کش
nationallism
U
مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
vipers
U
ادم خائن و بدنهاد شریر
viper
U
ادم خائن و بدنهاد شریر
he is a manifold traitor
U
از چند جهت خائن است
to proclam someone a traitor
U
کسیرا بعموم خائن معرفی کردن
we abhor a traitor
U
از شخص خائن تنفر و بیم داریم
He has been exposed as a traitor.
U
هویت مخفی او
[مرد]
بعنوان خائن افشا شد.
nonaligned
U
کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
soil
U
کشور
land n
U
کشور
states
U
کشور
territory
U
کشور
stating
U
کشور
soils
U
کشور
country
U
کشور
soiling
U
کشور
countries
U
کشور
common wealth
U
کشور
territories
U
کشور
fatherlands
U
کشور
nations
U
کشور
realms
U
کشور
realm
U
کشور
fatherland
U
کشور
nation
U
کشور
state
U
کشور
state-
U
کشور
stated
U
کشور
Lesotho
U
کشور لسوتو
Gabon
U
کشور گابن
Ecuador
U
کشور اکوادر
Colombia
U
کشور کلمبیا
Costa Rica
U
کشور کاستاریکا
Eire
U
کشور ایرلند
Finland
U
کشور فنلاند
Fiji
U
کشور فیجی
Djibouti
U
کشور جی بوتی
Cuba
U
کشور کوبا
Kenya
U
کشور کنیا
Oman
U
کشور عمان
Ghana
U
کشور غنا
Mexico
U
کشور مکزیک
Hungary
U
کشور مجارستان
Mali
U
کشور مالی
Maldives
U
کشور مالدیو
Malaysia
U
کشور مالزی
Indonesia
U
کشور اندونزی
Jamaica
U
کشور جامائیکا
Kiribati
U
کشور کیریباتی
Kuwait
U
کشور کویت
Laos
U
کشور لائوس
Malawi
U
کشور مالاوی
Libya
U
کشور لیبی
Honduras
U
کشور هندوراس
Guyana
U
کشور گیانا
Nigeria
U
کشور نیجریه
Niger
U
کشور نیجر
Nicaragua
U
کشور نیکاراگوا
Ghana
U
کشور گانا
Nepal
U
کشور نپال
Namibia
U
کشور نامیبیا
Namibia
U
کشور نامیبی
Great Britain
U
کشور انگلیس
Guatemala
U
کشور گواتمالا
Myanmar
U
کشور میانمار
Mozambique
U
کشور موزامبیک
Luxembourg
U
کشور لوکزامبورگ
cloud-cuckoo-land
U
کشور پریون
Canada
U
کشور کانادا
host nation
U
کشور میزبان
independency
U
کشور مستقل
kingdom
U
کشور قلمروپادشاهی
Korea
U
کشور کره
land of the rising sun
U
کشور ژاپن
attack origine
U
کشور اغازکننده تک
Liberia
U
کشور لیبریا
dependency
U
کشور غیرمستقل
dependencies
U
کشور غیرمستقل
midland
U
داخله کشور
Morocco
U
کشور مغرب
turkeys
U
کشور ترکیه
turkey
U
کشور ترکیه
ottoman
U
کشور عثمانی
country of origin
U
کشور مبداء
Czechoslovakia
U
کشور چکوسلواکی
department of the enterior
U
وزارت کشور
America
U
کشور امریکا
fisc
U
خزانه کشور
forwarding country
U
کشور فرستنده
friendly state
U
کشور دوست
friendly state
U
کشور خودی
great power
U
کشور با قدرت
Greece
U
کشور یونان
high court of
U
دیوانعالی کشور
Holland
U
کشور هلند
home country
U
کشور اصلی
host country
U
کشور میزبان
oversea
U
خارج از کشور
per pais
U
بوسیله کشور
abroad
خارج از کشور
Andorra
U
کشور آندورا
Angola
U
کشور انگولا
Argentina
U
کشور آرژانتین
Bahamas
U
کشور باهاما
Bahrain
U
کشور بحرین
Bangladesh
U
کشور بنگلادش
Belize
U
کشور بلیز
Bhutan
U
کشور بوتان
Botswana
U
کشور بوتسوانا
Burma
U
کشور برمه
New Zealand
U
کشور زلاندنو
Cambodia
U
کشور کامبوج
Cameroon
U
کشور کامرون
mother country
U
کشور اصلی
Albania
U
کشور آلبانی
Egypt
U
کشور مصر
ministry of the interior
U
وزارت کشور
Home Office
U
وزارت کشور
assyria
U
کشور اشور
respublica
U
جمهوری کشور
respublica
U
کشور جمهوری
sea power
U
کشور دریایی
secretary of state for home affairs
U
وزیر کشور
sending state
U
کشور فرستنده
southland
U
کشور نیمروز
Spain
U
کشور اسپانیا
the play of europe
U
کشور سویس
the superme court
U
دیوانعالی کشور
the youth of the country
U
جوانان کشور
theocrat
U
خداوند کشور
mother countries
U
کشور اصلی
Pakistan
U
کشور پاکستان
expulsions
U
اخراج از کشور
expulsion
U
اخراج از کشور
nationwide
U
در سرتاسر کشور
treason
U
خیانت به کشور
in this country
<adv.>
U
در این کشور
neighboring state
[American E]
U
کشور همسایه
neighbouring country
[British E]
U
کشور همسایه
in these parts
<adv.>
U
در این کشور
bordering country
U
کشور همسایه
interior ministry
U
وزارت کشور
deportation
U
اخراج از کشور
Ukraine
U
کشور اوکرانی
Suriname
U
کشور سورینام
Sri Lanka
U
کشور سریلانکا
Swaziland
U
کشور سوازیلند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com