English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
input coupling loop U حلقه پیوست ورودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
input coupling U پیوست ورودی
circulating U ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
main U مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
queue U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
write enable ring U حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nests U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
JK flip flop U نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gate U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gates U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash U تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
hash U الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
drop down list box U لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
input preamplifier U پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
list U لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
loops U حلقه درون حلقه دیگر
crisps U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop U حلقه درون حلقه دیگر
looped U حلقه درون حلقه دیگر
dac U مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
d/a converter U مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
approach channel U کانال ورودی- نهر ورودی
inputted U 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input U 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
adder U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
constipation U پیوست
appendage U پیوست
annexation U پیوست
clutch U پیوست
bond U پیوست
appendages U پیوست
tie bar U پیوست
appendixes U پیوست
annexing U پیوست
appendix U پیوست
annex U پیوست
enclosure U پیوست
enclosures U پیوست
coupling U پیوست
annexes U پیوست
clutched U پیوست
clutches U پیوست
therewith U به پیوست
clutching U پیوست
analog U مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chain U فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chains U فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
affected [added] <adj.> <past-p.> U پیوست شده
intelligence annex U پیوست اطلاعات
affixed <adj.> <past-p.> U پیوست شده
annexed <adj.> <past-p.> U پیوست شده
attached <adj.> <past-p.> U پیوست شده
attributed <adj.> <past-p.> U پیوست شده
intermediate coupling U پیوست واسطه
intelligence annex U پیوست اطلاعاتی
enclosed <adj.> <past-p.> U پیوست شده
clutch coupling U پیوست کلاج
uniting U بهم پیوست
dog clutch U پیوست دندانهای
electric coupling U پیوست الکتریکی
electron coupling U پیوست الکترونی
coupling of circuits U پیوست مدارها
unites U بهم پیوست
transformer coupling U پیوست ترانسفورماتور
coupling resistance U مقاومت پیوست
coupling factor U ضریب پیوست
unite U بهم پیوست
coupling element U عنصر پیوست
mains coupling U پیوست شبکه
flange coupling U پیوست صفحهای
sleeve coupling U پیوست تزویجی
inductive flux linkage U پیوست القائی
reunion U باز پیوست
impedance coupling U پیوست امپدانس
inductance coupling U پیوست القائی
inductive coupling U پیوست القائی
jaw clutch coupling U پیوست دندانه
inductive exposure U پیوست القائی
artillery annex U پیوست توپخانه
reunions U باز پیوست
fullest U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
anti- U ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
coupling coil U سیم پیچ پیوست
append U اویختن پیوست کردن
coupling impedance U مقاومت فاهری پیوست
appending U اویختن پیوست کردن
impedance feedback U پیوست برگشت امپدانس
hose coupling U پیوست لوله پلاستیکی
main coupling transformer U ترانسفورماتور پیوست شبکه
appended U اویختن پیوست کردن
appends U اویختن پیوست کردن
inductive feedback U پیوست برگشت وارونه القائی
coupling instability U نااستواری پیوست تزلزل تزویج
railroad coupling U پیوست یا تزویج راه اهن
purls U حلقه حلقه شدن
purl U حلقه حلقه شدن
purled U حلقه حلقه شدن
convolute U حلقه حلقه کردن
quoit U حلقه پرتاب حلقه
purling U حلقه حلقه شدن
wreathy U حلقه حلقه شده
eye bolt U حلقه حلقه اتصال
analogue U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
encloses U به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
enclose U به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
enclosing U به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
dense index U اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
input U توان ورودی ورودی
inputted U توان ورودی ورودی
full U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
input output processor U پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
half U جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
critical coupling U کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
attaches U پیوست کردن ضمیمه کردن
attach U پیوست کردن ضمیمه کردن
coupling transformer U ترانسفورماتور تزویج ترانسفورماتور پیوست
attaching U پیوست کردن ضمیمه کردن
coil U حلقه
coils U حلقه
anadem U حلقه گل
gyre U حلقه
flower cup U حلقه گل
coiled U حلقه
for/next loop U حلقه NEXT/FOR
grummet U حلقه
loop U حلقه
lunette U حلقه
metamere U حلقه
do while loop U حلقه WHILE/DO
reel U حلقه
reeled U حلقه
reeling U حلقه
reels U حلقه
strap U حلقه
straps U حلقه
ring U حلقه
wisps U حلقه
hoop U حلقه
hoops U حلقه
fascias U حلقه
fascia U حلقه
hanks U حلقه
hank U حلقه
collar U حلقه
verticil U حلقه
cycles U حلقه
vortexes U حلقه
vortex U حلقه
wisp U حلقه
whorls U حلقه
whorl U حلقه
vortices U حلقه
ran U حلقه
cycle U حلقه
cycled U حلقه
collars U حلقه
curl U حلقه
wreaths U حلقه گل
convolution U حلقه
looped U حلقه
convolutions U حلقه
loops U حلقه
curled U حلقه
curls U حلقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com