Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gynaecocracy
U
حکومت زنان
gynecocracy
U
حکومت زنان
gynocracy
U
حکومت زنان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
czarism
U
حکومت استبدادی ومطلقه حکومت تزاری
hagiarchy
U
حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
technocracies
U
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracy
U
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
theocracies
U
حکومت خدا حکومت روحانیون
theocracy
U
حکومت خدا حکومت روحانیون
autocracy
U
حکومت مطلق حکومت استبدادی
civicism
U
اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری
home rule
U
حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
heptarchical
U
دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
heptarchic
U
دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
martial law
U
مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
womankind
U
زنان
womenfolk
U
زنان
feminine
U
زنان
applaudingly
U
کف زنان
fair sex
U
زنان
womankind
U
گروه زنان
greensickness
U
کم خونی زنان
plumes
U
پر کلاه زنان تل
plume
U
پر کلاه زنان تل
gynecology
U
پزشکی زنان
pantingly
U
نفس زنان
hirsutism
U
نابجارویی مو در زنان
gaspingly
U
نفس زنان
flutteringly
U
پروبال زنان
feminity
U
طبقه زنان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
asymetrical bars
U
پارالل زنان
uneven parallel bars
U
پارالل زنان
womanly
U
در خور زنان
boastingly
U
لاف زنان
catamenia
U
قاعدگی زنان
gyringly
U
چرخ زنان
womenfolk
U
جماعت زنان
menstruation
U
قاعدگی در زنان
boxers
U
مشت زنان
demimonde
U
زنان هرزه
evadingly
U
طفره زنان
wifely
U
درخور زنان
petticoats rule
U
تسلط زنان
the female sex
U
زنان ودختران
period
U
قاعده زنان
vauntingly
U
لاف زنان
when will women have the vote?
U
زنان کی حق رای
periods
U
قاعده زنان
feminicide
U
قتل زنان
women's army corps
U
ارتش زنان
women's dres
U
جامه زنان
mutch
U
زنان وکودکان
beauty
U
زنان زیبا
menses
U
قاعدگی زنان
reelingly
U
چرخ زنان
beauties
U
زنان زیبا
menstruation
U
قاعدگی زنان طمث
feminism
U
برابری طلبی زنان
chlorosis
U
سبزرنگی زنان کم خون
feminist
U
طرفدار حقوق زنان
feminists
U
طرفدار حقوق زنان
catamenia
U
عادت ماهیانه زنان
women labor force
U
نیروی کار زنان
to catch napping
U
چرت زنان گرفتن
fluor
U
قاعدگی زنان سیال
sapphism
U
همجنس خواهی زنان
female participation rate
U
نرخ مشارکت زنان
premenstrual
U
قبل از قاعدگی زنان
phlegmasia alba dolens
U
ورم سفیدران زنان
women's army corps
U
قسمت زنان ارتش
demimonde
U
جهان زنان هرجایی
lothario
U
گمراه کننده زنان
ladykiller
U
مرد محبوب زنان
heats
U
تحریک جنسی زنان
heat
U
تحریک جنسی زنان
ladykillers
U
مرد محبوب زنان
columbia round
U
تیراندازی مخصوص زنان
music stool
U
کرسی پیانو زنان
gynecologist
U
متخصص بیماریهای زنان
leucorrhoea
U
سوزنک مزمن غیرمسری زنان
steatopygia
U
بزرگی وفربهی کفل زنان
gynaecophysiology
U
علم ووفایف جهازتناسلی زنان
a comparison of men's salaries with those of women
U
مقایسه حقوق مردان با زنان
evadingly
U
گریز زنان بابهانه یاحیله
diva
U
سردسته زنان خواننده اپرا
plead for the widow
U
در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
suffragette
U
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
housecoat
U
لباسی که زنان درخانه می پوشند
housecoats
U
لباسی که زنان درخانه می پوشند
suffragettes
U
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
whites
U
سوزنک مزمن غیر مسری زنان
hairdo
U
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
hairdos
U
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
wimple
U
روسری زنان قرون وسطی چرخ
women students
U
زنان دانش اموز محصلین اناث
sapphic vice
U
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
YWCA
U
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
YWCAs
U
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
chatelaine
U
زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
greensick
U
مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
height of the volleyball net
U
34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
gallant
U
متعارف وخوش زبان درپیش زنان
