Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dissolvent
U
حل کننده برنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
scissors
U
چیز برنده قطع کننده
dye-remover
U
از بین برنده رنگ
[سفید کننده]
Other Matches
incisive
U
برنده
winnings
U
برنده
deferent
U
برنده
conductive
U
برنده
trenchant
U
برنده
winning
U
برنده
winners
U
برنده
cutter
U
برنده
cutters
U
برنده
high proof
U
برنده
mutilator
U
برنده
portative
U
برنده
heuristic
U
پی برنده
scissile
U
برنده
incisor tooth
U
برنده
incisory
U
برنده
cutting
U
برنده
vehicle
U
برنده
vehicles
U
برنده
discoverers
U
پی برنده
winner
U
برنده
discoverer
U
پی برنده
foretooth
U
برنده
annihilator
U
از بین برنده
medallists
U
برنده مدال
gonfalonier
U
برنده پرچم
edged tool
U
الت برنده
shoo-in
<idiom>
U
برنده مطلق
winner
U
برنده بازی
winners
U
برنده بازی
edge tool
U
الت برنده
matrolinous
U
بارث برنده
gestatorial
U
برنده پاپ
users
U
بکار برنده
winning position
U
پوزیسیون برنده
winning move
U
حرکت برنده
winner of a match
U
برنده مسابقه
utilizer
U
بکار برنده
medalist
U
برنده مدال
user
U
بکار برنده
prizewinner
U
برنده جایزه
wearing
U
تحلیل برنده
victors
U
برنده مسابقه
promotor
U
پیش برنده
resolutive
U
تحلیل برنده
achiever
U
از پیش برنده
boosters
U
بالا برنده
victor
U
برنده مسابقه
deferent
U
بیرون برنده
uptake
U
بالا برنده
booster
U
بالا برنده
prizer
U
برنده جایزه
uplifter
U
بالا برنده
persi
U
برنده سر دیو
heiresses
U
ارث برنده زن
medallist
U
برنده مدال
heiress
U
ارث برنده زن
promoter
U
پیش برنده
impellor
U
پیش برنده
lacerative
U
برنده یا درنده
propulsive
U
جلو برنده
highest bidder
U
برنده مزایده
medalists
U
برنده مدال
outpoint
U
برنده با امتیاز
impeller
U
پیش برنده
promoters
U
پیش برنده
cutting head
U
نوک برنده
decisions
U
برنده با امتیاز
contenders
U
برنده احتمالی
contender
U
برنده احتمالی
perseus
U
برنده سر دیو
incisively
U
بطور برنده
propelling
U
پیش برنده
raiders
U
یورش برنده
dark horses
U
برنده غیرمترقبه
dark horse
U
برنده غیرمترقبه
raider
U
یورش برنده
decision
U
برنده با امتیاز
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
jackpots
U
برنده تمام پولها
liquidator
U
برچیننده از بین برنده
file cutter
U
قسمت برنده سوهان
bearing capacity
U
قدرت برنده باربرد
myrmecophilous
U
بهره برنده ازمورچه
emulous
U
رشک برنده طالب
winterer
U
بسر برنده زمستان
benefic
U
فایده برنده نیکوکار
Nobel Prize winner
U
برنده جایزه نوبل
Nobel laureate
U
برنده جایزه نوبل
jackpot
U
برنده تمام پولها
benefitical
U
منتفع فایده برنده
nonwinner
U
هرگز برنده نشده
emasculatory
U
برنده نیروی مردی
limivorous
U
فرو برنده گل ولای
decision
U
برنده کشتی با امتیاز
cutler
U
فروشنده الات برنده
walk all over someone
<idiom>
U
براحتی برنده شدن
painstakingly
U
ساعی رنج برنده
liquidators
U
برچیننده از بین برنده
decisions
U
برنده کشتی با امتیاز
won ending
U
اخر بازی برنده
emasculative
U
برنده نیروی مردی
raise the hand
U
بالابردن دست برنده
backsword
U
شمشیر یک لبهء برنده
chung seung
U
برنده هوگوابی تکواندو
carry the day
<idiom>
U
برنده یا موفق شدن
painstaking
U
ساعی رنج برنده
cutting angle
U
سطح برنده تیغه برش
gulf
U
هر چیز بلعنده وفرو برنده
hellward
U
سوی دوزخ بر بدوزخ برنده
to scramble a victory
U
بزحمت برنده
[پیروز]
شدن
novillero
U
گاوبازی که هنوز برنده نشده
To win on points.
U
با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات )
hoong seung
U
برنده هوگو قرمز تکواندو
assimilator
U
تحلیل برنده همانند سازنده
hybrid propulation
U
نیروی پیش برنده مختلط
maidens
U
اسبی که هنوز برنده نشده
sharp tongued
U
بکار برنده سخنان زننده
maiden
U
اسبی که هنوز برنده نشده
to ease to a victory
U
به سادگی برنده شدن
[ورزش]
gulfs
U
هر چیز بلعنده وفرو برنده
runner-up
U
دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
runner up
U
دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
runners-up
U
دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
blade
U
قسمت برنده لبههای تیغ دار
procrustean
U
بوسیله اعمال زورکاری از پیش برنده
cupholder
U
برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
waltz off with
<idiom>
U
فائق آمدن ،براحتی برنده شدن
defoliating agent
U
عامل از بین برنده برگ وسبزینه درختان
defoliants
U
مواد از بین برنده برگ وسبزینه درختان
shoo in
U
کسیکه احتمال زیاد دارد برنده شود
I have not played my trump ( winning ) card .
U
ورق برنده را هنوز رو نکره ام ( بازی نکردم )
open water
U
فاصله مشخص بین برنده ونزدیکترین رقیب
The tongue is not steel , yet it cuts.
<proverb>
U
زبان اگر چه فولاد نیست اما برنده است .
ingestive
U
بشکم برنده وابسته به قورت و بلع دادن خوراک
maiden race
U
مسابقه بین اسبهایی که هرگز برنده نشده اند
photo finish
U
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
head
U
طول سر اسب بعنوان مقیاس فاصله برنده از نفر بعد
free-for-all
U
اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
saving
U
قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
compound helicopter
U
هلی کوپتری که مجهز به سیستم جلو برنده کمکی است
free-for-alls
U
اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
winner's circle
U
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
long shot
U
شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
adjudicated
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
selling race
U
مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
skittle
U
که در طی که توپی بطرف میخ پرتاب میکنند ودرصورت اصابت به میخ برنده محسوب میشوند
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com