Perdic | حلقه دائم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	eye splice U	حلقه دائم

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	base ring U	حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
	loop U	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
	loops U	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
	looped U	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
	d.c. transformer U	ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
	write enable ring U	حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
	positioning band U	حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
	ferrule U	حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
	nests U	حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
	ferrules U	حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
	nest U	حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
	loop U	حلقه درون حلقه دیگر
	looped U	حلقه درون حلقه دیگر
	loops U	حلقه درون حلقه دیگر
	crisp U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	crisper U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	crispest U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	crisps U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	permanent U	دائم
	continued U	دائم
	constant current U	جریان دائم
	alcoholic U	دائم الخمر
	dead load U	بار دائم
	tippler U	دائم الخمر
	intermission U	غیر دائم
	d.c. U	جریان دائم
	d.c c. motor U	موتورجریان دائم
	sottish U	دائم الخمر
	rectification U	دائم سازی
	steady flow U	جریان دائم
	steady load U	بار دائم
	steady state U	حالات دائم
	life imprisonment U	حبس دائم
	intermissions U	غیر دائم
	toper U	دائم الخمر
	tosspot U	دائم الخمر
	malt worm U	دائم الخمر
	fee simple U	حق تملک دائم
	direct current U	جریان دائم
	permanent insanity U	جنون دائم
	permanent magnet U	اهنربای دائم
	alcoholics U	دائم الخمر
	permanent marriage U	نکاح دائم
	perpetual motion U	حرکت دائم
	bight U	حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
	d.c. brake U	ترمز جریان دائم
	d.c. drive U	ماشین جریان دائم
	d.c. converter U	مبدل جریان دائم
	d.c. commponent U	بخش جریان دائم
	d.c. cable U	کابل جریان دائم
	d.c. heating U	گرمایش جریان دائم
	d.c. motor U	موتورجریان دائم موتور C.D
	d.c. reciever U	گیرنده جریان دائم
	perpetual motion machine U	ماشین با حرکت دائم
	tipple U	دائم الخمر بودن
	grid d.c. U	جریان دائم شبکه
	dynamos U	مولد جریان دائم
	dynamo U	مولد جریان دائم
	d.c. resistance U	مقاومت جریان دائم
	maintain watch U	به گوش بودن دائم
	loyalty rebate U	تخفیف مشتریان دائم
	loyalty discount U	تخفیف مشتریان دائم
	d.c. drive U	محرکه جریان دائم
	tippled U	دائم الخمر بودن
	obsession U	فکر دائم وسواس
	tipples U	دائم الخمر بودن
	obsessions U	فکر دائم وسواس
	d.c. ammeter U	امپرمتر جریان دائم
	tippling U	دائم الخمر بودن
	d.c. winding U	سیم پیچی جریان دائم
	bowlers U	مشروب خوارافراطی دائم الخمر
	bowler U	مشروب خوارافراطی دائم الخمر
	d.c. arc welding generator U	مولد جوشکاری جریان دائم
	tetanize U	بحالت انقباض دائم دراوردن
	grid d.c. modulation U	مدولاسیون جریان دائم شبکه
	have one's nose in a book <idiom> U	دائم سر توی کتاب داشتن
	high direct voltage U	فشار قوی جریان دائم
	d.c. arc welding converter U	مبدل جوشکاری جریان دائم
	habitual U	شخص دائم الخمر عادی
	eye bolt U	حلقه حلقه اتصال
	quoit U	حلقه پرتاب حلقه
	convolute U	حلقه حلقه کردن
	purl U	حلقه حلقه شدن
	purled U	حلقه حلقه شدن
	purling U	حلقه حلقه شدن
	purls U	حلقه حلقه شدن
	wreathy U	حلقه حلقه شده
	d.c. series wound motor U	موتور با سیم پیچی جریان دائم
	inductive d.c. voltage drop U	افت ولتاژ جریان دائم القائی
	variable speed d.c. motor U	موتور جریان دائم با سرعت متغیر
	fuddle U	دائم الخمر بودن گیج کردن
	d.c. instrument U	دستگاه اندازه گیری جریان دائم
	adjusting ring U	حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
	paramagnetic U	اجسامی با قابلیت گذردهی یانفوذپذیری بیشتر از یک وخاصیت مغناطیسی دائم
	peers of iveland U	بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
	achalasia U	عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
	curie point U	دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
	all mains receiver U	گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
	invert U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	inverting U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	inverts U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	genemotor U	مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
	all mains set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	ac dc set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	perpetual inventory U	فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
	coils U	حلقه
	grummet U	حلقه
	gyre U	حلقه
	convolutions U	حلقه
	hank U	حلقه
	curls U	حلقه
	vortexes U	حلقه
	coiled U	حلقه
	wreaths U	حلقه گل
	loops U	حلقه
	wreath U	حلقه گل
	coil U	حلقه
	vortex U	حلقه
	hanks U	حلقه
	whorl U	حلقه
	ear ring U	حلقه
	cycled U	حلقه
	cycles U	حلقه
	for/next loop U	حلقه NEXT/FOR
	wisps U	حلقه
	flower cup U	حلقه گل
	convolution U	حلقه
	wisp U	حلقه
	hoops U	حلقه
	collar U	حلقه
	collars U	حلقه
	whorls U	حلقه
	fascia U	حلقه
	fascias U	حلقه
	curled U	حلقه
	anadem U	حلقه گل
	vortices U	حلقه
	ran U	حلقه
	cycle U	حلقه
	do while loop U	حلقه WHILE/DO
	curl U	حلقه
	hoop U	حلقه
	reel U	حلقه
	reeled U	حلقه
	reeling U	حلقه
	reels U	حلقه
	straps U	حلقه
	eye U	حلقه
	gird U	حلقه
	ring aperture U	حلقه
	earring U	حلقه
	verticil U	حلقه
	volute U	حلقه
	volution U	حلقه
	strap U	حلقه
	eyeing U	حلقه
	eyes U	حلقه
	eying U	حلقه
	strop U	حلقه
	ring U	حلقه
	loop U	حلقه
	link U	حلقه
	bell-flower U	حلقه گل
	mesh U	حلقه
	meshes U	حلقه
	curly U	حلقه حلقه
	looped U	حلقه
	metamere U	حلقه
	meshing U	حلقه
	lunette U	حلقه
	segment U	بند حلقه
	cringle U	حلقه طنابی
	closed loop U	حلقه مسدود
	coils U	حلقه شدن
	segment U	حلقه بند
	segments U	حلقه بند
	missing links U	حلقه مفقوده
	missing link U	حلقه مفقوده
	counting loop U	حلقه شمارش
	vaulting horse U	خرک حلقه
	coil U	حلقه شدن
	coiled U	حلقه شدن
	tape reel U	حلقه نوار
	common link U	حلقه معمولی
	segments U	بند حلقه
	coil down U	حلقه کردن
	telephone loope U	حلقه تلفن
	the ring finger U	انگشت حلقه
	annular U	حلقه وار
	becket U	حلقه پارو
	bale sling strop U	حلقه بشکه
	armature loop U	حلقه ارمیچر
	annulus U	حلقه حلقوی
	annulose U	حلقه وار
	annulose U	حلقه دار
	verticillate U	حلقه شده
	annulation U	تشکیل حلقه
	annulated U	حلقه دار
	annulate U	حلقه دار
	annular U	حلقه مانند