Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sacking
U
حمله به مهاجم پشت خط تجمع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
scramble
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
sack
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacked
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacks
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
Other Matches
loose forward
U
مهاجم تک رو پشت خط تجمع
aggressive
U
حمله ور مهاجم
invader
U
مهاجم حمله کننده
invaders
U
مهاجم حمله کننده
cross buck
U
حمله دو مهاجم بصورت متقاطع
stop hit
U
ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
quick count
U
کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
nail
U
حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
nailed
U
حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
nails
U
حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
quarterback draw
U
نوعی حمله که مهاجم پشت خط مرکزی با تظاهر به پاس عقب می رود و بعد خودبجلو میشتابد
linemate
U
مهاجم هم ردیف در خط مهاجم دیگر
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
hysterics
U
حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
velimirovic attack
U
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
counter riposte
U
حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
vortex breakdown/brust
U
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
rio treaty
U
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
ond shot
U
بیک حمله دریک حمله
hysterogenic
U
حمله تشنجی شبیه حمله
hysteroid
U
حمله تشنجی شبیه حمله
close attack
U
سه مهاجم
attacking
[style of play, player]
<adj.>
U
مهاجم
offensive
<adj.>
U
مهاجم
forwarded
U
مهاجم
forward
U
مهاجم
attacker
U
مهاجم
attackers
U
مهاجم
invader
U
مهاجم
raiders
U
مهاجم
aggressors
U
مهاجم
raider
U
مهاجم
striker
U
مهاجم
offensives
U
مهاجم
postmen
U
مهاجم
postman
U
مهاجم
infestant
U
مهاجم
aggressor
U
مهاجم
invaders
U
مهاجم
frontcourt man
U
مهاجم
strikers
U
مهاجم
trailers
U
پشتیبان مهاجم
dodgers
U
مهاجم گریزنده
aggressive
U
مهاجم پرپشتکار
unmarked
U
مهاجم مهارنشده
trailer
U
پشتیبان مهاجم
dodger
U
مهاجم گریزنده
flanker
U
مهاجم جناح
dedger
U
مهاجم گریزنده
third home
U
بازیگر مهاجم
breaking pass
U
پاس به مهاجم
illegal procedure
U
خطای تیم مهاجم
flanker
U
بازیگر مهاجم در جناح
double up
U
مراقبت از مهاجم با دو مدافع
cough up
U
لو رفتن توپ مهاجم
front line
U
خط حمله خط حمله یادفاع
association
U
تجمع
associations
U
تجمع
aggregation
U
تجمع
assembly
U
تجمع
accumulation
U
تجمع
public meeting
U
تجمع
forming up
U
تجمع
congestion
U
تجمع
accumulations
U
تجمع
horses
U
بازیگران قوی تیم مهاجم
prop forward
U
هرکدام ازدو مهاجم خط جلودرتجمع
weak safety
U
جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
traffic
U
تجمع مدافعان
hive
U
مرکز تجمع
trafficking
U
تجمع مدافعان
swarmer
U
تجمع کننده
line official
U
داور خط تجمع
rendezvous area
U
منطقه تجمع
traffics
U
تجمع مدافعان
trafficked
U
تجمع مدافعان
accumulation point
U
نقطه تجمع
turout
U
تجمع پرسنل
assembling area
U
منطقه تجمع
furunculosis
U
تجمع چندکورک
capital agglomeration
U
تجمع سرمایه
collecting point
U
منطقه تجمع
assembly area
U
منطقه تجمع
cutoff block
U
سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
inner
U
دو بازیگر مهاجم بین وسط وگوشها
direct free kick
U
مکث مهاجم برای فریفتن حریف
have an angle
U
بریدن مسیر مهاجم بصورت اریب
target date
U
زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
dust laden
U
تجمع گرد وغبار
number forward
U
مهاجمان تک رو پشت خط تجمع
rendezvous area
U
منطقه تجمع موقت
line backer
U
مدافع پشتیبان خط تجمع
pigmentation
U
تجمع رنگدانه ها در بافتها
unlawful assembly
U
تجمع غیر قانونی
boat rendezvous area
U
منطقه تجمع قایقها
pipe the side
U
تجمع گارد احترام
associations
U
تداعی معانی تجمع
association
U
تداعی معانی تجمع
line backing
U
دفاع پشت خط تجمع
coagulation
U
تجمع مواد در یک ناحیه
rallying points
U
محل تجمع مجدد
rallying point
U
محل تجمع مجدد
concentration camp
U
منطقه تجمع اسرا
concentration camps
U
منطقه تجمع اسرا
false start
U
حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
tight end
U
مهاجم گوش مامور سد کردن و دریافت توپ
submarine
U
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
pass cut
U
روش گریختن مهاجم بی گوی از چند مدافع
false starts
U
حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
submarines
U
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
beat-up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
beat up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
hike
U
گرفتن توپ درشروع تجمع
broken field
U
محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
casual water
U
تجمع موقتی اب روی زمین
pipe the side
U
فرمان تجمع گارد احترام
recall
U
دستور تجمع قوا دادن
recalled
U
دستور تجمع قوا دادن
recalls
U
دستور تجمع قوا دادن
sick call
U
تجمع برای رفتن به بهداری
bomb cemetery
U
محل تجمع بمبهای فاسد
