Perdic | حمام رنگرزی الیاف | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	bath dye U	حمام رنگرزی الیاف

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	over dyeing U	[رنگرزی الیاف رنگ شده با دو رنگ متفاوت جهت به دست آمدن رنگ سوم. بطور مثال رنگرزی الیاف آبی با رنگینه زرد جهت سبز شدن الیاف.]
	vat dyeing U	رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
	dyeability U	قابلیت رنگرزی الیاف
	dyeing bath U	حمام رنگرزی
	curing time U	مدت زمان پخت الیاف در رنگرزی
	bleeding [running] U	رنگ پس دادن الیاف و نخ های رنگ شده پس از رنگرزی و بافته شدن فرش
	monofilament U	الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
	dye-stuff U	ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
	greige carpet U	فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
	burl [nep] U	گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
	filament U	الیاف [بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی]
	wool sorting U	دسته بندی الیاف [بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم]
	sudatorium U	حمام گرم که موجب عرق زیاد گردد گرمخانه حمام
	synthetic fibers U	الیاف شیمیایی [الیاف مصنوعی]
	nep U	پرز [تل] [گلوله ای کوچک از الیاف که در سطح پارچه یا فرش بوجود می آید. این عارضه هنگامی که الیاف طول بلندتری داشته باشند به علت پیچ خوردن آنها به یکدیگر بوجود می آید.]
	colouring [British] U	فن رنگرزی
	coloration U	فن رنگرزی
	colouration [British] U	فن رنگرزی
	dyeing U	رنگرزی
	coloration [American] U	فن رنگرزی
	coloring [American] U	فن رنگرزی
	intinction U	رنگرزی
	colouration U	فن رنگرزی
	dyeing vat U	خم رنگرزی
	linter U	ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
	undyed <adj.> U	رنگرزی نشده
	brushability U	قابلیت رنگرزی
	unevenness dyeing U	رنگرزی ناهمگون
	unevenness dyeing U	رنگرزی نایکنواخت
	solid-shade dyeing U	رنگرزی یکنواخت
	stainer U	ماده رنگرزی
	dyeing machine U	ماشین رنگرزی
	jet dyeing machine U	ماشین رنگرزی جت
	dyestuff U	مواد رنگی و رنگرزی
	tinctorial U	لونی وابسته به رنگ یا رنگرزی
	dyed-in-the-wool U	پیش از بافت رنگرزی شده
	heat setting U	ثابت شدن درجه حرارت در رنگرزی
	caustic soda U	سود سوزآور [ماده قلیایی در رنگرزی]
	oxydizing agents U	مواد اکسید کننده در رنگرزی و یا محیط
	disperse U	[درجه تعلیق و پراکندگی مواد رنگی در رنگرزی]
	carbonet hardness U	درجه سختی آب و عاملی جهت تعیین رنگرزی بهتر
	essential elements U	[پارامترهای اصلی جهت بافت و یا مقدمات بافندگی و رنگرزی]
	fibers U	الیاف
	setting time U	[مدت زمان لازم جهت تثبیت و پایدار شدن رنگ در رنگرزی]
	Esparak U	گیاه اسپرک [که در تهیه رنگینه های زرد در رنگرزی استفاده می شود.]
	vulcanized fiber U	الیاف وولکانیده
	vegetable fiber U	الیاف گیاهی
	to unravel woven [knitted] fabric U	از هم جداکردن [الیاف]
	undyed <adj.> U	الیاف خام
	ramie U	الیاف گیاه
	ravel U	از هم جداکردن الیاف
	glass fibers U	الیاف شیشه
	fiber optics U	الیاف نوری
	fibrillation U	تشکیل الیاف
	man-made fiber U	الیاف شیمیایی
	man-made fiber U	الیاف مصنوعی
	acetate fibers U	الیاف استاتی
	raffia U	الیاف رافیا
	processed silk U	ابریشم پخته [ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
	decorticate U	بصورت الیاف در اوردن از
	orientation of fibers U	نظم و یکنواختی الیاف در نخ
	crepe paper U	کاغذ الیاف درشت
	cotton-carder U	جدا کننده الیاف
	piassava U	الیاف نخل پیاساوا
	coir U	الیاف سخت وزبر
	manila rope U	الیاف یا طناب مانیلا
	hydrophobic U	[الیاف مصنوعی ضد جذب آب]
	bleaching U	رنگ زدایی الیاف
	shrinkage U	جمع شدن الیاف
	viscose rayon U	الیاف سلولزی مصنوعی
	Manila U	از الیاف گیاهی نساجی
	stripping of dye U	رنگبری کردن از الیاف
	tin mordent U	دندانه قلع [در رنگرزی] [که بیشتر اثر سفیدکنندگی داشته و رنگ های روشن را بوجود می آورد.]
