English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (32 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
snap swivel U حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spoon U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoons U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooning U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooned U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
fly dope U ماده اغشته به طعمه ماهیگیری برای شناورشدن
c clamp U گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
traveler U میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
kopfring U حلقه فلزی است که به دماغه بمب برای کم کردن میزان نفوذ ان در اب یا خاک وصل میشود
bail U فلزی بشکل لا وصل به قرقره ماهیگیری برای پیچیدن نخ
turtle knot U گره وصل کردن طعمه ماهیگیری به راهنما
baited U طعمه ماهیگیری
chums U طعمه ماهیگیری
baits U طعمه ماهیگیری
bait U طعمه ماهیگیری
chum U طعمه ماهیگیری
nymph U طعمه مصنوعی ماهیگیری
bait casting U پرتاب نخ ماهیگیری با طعمه
wet fly U طعمه ماهیگیری زیرابی
popping plug U طعمه ماهیگیری شناور
fly-fishing U ماهیگیری با طعمه مصنوعی
nymphs U طعمه مصنوعی ماهیگیری
poppers U طعمه شناور ماهیگیری
fly fishing U ماهیگیری با طعمه مصنوعی
popper U طعمه شناور ماهیگیری
fish U بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
bottom rig U وسیله حفظ طعمه ماهیگیری در اب
spinner U نوعی طعمه ماهیگیری چرخان
fishes U بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
dropper fly U طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
fished U بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
jig U نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
tailfly U طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری
jigs U نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
hackle U پر دراز و باریک وصل به طعمه ماهیگیری
fly tying U گره زدن طعمه مصنوعی به قلاب ماهیگیری
terminal rig U طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
bucktail U نوعی حشره بعنوان طعمه ماهیگیری در زیر اب
swivel vise U گیره گردان
bait U خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
bug U نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
baits U خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
bugging U نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
bugs U نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
baited U خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
plug U اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plugging U اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plugs U اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
clip-on <adj.> U گیره دار [چیزی با گیره برای بستن]
swivelled U حلقه گردان
swivel U حلقه گردان
swivels U حلقه گردان
tip-top U حلقه انتهای چوب ماهیگیری
butt ring U حلقه نزدیک دستگیره چوب ماهیگیری
thimbles U حلقه فلزی شیاردار
thimble U حلقه فلزی شیاردار
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
backiron U صفحه فلزی پشت حلقه بسکتبال
chimney-crane U [میله فلزی برای آویزان کردن غذا]
sled U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sleds U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
eyelet ring U حلقه کوچک فلزی که درسوراخ پارچه ومانندان میگذارندکه زودپاره
blowout disc U دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
cleco fastener U وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
squidding U استفاده از طعمه مصنوعی بجای طعمه طبیعی درماهیگیری
bug taper U ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب
straight line coding U برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
decoying U طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoyed U طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoys U طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoy U طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
plate U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plates U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
fly casting U مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
fishable U مناسب یا مجاز برای ماهیگیری
spools U قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
spool U قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
lured U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lures U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
luring U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lure U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
jump fishing U ماهیگیری سیار برای کشف محل ماهیها
surfcasting rod U چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
sportfisherman U قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
stair rod U گیره فرش [از این گیره های برنزی جهت نگهداری فرش های کناره در پله ها و یا آویزان کردن فرش استفاده می کنند.]
put and take fishing U انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
dipsey sinker U نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
practice plug U وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
monometalism U سیستم یک فلزی برای پشتوانه پول
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
backing U کمان نوارپیچی شده برای ازدیادمقاومت نخ دخیره دور قرقره ماهیگیری
chain plate U صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
aviation snips U قیچی دستی مرکبی برای بریدن ورقههای فلزی
tape line U تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
crisps U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
stick bridge U پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
beechive spring U فلزی از جنس فولاد سخت برای نگهداشتن محل پرچ
victimizes U طعمه کردن
victimizing U طعمه کردن
victimized U طعمه کردن
victimize U طعمه کردن
victimises U طعمه کردن
victimising U طعمه کردن
victimised U طعمه کردن
ball bearings U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter U پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
tape streamer U حلقه ممتد نوار برای حافظه پشتیبان
floppy discs U حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
floppy U حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
floppy disks U حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
floppies U حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
floppy disk U حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
stringy floppy U حلقه متمادی نوار برای حافظه پشتیبان
rack U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racks U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
shield U صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
wracked U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racked U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
shields U صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
prey U دستخوش ساختن طعمه کردن
pickup reel U نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
nibbler U ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
lured U بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
lure U بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
luring U بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
lures U بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
jacklight U ماهیگیری غیرمجاز در شب بکمک نورافکن نورافکن برای شکار غیر مجاز در شب
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
telltale U نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
convolute U حلقه حلقه کردن
toe weight U وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
jointer U [بست فلزی برای اتصال سنگ ها در سنگ چینی]
write enable ring U حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
still hunt U بطور قاچاقی ماهیگیری کردن
clicked U گیر کردن قرقره ماهیگیری
click U گیر کردن قرقره ماهیگیری
snell U وصل کردن نخ به قلاب ماهیگیری
clicks U گیر کردن قرقره ماهیگیری
cleat U باگوه و گیره محکم کردن
gripe U گیره چسبیدن قبضه کردن
go to sleep U اصطلاحی برای توقف کامیپوتریا عدم امکان انجام عملی توسط کامپیوتر به دلیل گرفتار شدن در یک حلقه نامحدود
birdcages U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
metallizo U فلزی کردن
metals U فلزی کردن
metal U فلزی کردن
pinning U گیره سر گیره کاغذ
pinned U گیره سر گیره کاغذ
pin U گیره سر گیره کاغذ
galvanizes U ابکاری فلزی کردن
galvanising U ابکاری فلزی کردن
galvanises U ابکاری فلزی کردن
galvanised U ابکاری فلزی کردن
galvanize U ابکاری فلزی کردن
nests U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
dimpling U پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
FDDI U استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود
looped U حلقه درون حلقه دیگر
loops U حلقه درون حلقه دیگر
loop U حلقه درون حلقه دیگر
flan U تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
flans U تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
main U مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
printhead U 1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
indexing U استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
locks U محل پرچ یااتصال دویاچند ورق فلزی قفل کردن
lap U جفت کردن دوسطح فلزی بهم باسایش سنباده نرم
lock U محل پرچ یااتصال دویاچند ورق فلزی قفل کردن
lapped U جفت کردن دوسطح فلزی بهم باسایش سنباده نرم
coil down U حلقه کردن
interwreathe U حلقه کردن
curls U حلقه کردن
curl U حلقه کردن
curled U حلقه کردن
fake U حلقه کردن پیچیدن
girdles U حلقه احاطه کردن
coils U حلقه کردن بوبین
wreathing U حلقه شدن یا کردن
fakes U حلقه کردن پیچیدن
faked U حلقه کردن پیچیدن
girdling U حلقه احاطه کردن
girdled U حلقه احاطه کردن
wreathe U حلقه شدن یا کردن
coil U حلقه کردن بوبین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com