hysteria
U
غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
lady paramount
U
بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
abbess
U
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
abbesses
U
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
modiste
U
کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
phlegmasia dolens
U
ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
accoucheur
U
پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
lady's man
U
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
ladies' man
U
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
ladies' men
U
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
sanitary napkins
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
hereford round
U
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
sanitary napkin
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
triathlon
U
مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
squire of dames
U
کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
purdah
U
برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
bluestockings
U
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
bluestocking
U
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
ducking stool
U
کرسی ای که زنان بدکاررابدان بسته ودراب پرت کرده غوطه میدادند
finishing school
U
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
finishing schools
U
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
ruffs
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffe
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
venire facias tot matrons
U
دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است
saree
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است برپارچهای که بدور بدن می پیچند
saris
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
sari
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
government
U
حکومت
dominion
U
حکومت
administration
U
حکومت
administrations
U
حکومت
gynocracy
U
حکومت زن
governments
U
حکومت
gynarchy
U
حکومت زن
raj
U
حکومت
plutartchy
U
حکومت دولتمندان
technocracies
U
حکومت اربابان فن
condominium
U
حکومت مشترک
plutocratic goverment
U
حکومت دولتمندان
theocracy
U
حکومت مذهب
parliamentarism
U
حکومت پارلمانی
czarisme
U
حکومت تزاری
caesarism
U
حکومت مطلقه
caesarism
U
حکومت امپراطوری
theocracies
U
حکومت مذهب
reign
U
حکومت حکمفرمایی
autarky
U
حکومت استبدادی
autarchy
U
حکومت استبدادی
coalition government
U
حکومت ائتلافی
technocracy
U
حکومت اربابان فن
parliamentary government
U
حکومت پارلمانی
constitutional government
U
حکومت مشروطه
constitutionalism
U
حکومت مشروطه
mobocracy
U
حکومت رجاله ها
czarisme
U
حکومت قیصری
tyranny
U
حکومت استبدادی
martial rule
U
حکومت نظامی
governorship
U
حکومت حکمرانی
governorship
U
استانداری حکومت
governor's seat
U
حکومت نشین
governmentalist
U
حکومت گرا
gynecocracy
U
حکومت نسوان
tyranny
U
حکومت ستمگرانه
kakistocracy
U
بدترین حکومت
home rule
U
حکومت داخلی
home rule
U
حکومت ملی
hierocracy
U
حکومت روحانیون
local government
U
حکومت محلی
hagiocrasy
U
حکومت مقدسان
fascism
U
حکومت فاشیستی
governmentalism
U
حکومت گرایی
governance
U
طرز حکومت
governable
U
قابل حکومت
dyarchy
U
حکومت دومجلسی
dyarchy
U
حکومت دوپادشاه
duumvirate
U
حکومت دو نفری
reigns
U
حکومت حکمفرمایی
reigned
U
حکومت حکمفرمایی
despotic rule
U
حکومت استبدادی
despotic rule
U
حکومت مطلقه
nomocracy
U
حکومت قانونی
enemy state
U
حکومت دشمن
dictatorships
U
حکومت استبدادی
fair arbitration
U
حکومت عدل
gerontocrasy
U
حکومت پیران
gerontocracy
U
حکومت سالخوردگان
aristocracy
U
حکومت اشرافی
military government
U
حکومت نظامی
mixed government
U
حکومت مختلط
dictatorship
U
حکومت استبدادی
federal government
U
حکومت متحده
democratic government
U
حکومت ملی
regime
U
طرز حکومت
rule
U
حکومت سلطه
governed
U
حکومت کردن
govern
U
حکومت کردن
thalassocracy
U
حکومت بر دریاها
sword law
U
حکومت سرنیزه
sword law
U
حکومت قلدری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com