English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cincture U حلقه محوطه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
taxiway U محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage U انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
Open-plan <adj.> U سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
machinery space U محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
classification yard U محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
write enable ring U حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nests U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
crispest U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops U حلقه درون حلقه دیگر
looped U حلقه درون حلقه دیگر
loop U حلقه درون حلقه دیگر
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
purl U حلقه حلقه شدن
purled U حلقه حلقه شدن
quoit U حلقه پرتاب حلقه
purls U حلقه حلقه شدن
purling U حلقه حلقه شدن
wreathy U حلقه حلقه شده
convolute U حلقه حلقه کردن
eye bolt U حلقه حلقه اتصال
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
zones U محوطه
precincts U محوطه
haw U محوطه
hawed U محوطه
ground U محوطه
zone U محوطه
precinct U محوطه
hawing U محوطه
spaces U محوطه
haws U محوطه
garth U محوطه
space U محوطه
ward U محوطه
wards U محوطه
compound U محوطه
compounded U : محوطه
enclosure U محوطه
enclosures U محوطه
compounded U محوطه
compounds U محوطه
compounds U : محوطه
compound U : محوطه
area U محوطه
areas U محوطه
lawn U محوطه چمن
environment architecture U معماری محوطه
penalty areas U محوطه پنالتی
run way U محوطه فرود
runout U محوطه دویدن
stockyard U محوطه دامداری
dock yard U محوطه بارانداز
dock yard U محوطه لنگرگاه
closest U چهاردیواری محوطه
lawns U محوطه چمن
buffer distance U محوطه امنیت
enceinte U محوطه قلعه
embarkation area U محوطه بارگیری
farmyard U محوطه مزرعه
ambit U وسعت محوطه
apron U محوطه بارگیری
trap U محوطه کوچک
close U چهاردیواری محوطه
cubby U محوطه مکعب
closer U چهاردیواری محوطه
closes U چهاردیواری محوطه
chill space U محوطه سردخانه
clear way U محوطه صعود
out port U بندرخارج از محوطه
aprons U محوطه بارگیری
yards U محوطه یا میدان
yard man U متصدی محوطه
Inc U مخفف محوطه
lot U قرعه محوطه
farmyards U محوطه مزرعه
goal crease U محوطه دروازه
area of probability U محوطه احتمالات
god's acre U محوطه کلیسا
courtyard U محوطه محصور
yard U محوطه یا میدان
yard U حیاط محوطه
area of visibility U محوطه دید
runs U ترتیب محوطه
run U ترتیب محوطه
freeze space U محوطه سردخانه
yards U حیاط محوطه
penalty area U محوطه پنالتی
fabrique U [ساختمانی در محوطه باغ]
loculus U محوطه یاحفره کوچک
area of uncertainity U محوطه عدم امنیت
landscape architecture U معماری محوطه سازی
wards U حیاط محوطه زندان
side lines U محوطه بیرون از خط کناری
ward U حیاط محوطه زندان
quarterdecks U محوطه تشریفات ناو
quarterdeck U محوطه تشریفات ناو
cubbyhole U محوطه کوچک ومحصور
run way U محوطه دویدن هواپیما
magazine space U محوطه زاغه مهمات
outdoor lighting fixtures U چراغهای روشنائی محوطه
plain U میدان یا محوطه جنگ
catcher's box U محوطه مخصوص توپگیر
plainer U میدان یا محوطه جنگ
plainest U میدان یا محوطه جنگ
plains U میدان یا محوطه جنگ
parking U محوطه پارک کردن
back judge U داور در محوطه دفاعی
back boundary line U محوطه پشت خط سرویس
chill space U محوطه سرد انبار
backcourt U محوطه پشت یک سوم
impark U در محوطه نگاه داشتن
site U محل محوطه کار
sited U محل محوطه کار
sites U محل محوطه کار
holding ground U محوطه نگهدارنده لنگر
nets U محوطه تمرین محصوربا تور
net U محوطه تمرین محصوربا تور
pickup field U محوطه سوار شدن درهواپیما
outer fix U محوطه توقف خارجی هواپیما
outland U زمینهای خارج از محوطه ملک
ping pong court U محوطه بازی پینگ پنگ
front court U محوطه جلو خط سرویس اسکواش
loculus U محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
clearance inwards U ورود کشتی به محوطه گمرک
tree farm U محوطه درخت کاری جنگل
gulleys U محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
gullies U محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
gully U محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
back room U محوطه بین خط پایانی ودیوار
nett U محوطه تمرین محصوربا تور
base hit U ضربه به داخل محوطه باامتیاز
batter's box U محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
border break U ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
broken field U محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
arresting system runout U محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
tank farm U محوطه مخازن نفت وغیره
arresting sheave span U محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
departure end U انتهای محوطه دویدن هواپیما
marshalling yard U محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
region U محوطه بسیار وسیع وبی انتها
regions U محوطه بسیار وسیع وبی انتها
land scaping U محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
ball hawk U مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
Green architecture U [ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
yardmaster U رئیس محوطه بارانداز راه اهن
open ice U قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
navy yard U محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
embarkation area U محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
covered position U محوطه تحت پوشش موضع مخفی
threshholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
thresholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
holding station U محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
Genius Loci U نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
yard track U ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
drylot U محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
lumberyard U محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
bloop U ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
lumberyards U محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
tolls U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
toll U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
City Beautiful U [جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
short lot U کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
rack space U محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
chutes U چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
chute U چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
winner's circle U محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
desert U [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
y site U نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
noncontiguous facility U تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
outfield U محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
hoops U حلقه
curls U حلقه
ear ring U حلقه
collar U حلقه
for/next loop U حلقه NEXT/FOR
wisps U حلقه
curled U حلقه
coil U حلقه
fascias U حلقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com