English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
metempsychosis U حلول روح متوفی در بدن انسان یا جانوردیگری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quando acciderint U وقتی مدیرترکه در مقابل غرماء متوفی به دفاع در دست نبودن مالی از متوفی متوسل میشودمحکمه با صدور حکمی باعنوان بالا مقرر می دارد که هر گاه مالی از متوفی بدست اید باید به غرماء داده شود
escheat U حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
anthrop U پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo U پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
penetration U حلول
transduction U حلول
incarnations U حلول
reincarnation U حلول
incarnation U حلول
reincarnations U حلول
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
endosmosis U حلول داخلی
exosmosis U حلول برونی
transpiration U نشر حلول
infusible U غیرقابل نفوذ یا حلول
dead U متوفی
deceased U با the متوفی
deceased U متوفی
late U متوفی
defunct U متوفی
id U مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
the defunct U شخص متوفی
distributions U تقسیم ترکه متوفی
distribution U تقسیم ترکه متوفی
decedent U شخص متوفی مرحوم
reincarnate U تجسم یا زندگی تازه دادن حلول کردن
zombiism U اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
feelings indigenous to man U احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
the system of U رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
obsequy U مجلس ترحیم یا تجلیل متوفی فرمانبرداری
transmigration U حلول روح مرده در بدن موجود زنده دیگری تبعید
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
deat benefit U وفیفه یا پولی که کارفرمابعیال و اولاد کارگر متوفی میدهد
nonagium U عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
zombi U روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
zombie U روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
zombies U روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
plene administravit U دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
creditor's bill U رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
real representative U قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
plene administravit U بر این مبنا که اموال متوفی مستغرق دیونش شده است و دیگر چیزی باقی نمانده است
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
mortals U انسان
human beings U انسان
mortal U انسان
in human shape U انسان
loard of creation U انسان
homosapiens U انسان
homo U انسان
man U انسان
human being U انسان
mans U انسان
anthropomorphic U شبیه انسان
homo politicus U انسان اجتماعی
superhuman U برتر از انسان
godman U انسان خداوار
humankind U نوع انسان
homo faber U انسان ابزارساز
heidelberg man U انسان هایدلبرگ
humanist U انسان گرا
humanly U مثل انسان
hominid U جنس انسان
homo economicus U انسان اقتصادی
subhuman U مادون انسان
palm U کف دست انسان
primitive U انسان اولیه
anthropomorphism U انسان انگاری
misanthropy U انسان بیزاری
anthropophobia U انسان هراسی
atomy U اسکلت انسان
economic man U انسان اقتصادی
anthropocentrism U انسان محوری
kindlity U انسان وار
anthropology U انسان شناسی
eudemonology U گفتاردرسعادت انسان
mankind U نوع انسان
humanoids U شبیه انسان
humanoid U شبیه انسان
cannibalism U ادمخواری انسان
palms U کف دست انسان
pithecanthrope U انسان میمونی
rump U کفل انسان
rumps U کفل انسان
bods U بدن انسان
misanthrope U انسان گریز
misanthropes U انسان گریز
anthropologist U انسان شناس
marginal man U انسان حاشیهای
dewlaps U غبغب انسان
human nature U طبیعت انسان
The human body U بدن انسان
voice U صدای انسان
bod U بدن انسان
voices U صدای انسان
voicing U صدای انسان
the outward man U انسان فاهر
brisket U سینه انسان
manward U بطرف انسان
humanitarian U انسان گرایانه
infrahuman U پایین تر از انسان
egalitarian U طرفدارتساوی انسان
anthropoids U انسان نما
humansit U انسان دوست
anthropoids U شبه انسان
human movement U حرکت انسان
anthropoid U انسان نما
infrahuman U مادون انسان
dewlap U غبغب انسان
homosapiens U نوع انسان
anthropoid U شبه انسان
theophany U فهور خدابه انسان
hypomorph U انسان سرگرد وپاکوتاه
foliate mask U صورت مجسمه انسان
varment U انسان یاحیوان مزاحم
varmint U انسان یاحیوان مزاحم
homosapiens U نام علمی انسان
cultural anthropology U انسان شناسی فرهنگی
hu man U وابسته ب ه انسان بشری
man trap U دام برای انسان
man of mould U انسان خاکی یا فانی
equalitarian U طرفدار تساوی انسان
anthropology U علم انسان شناسی
kindlily U بطورملایم انسان وار
neoanthropic U وابسته به انسان جدید
neoanthropic U شبیه انسان جدید
ape U میمون انسان نما
feces U مدفوع انسان وحیوان
anthropometry U انسان سنجی جسمانی
physical anthropology U انسان شناسی جسمانی
manxman U اهل جزیره انسان
pre adamite U انسان پیش از ادم
prehuman U پیش از پیدایش انسان
theophany U تجلی خدا به انسان
anthropomorphic U دارای شکل انسان
trunks U خرطوم بینی انسان
trunk U خرطوم بینی انسان
voice U صدای سخنرانی انسان
buffs U جلا پوست انسان
buff U جلا پوست انسان
humanism U مکتب اصالت انسان
man-made U ساخته دست انسان
man made U مصنوع انسان انسانی
man-made U مصنوع انسان انسانی
man made U ساخته دست انسان
humankind U بشریت نژاد انسان
misanthropic U مربوط به انسان گریزی
aped U میمون انسان نما
homo sapiens U انسان اندیشه ورز
voices U صدای سخنرانی انسان
supermen U موجود مافوق انسان
voicing U صدای سخنرانی انسان
ethos U صفات وشخصیت انسان
superman U موجود مافوق انسان
aping U میمون انسان نما
apes U میمون انسان نما
hu man U دارای خوی انسانی انسان
satyrs U موجود نیمه انسان ونیمه بز
theophanic U وابسته به تجلی خدا به انسان
gorillas U بزرگترین میمون شبیه انسان
self born U پیدا شده در نفس انسان
preadolescence U دوره قبل از بلوغ انسان
gorilla U بزرگترین میمون شبیه انسان
non-human U غیر متعلق به نژاد انسان
satyr U موجود نیمه انسان ونیمه بز
ash U بقایای جسد انسان پس از مرگ
automaton U ماشینی که کارهای انسان را میکند
trichotomy U تقسیم وجود انسان به سه قسمت
automatons U ماشینی که کارهای انسان را میکند
truncal U وابسته به تنه انسان یا درخت
polygenesis U پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
zombi U انسان زنده شد ادم احمق
man is a risible creature U انسان مخلوقی است خنده کن
macaque U بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
man eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
pithecanthrope U برزخ میان انسان و میمون
kinesiology U تشریح حرکات بدنی انسان
man-eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
macaca U بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
man-eaters U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
superhuman U ابر انسان فوق بشری
glanders U بیماری مسری اسب و انسان
humanization U انسان پروری متمدن سازی
anthropology U مبحث روابط انسان با خدا
as memory serves U هر وقت بیاد انسان بیاید
anthropic U مربوط به دوران پیدایش انسان
zombies U انسان زنده شد ادم احمق
anthropogenic U مربوط به پیدایش و تکامل انسان
droid U یک ادم ماشینی شبیه انسان
zombie U انسان زنده شد ادم احمق
subhuman U دارای صفاتی شبیه انسان
crutches U محل انشعاب بدن انسان
crutch U محل انشعاب بدن انسان
floruit U دوره رشد وپیشرفت انسان
non human U غیر متعلق به نژاد انسان
anthropophagous U تغذیه کننده از گوشت انسان
memento mori U کاسه یاچیزدیگری که انسان رابیادمردن می اندازد
bleb U برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com