hydrothorax
U
تجمع مایع در حفره جنب
coil up
U
تجمع ستون در راحت باش
hiking
U
گرفتن توپ درشروع تجمع
hikes
U
گرفتن توپ درشروع تجمع
hiked
U
گرفتن توپ درشروع تجمع
dummy
U
گول زدن حریف در تجمع
dummies
U
گول زدن حریف در تجمع
foot sweep
U
پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
submarines
U
خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
submarine
U
خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
riots
U
تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
snapping
U
روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
riot
U
تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
rioted
U
تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
rioting
U
تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
snapped
U
روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
flares
U
پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
flare
U
پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
convoy assembly port
U
بندر محل تجمع کاروان دریایی
snaps
U
روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
snap
U
روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
hookup
U
تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصی
prisoner of war cage
U
محل تجمع اولیه اسرای جنگی
huddle
U
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddled
U
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddles
U
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
to recall the troops from Mali
U
دستور تجمع قوا را از کشورمالی دادن
huddling
U
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
convoy assembly port
U
بندر محل تجمع ستون موتوری
stunting
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
loose
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
assaults
U
در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
power block
U
سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
looser
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
necessary line
U
خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
assaulted
U
در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
stunt
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
loosest
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
assault
U
در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
stunts
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
assembly order
U
دستورتعمیر دستور جمع شدن درنقطه تجمع
spermatheca
U
کیسه محل تجمع منی درحشرات ماده
encroaching
U
قرار دادن غیرمجاز بدن جلوتراز خط تجمع
spermathecal
U
کیسه محل تجمع منی درحشرات ماده
gabfest
U
تجمع غیر رسمی جهت گفتگوهای عمومی
forming up
U
تجمع و سازمان دادن یکان جمع شدن
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament.
U
آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او
[مرد]
را برای مسابقات نامشخص می کند.
weave
U
حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
weaves
U
حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
wing forward
U
هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
standoff half
U
بازیگر میانی پشت خط تجمع برای دریافت توپ
backfield line
U
خطی که یک یارد پشت خط تجمع مهاجمان قرار دارد
ashless dispersant oil
U
نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
cosmopolis
U
شهر بین المللی مرکز تجمع نژادهای مختلف
accretion
هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
blind side
U
سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
ball back
U
ضربه تصادفی با پا به توپ که از مرز بیرون برود ومنتج به تجمع شود
quick opener
U
بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
glaciology
U
علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
coalitions
U
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
coalition
U
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
square in
U
پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
safety
U
اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
post attack
U
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
hip throw
U
گرفتن کمر مهاجم و از جلوانداختن او از روی کمر
post-
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
posted
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
posts
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
charging
U
خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
vlsi
U
مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
marshalling
U
تجمع جمع شدن دور هم مجتمع شدن یکانها در عملیات اب خاکی
find touch
U
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
rallying point
U
محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
rallying points
U
محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
medical assemblage
U
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
rally
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallies
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com