Perdic | حمله برای غارت وبرده گیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (17 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	razzia U	حمله برای غارت وبرده گیری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	maraud U	بقصد غارت حمله کردن
	to hang on the rear U	برای حمله دنبال کردن
	attack on preparation U	شمشیرباز اماده برای حمله
	ambushes U	مخفی گاه سربازان برای حمله
	ambushed U	مخفی گاه سربازان برای حمله
	ambushing U	مخفی گاه سربازان برای حمله
	ambush U	مخفی گاه سربازان برای حمله
	slot U	منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
	to square up U	خود را آماده کردن [برای دعوی یا حمله]
	slots U	منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
	disengage U	رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
	disengages U	رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
	disengaging U	رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
	slotting U	منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
	blitzes U	حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
	blitzed U	حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
	blitz U	حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
	balestra U	پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
	blitzing U	حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
	shoot the gap U	حمله بین محافظان خط برای رسیدن به توپدار یا پاس دهنده
	break out U	نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
	posed U	قیافه گیری برای عکسبرداری
	poses U	قیافه گیری برای عکسبرداری
	posing U	قیافه گیری برای عکسبرداری
	suppression measures U	اقدامات برای جلو گیری
	pose U	قیافه گیری برای عکسبرداری
	kiddle U	بند توردار برای ماهی گیری
	decision U	تصمیم گیری برای انجام کاری
	decisions U	تصمیم گیری برای انجام کاری
	purse seine U	تور کیسهای برای ماهی گیری
	purse net U	دام کیسهای برای خرگوش گیری
	point size U	برای اندازه گیری نوع یا متن
	dial signal U	بوق ازاد برای شماره گیری
	viscosimeter U	وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
	scrambles U	دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
	scramble U	دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
	scrambling U	دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
	scrambled U	دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
	chains U	زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
	densitometer U	وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی
	interrupts U	تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
	interrupting U	تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
	chain U	زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
	interrupt U	تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
	shuttle bombing U	بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
	capacitance bridge U	نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
	engineering units U	واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
	tape line U	تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
	go in for <idiom> U	شرکت کردن در،تصمیم گیری برای انجام کاری
	decibel U	واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
	instrument for absolute measurement U	دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
	decibels U	واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
	component efficiency U	میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
	hanfman kasanin concept formation test U	ازمون هانفمان- کاسانین برای شکل گیری مفهومها
	area U	اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
	areas U	اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
	glided U	حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
	glides U	حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
	glide U	حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
	hysterics U	حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
	velimirovic attack U	حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
	phone U	شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
	phoning U	شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
	foundry proof U	نمونه غلط گیری شده برای تهیه کلیشه یاگراور
	phoned U	شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
	lips U	واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
	Dhrystone benchmark U	سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
	skiascope U	اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه
	phones U	شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
	auto U	امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
	autos U	امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
	theodolite U	دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
	theodolites U	دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
	hygrograph U	دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی
	counter riposte U	حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
	detectors U	گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
	dipsticks U	میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
	grey scale U	سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
	caliper U	نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
	batches U	اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
	transaction trailing U	ایجاد یک فایل کمکی برای پی گیری به روز دراوردن تمام فایلها
	dipstick U	میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
	batcher U	دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
	calliper U	نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
	detector U	گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
	batch U	اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
	compensator U	ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
	radiation shield U	وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
	resolving power U	اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
	auto U	امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
	autos U	امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
	vortex breakdown/brust U	جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
	deep stall U	وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
	sense switch U	سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد
	blind dialling U	توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
	charactristics U	مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
	rio treaty U	اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
	decisions U	علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
	z scale U	نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
	decision U	علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
	hysteroid U	حمله تشنجی شبیه حمله
	hysterogenic U	حمله تشنجی شبیه حمله
	ond shot U	بیک حمله دریک حمله
	gyro U	برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
	ATD U	دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
	barn U	واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
	barns U	واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
	module U	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
	modules U	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
	zahn cup U	محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
	staging area U	منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
	penetrometer U	وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
	He's a wet blanket. U	او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
	ieee U	که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
	front line U	خط حمله خط حمله یادفاع
	pillages U	غارت
	plunders U	غارت
	havoc U	غارت
	depredations U	غارت
	ravages U	غارت
	spoilage U	غارت
	robberies U	غارت
	freeboot U	غارت
	booty U	غارت
	despoilment U	غارت
	forays U	غارت
	plundering U	غارت
	robbery U	غارت
	despoliation U	غارت
	depredation U	غارت
	ravaging U	غارت
	inbreak U	غارت
	loot U	غارت
	plunder U	غارت
	pillage U	غارت
	looted U	غارت
	pirating U	غارت
	loots U	غارت
	pirates U	غارت
	pirated U	غارت
	pillaging U	غارت
	pirate U	غارت
	plunderage U	غارت
	predatin U	غارت
	ravage U	غارت
	rapine U	غارت
	pillaged U	غارت
	ravaged U	غارت
	foray U	غارت
	privates U	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
	private U	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
	robbed U	غارت کردن
	freebooting U	غارت گری
	robbing U	غارت کردن
	robs U	غارت کردن
	loots U	غارت کردن
	rob U	غارت کردن
	havoc U	غارت و ویرانی
	looted U	غارت کردن
	pillaged U	غارت کردن
	plunders U	غارت کردن
	loot U	غارت کردن
	pillage U	غارت کردن
	pillaging U	غارت کردن
	harrying U	غارت کردن
	ravaged U	غارت کردن
	despoil U	غارت کردن
	ravages U	غارت کردن
	ravaging U	غارت کردن
	ravens U	غارت کردن
	reave U	غارت کردن
	forage U	غارت کردن
	foraged U	غارت کردن
	forages U	غارت کردن
	foraging U	غارت کردن
	despoils U	غارت کردن
	despoiling U	غارت کردن
	to make spoil of U	غارت کردن
	despoiled U	غارت کردن
	plunder U	غارت کردن
	predatory war U	جنگ با غارت
	ravage U	غارت کردن
	harry U	غارت کردن
	depredate U	غارت کردن
	pillages U	غارت کردن
	bereave U	غارت کردن
	ransack U	غارت کردن
	ransacked U	غارت کردن
	ransacking U	غارت کردن
	ransacks U	غارت کردن
	raven U	غارت کردن
	plundering U	غارت کردن
	harries U	غارت کردن
	sacque U	غارت کردن
	sacque U	غارت چپاول
	harried U	غارت کردن
	ruler U	میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
	rulers U	میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
	target date U	زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
	watts U	واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود