English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ring clossure U حلقه بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dial collar U طوقه یا حلقه درجه بندی شده
graduate collar U حلقه یا طوقه درجه بندی شده
ring clossure reaction U واکنش حلقه بندی
Other Matches
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
write enable ring U حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nests U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
crispest U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops U حلقه درون حلقه دیگر
loop U حلقه درون حلقه دیگر
crisp U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped U حلقه درون حلقه دیگر
crisps U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
wreathy U حلقه حلقه شده
quoit U حلقه پرتاب حلقه
purls U حلقه حلقه شدن
purl U حلقه حلقه شدن
convolute U حلقه حلقه کردن
purling U حلقه حلقه شدن
purled U حلقه حلقه شدن
eye bolt U حلقه حلقه اتصال
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording U جمله بندی کلمه بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
lineament U طرح بندی صورت بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load U بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
verticil U حلقه
looped U حلقه
curly U حلقه حلقه
ring U حلقه
straps U حلقه
strap U حلقه
reels U حلقه
loops U حلقه
reeling U حلقه
anadem U حلقه گل
reeled U حلقه
volute U حلقه
eyes U حلقه
vortices U حلقه
eyeing U حلقه
vortexes U حلقه
vortex U حلقه
earring U حلقه
bell-flower U حلقه گل
coil U حلقه
volution U حلقه
eye U حلقه
loop U حلقه
lunette U حلقه
coils U حلقه
convolution U حلقه
convolutions U حلقه
metamere U حلقه
ran U حلقه
eying U حلقه
coiled U حلقه
whorl U حلقه
ear ring U حلقه
hanks U حلقه
grummet U حلقه
curled U حلقه
collars U حلقه
hank U حلقه
do while loop U حلقه WHILE/DO
wisp U حلقه
strop U حلقه
curl U حلقه
meshes U حلقه
whorls U حلقه
cycles U حلقه
mesh U حلقه
fascias U حلقه
fascia U حلقه
reel U حلقه
meshing U حلقه
link U حلقه
wreaths U حلقه گل
collar U حلقه
hoop U حلقه
gird U حلقه
hoops U حلقه
cycle U حلقه
ring aperture U حلقه
wisps U حلقه
flower cup U حلقه گل
cycled U حلقه
curls U حلقه
for/next loop U حلقه NEXT/FOR
gyre U حلقه
wreath U حلقه گل
missing link U حلقه مفقوده
curled U حلقه بردار
life buoy U حلقه نجات
parrel U حلقه ریسمان
coil U حلقه شدن
curls U حلقه بردار
curls U پیچاندن حلقه
curls U حلقه کردن
curled U حلقه شدن
ringed U حلقه دار
looping U حلقه زنی
looping U ایجاد حلقه
missing links U حلقه مفقوده
curls U حلقه شدن
curled U پیچاندن حلقه
bullrings U حلقه سینه
bullring U حلقه سینه
adaptor piece U حلقه اتصال
hoops U حلقه بسکتبال
hoops U حلقه زدن به
hoop U حلقه بسکتبال
hoop U حلقه زدن به
ring current U جریان حلقه
ringleted U حلقه دار
coils U حلقه شدن
curl U حلقه بردار
curled U حلقه کردن
curl U حلقه شدن
eyelets U حلقه چشم
coiled U حلقه شدن
curl U پیچاندن حلقه
curl U حلقه کردن
verticillate U حلقه شده
ring current U جریان در حلقه
horse U خرک حلقه
loops U حلقه طناب
eyelet U حلقه چشم
baskets U حلقه بسکتبال
loop U حلقه شدن
loop U حلقه زدن
basket U حلقه بسکتبال
protection ring U حلقه حفافت
loop U حلقه طناب
slings U حلقه باربری
slinging U حلقه باربری
sling U حلقه باربری
loops U حلقه دارکردن
loops U حلقه زدن
looped U حلقه شدن
looped U حلقه زدن
loops U حلقه شدن
looped U حلقه دارکردن
looped U حلقه طناب
setting ring U حلقه تنظیم
ringlets U حلقه زلف
ringlet U حلقه زلف
ran U حلقه کلاف .
ringlety U حلقه دار
execute U حلقه اجرا
ringleader U سر حلقه رهبرشورشیان
swivels U حلقه خودگرد
segment U بند حلقه
segments U حلقه بند
segments U بند حلقه
ringleaders U سر حلقه رهبرشورشیان
swivels U حلقه گردان
executed U حلقه اجرا
positioning band U حلقه استقرار
six membered ring U حلقه شش عضوی
slip ring U حلقه سایشی
segment U حلقه بند
nested loop U حلقه لانهای
executing U حلقه اجرا
raceway U حلقه گردش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com