	acetate rayon process U	فرایند تهیه الیاف استاتی
	flaxy filaments U	رشته هایا الیاف کتان
	tow U	پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
	polyester U	الیاف یاپارچه پولی استر
	density U	تراکم الیاف [در یک مساحت معین]
	yarns U	الیاف داستان افسانه امیز
	fasciculus U	دسته یا مجموعه کوچک الیاف
	tows U	پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
	spun glass U	شیشه مذاب الیاف مانند
	yarn U	الیاف داستان افسانه امیز
	plucker U	ماشین الیاف بازکن پشم
	adhesion of fibers U	خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر
	fascicle U	دسته یامجموعه کوچک الیاف
	fascicule U	دسته یا مجموعه کوچک الیاف
	waterbath U	حمام آب
	sand bath U	حمام شن
	water bath U	حمام آب
	bain-marie U	حمام آب
	double boiler U	حمام آب
	water quench U	حمام آب
	bath U	حمام
	Turkish baths U	حمام
	copper bath U	حمام مس
	tray U	حمام
	trays U	حمام
	washrooms U	حمام
	washroom U	حمام
	bathhouse U	حمام
	Turkish bath U	حمام
	bath house U	حمام
	bathroom U	حمام
	bathrooms U	حمام
	bagnio U	حمام
	abrash U	دو رنگی شدن زمینه و حاشیه فرش به دلیل استفاده از کلاف های متفاوت پشم و یا رنگرزی نامناسب
	carding U	موازی کردن الیاف قبل از ریسندگی
	protein fiber U	الیاف پروتئینی [مانند ابریشم و پشم]
	mildew U	کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
	cellulose U	الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
	oakum U	پس مانده الیاف شاهدانه کنف لایی
	vegetable fiber U	الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
	oakum U	الیاف قیراندود کنف مخصوص درزگیری
	bath U	حمام ابکاری
	toilet waters U	عطر حمام
	a bath towel U	حوله حمام
	bathed U	حمام فرنگی
	bathed U	حمام ابکاری
	bath U	حمام فرنگی
	cockroach U	سوسک حمام
	cockroaches U	سوسک حمام
	bathtub U	وان حمام
	bathtubs U	وان حمام
	swimming bath [British E] [old-fashioned] U	حمام [با استخر]
	swimming pool U	حمام [با استخر]
	bathhouse U	حمام [با استخر]
	metal bath U	حمام فلز
	unwashed U	حمام نگرفته
	ultrasonic bath U	حمام فراصوتی
	turkey bath U	حمام شرقی
	thermae U	حمام اب گرم
	sunbath U	حمام افتاب
	sweating bath U	حمام بخار
	sweating bath U	حمام گرم
	sun bath U	حمام افتابی
	sudatorium U	حمام بخار
	steam bath U	حمام بخار
	oil bath U	حمام روغن
	shower bath U	حمام دوش
	hammam U	حمام اسلامی
	bath-house U	حمام عمومی
	hypocaust U	جهنم حمام
	vaporarium U	حمام بخار
	vapour bath U	حمام بخار
	bathing caps U	کلاه حمام
	bathing cap U	کلاه حمام
	bathing tub U	حمام فرنگی
	bathmat U	پادری حمام
	bathmats U	پادری حمام
	bathrobes U	رخت حمام
	toilet water U	عطر حمام
	acid bath U	حمام اسید
	washcloth U	لیف حمام
	washcloth U	کیسه حمام
	kapok U	الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
	tip fading U	[رنگ پریدگی الیاف در مجاورت نور آفتاب]
	henequen U	الیاف محکم وزرد رنگ گیاه صباره
	close grain U	دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
	natural fiber U	الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
	dacron U	نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون
	close grained U	دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
	ingrain U	نخی که قبلا الیاف ان رنگ شده است
	blade U	کاردک تیز جهت بریدن الیاف اضافی
	flocculus U	دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
	bathing things U	لباس شنا [حمام]
	swimming things U	لباس شنا [حمام]
	bathing gear U	لوازم شنا [حمام]
	swimming things U	لوازم شنا [حمام]
	bathing clothes U	لباس شنا [حمام]
	bathing gear U	لباس شنا [حمام]
	bathing clothes U	لوازم شنا [حمام]
	bathing things U	لوازم شنا [حمام]
	therms U	واحد گرما حمام
	caldarium U	گرمخانه در حمام رومی
	therm U	واحد گرما حمام
	foam rubber U	ابر حمام ابرلاستیکی
	molten bath U	حمام ذوب فلزات
	oil bath lubrication U	روغنکاری حمام روغن
	salt bath furnace U	کوره حمام نمک
	shaking bath U	حمام تکان دهنده
	sun lamp U	لامپ حمام آفتاب
	sun lamps U	لامپ حمام آفتاب
	sauna U	حمام بخار فنلاندی
	I'd like a room with bath.	من یک اتاق با حمام میخواهم.
	roaches U	سوسک حمام کجوله
	roach U	سوسک حمام کجوله
	therms U	حمام عمومی گرما
	sunbathe U	حمام افتاب گرفتن
	sunbathed U	حمام افتاب گرفتن
	sunbathes U	حمام افتاب گرفتن
	sunbathing U	حمام افتاب گرفتن
	basked U	حمام افتاب گرفتن
	basking U	حمام افتاب گرفتن
	basks U	حمام افتاب گرفتن
	saunas U	حمام بخار فنلاندی
	therm U	حمام عمومی گرما
	furnace U	تون حمام وغیره
	furnaces U	تون حمام وغیره
	bask U	حمام افتاب گرفتن