English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
maenad U حوری زیبایی که ملازم دیونیسوس بوده
menad U حوری زیبایی که ملازم دیونیسوس بوده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nereid U هریک ازپنجاه حوری دریایی که دختران نروس بوده اند
hyades U حوریان دریایی دختران اطلس وپرستاران دیونیسوس
re attachment U در مورد کسی که قبلا" توقیف شده بوده وبه علتی بدون تعیین تاریخ دقیق ازاد شده بوده است die sine
Quchan U قوچان [شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.]
armiger U ملازم
concomitant U ملازم
fraught U ملازم
ghillie U ملازم
varlet U ملازم
gillie U ملازم
nymph U حوری
nymphs U حوری
attendant U ملازم موافب
attendants U ملازم موافب
gilly U ملازم خادم
adjunct U ملازم ضمیمه
retainers U ملازم مستخدم
retainer U ملازم مستخدم
adjuncts U ملازم ضمیمه
armiger U ملازم شوالیه ها
oceanid U حوری دریایی
nix U حوری دریایی
sirens U حوری دریایی
sirenian U حوری وار
daphne U حوری دریایی
siren U حوری دریایی
dryad U حوری جنگلی
houri U حوری بهشتی
hamadryad U حوری جنگلی
oread U حوری کوهستانی
sea nymph U حوری دریایی
sirenic U حوری دریایی
mermaid U حوری دریایی
water nymph U حوری دریایی
thetis U حوری دریایی
mermaids U حوری دریایی
wood nymph U حوری جنگل
valet U پیشخدمت مخصوص ملازم
awaits U ملازم کسی بودن
awaiting U ملازم کسی بودن
await U ملازم کسی بودن
valeted U پیشخدمت مخصوص ملازم
awaited U ملازم کسی بودن
valeting U پیشخدمت مخصوص ملازم
valets U پیشخدمت مخصوص ملازم
sirenian U شبیه حوری دریایی
sirenic U اژیر حوری مانند
sirens U اژیر حوری مانند
siren U اژیر حوری مانند
naiad U حوری موجددریاچه رودخانه
bottle holder U نوکر یا ملازم پهلوان مشت زن
matron of honor U بانوی محترمه ملازم عروس
nymphic U وابسته به حوری یا پری دریایی
paranymph U دختر ملازم عروس به خانه داماد
nymphean U وابسته به حوری دریایی حور نشین
houri U حوری the of girl eyed black,white-skinned paradisea uslim
trimness U زیبایی
good looks U زیبایی
concinnity U زیبایی
pulchritude U زیبایی
beauty U زیبایی
sheen U زیبایی
kalon U زیبایی
inelegance U نا زیبایی
beauties U زیبایی
beauty spots U خال زیبایی
esthetician U زیبایی شناس
aestheticism U زیبایی گرایی
beauty salon U سالن زیبایی
constructivism U ضد زیبایی شناسی
there is no style about her U سرووضعش زیبایی
esthetics U زیبایی شناسی
esthetic U زیبایی شناختی
esthete U زیبایی گرا
picturesqueness U زیبایی روشنی
aesthetician U زیبایی شناس
beauty spot U خال زیبایی
prettiness U زیبایی عاریتی
aesthetically U زیبایی شناختی
aesthetic U زیبایی شناختی
aesthetic U وابسته به زیبایی
glee U زیبایی کامیابی
aesthetics U زیبایی شناسی
elegance U زیبایی وقار
aesthetes U زیبایی گرا
aesthete U زیبایی گرا
gracing U زیبایی خوبی
graces U زیبایی خوبی
graced U زیبایی خوبی
grace U زیبایی خوبی
aesthetically U وابسته به زیبایی
salon U سالن زیبایی
salons U سالن زیبایی
body-building U ورزش زیبایی اندام
saloons U سالن زیبایی رستوران
aphrodite U الههء عشق و زیبایی
a beauty and an elegance beyond [ without] compare U زیبایی و ظرافتی بی مقایسه
aesthetics U زیبایی گرایی مبحث
seeming U فاهر نما زیبایی
saloon U سالن زیبایی رستوران
unprompted U دارای زیبایی طبیعی
venus U الهه عشق و زیبایی
illness faded her beauty U ناخوشی زیبایی اوراکاست
plastic surgery U جراحی ترمیمی و زیبایی
psyche U شاهزاده زیبایی که " کوپید"
she was a model of besuty U نمونه زیبایی بود
body building U ورزش زیبایی اندام
hermaphroditus U پسر هرمس وافرودیت که وقتی در اب تنش را می شست بایک حوری دریایی متصل و دارای یک بدن شد
queen of love U زهره نام الهه زیبایی
passe U دوره زیبایی و عنفوان جوانی را گذرانده
adonic U جوان زیبایی که معشوق ونوس بود
Is there a beauty salon in the hotel? U آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
The jewels were laid out beautifully. U جواهرات رابطرز زیبایی چیده بودند
ripe beauty U زیبایی زنی که رشد کرده است
aestheticism U زیبایی پرستی علاقمندی به هنرهای زیبا
Industrial Aesthetic U [سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
fucus U رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
pinup girl U دختر زیبایی که عکسهایش به دیوار اویخته شود
adonis U جوان زیبایی که مورد علاقه افرودیت بود
grace note U نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
maids of honor U ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
maid of honour U ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
maid of honor U ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
City Beautiful U [جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
has-been U بوده
facts U بوده
has been U بوده
been U بوده
i have been U بوده ام
has-beens U بوده
fact U بوده
has been U بوده است
has-been U بوده است
has-beens U بوده است
coffee roaster U قهوه بوده
wampum U صدف براق و زیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
he has passed the chair U رئیس بوده است
She has been a good wife to him. U همسر خوبی برایش بوده
premundane U پیش ازافرینش جهان بوده
She has known better days in her youth . U معلومه که در جوانی وضعش بهتر بوده
how long since is it? U چند وقت پیش بوده است
cerberus U سگ سه سری که پاسبان دوزخ بوده مستحفظ
judea U یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
She is always making trouble for her friends. U همیشه برای دوستانش درد سر بوده
free thinker U کسیکه دارای فکر ازاد بوده
palating U مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
elam U کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
queen dowager U زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
fortuitism U اعتقادباینکه انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده
canon low U دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
syren U یکی از جانورانی که نصف زن ونصف دیگرپرنده بوده است
revivor U تعقیب دعوایی که به علتی معوق مانده بوده است
daemon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
daimon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
co respondent U مردی که متهم بزنابازن شوهرداری بوده وباخودان زن یکجاموردتعیق
moses antedates zoroastes U موسی ازحیث سال تاریخی پیش از زردتشت بوده است
clavichord U یکجورسازسیمی وجا انگشتی دارکه پیشروپیانوی کنونی بوده است
cylix U ابخوری پایه دار ودسته که درقدیم معمول بوده است
epanastrophe U شروع جملهای باهمان کلمه که دراخرجمله پیش بوده است
fortuist U کسیکه معتقداست که انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده است
glacial epoch U عصریخ :عصری که یخ بیشترنیم کره شمالی راپوشانده بوده است
Japonaiserie U [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
catapulted U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapults U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
movable dam U سدی که قابل انتقال بوده و مغمولا درمسیر سیل قرار می دهند
catapulting U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
limited divorce U طلاقی که مدت ان محدود بوده پس ازانقضای مهلت بخودی خودرجوع شود
catapult U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
light trap U اسبابی که حائل نور بوده ولوازم عکاسی دران حرکت کند
inflationary gap U وقتی اقتصاد کشور در حالتی باشدکه اشتغال کامل محسوس بوده
open jet tunnel U تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
foreign excess U تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
hard hyphen U خط کجی که به هنگام هجی کردن مورد نیاز بوده وهمیشه چاپ می گردد
gorgon U یکی ازسه زنی که موهای سرشان مار بوده و هر کس بدانهانگاه میکردسنگ میشد
accadian U که قبل از زبان اشوری رایج بوده و درکتیبههای میخی دیده شده است
tandem roller U نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
commodities U چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
commodity U چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
eocene U دوره زمین شناسی >ایوسن < در عهد سوم که بین >پلیوس < و اکیگوسن بوده
fetish U اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
fetishes U اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
laced window U [مجموعه ای از پنجره های عمودی که در قرن هجده میلادی در انگلستان متداول بوده است.]
esquire U عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
unidirectional composite U ساختاری که همه الیاف یارشتههای ان موازی بوده ومعمولا در جهت نیروی وارده میباشند
totem pole U تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem poles U تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
opalite U ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
compound bending U خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
reporting by axception U گزارشی که فقط حاوی اقلام خارج از قلمرو عادی بوده ونیازمند توجه مدیریت است
fasces U یک دسته میله که تبری در میان ان قرار داشته وپیشاپیش فرمانداران رومی می بردند و نشان قدرت بوده
phillips curve U شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
special bastard U هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
satelloid U ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
lazy lines U سفیدک [رشته تارهای نخ پود که در پشت فرش آزاد بوده و جزء گره قرار نگرفته اند.]
scattered design U طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
expansion unit U وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
relative income hypothesis U بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
chess board rug U قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است
divan cover U [قالیچه رومبلی که معمولا دو تکه قرینه بوده و در یک طرف بدون ریشه می باشد تا در کنار هم بصورت یک قطعه به نظر آید.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com