Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
legit
U
حلال مشروع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cosolvent
U
روغن شبه حلال شبه حلال
thinner
U
حلال
permitted
U
حلال
lawful
U
حلال
peel
U
حلال
peels
U
حلال
kosher
U
حلال
dissolving
<adj.>
U
حلال
resolvent
<adj.>
U
حلال
solvents
U
حلال
solvent
<adj.>
U
حلال
licit
U
حلال
legitimates
U
حلال زاده
amphiprotic solvent
U
حلال امفوتری
acid solvent
U
حلال اسیدی
legitimating
U
حلال زاده
polar solvent
U
حلال قطبی
amphiprotic solvent
U
حلال دوخصلتی
amphoteric solvent
U
حلال امفوتری
nonpolar solvent
U
حلال ناقطبی
lawful
U
حلال داتایی
legitimate
U
حلال زاده
solvated
U
حلال پوشیده
fair trade
U
کسب حلال
co solvent
U
کمک حلال
solvent phase
U
فاز حلال
amphoteric solvent
U
حلال دوخصلتی
legitimated
U
حلال زاده
born in lawful wedding
U
حلال زاده
aprotic solvent
U
حلال بی پروتون
licit
U
مشروع
legitmate
U
مشروع
ill gotten
U
نا مشروع
rightful
U
مشروع
legal
U
مشروع
illegal
U
نا مشروع
legitimates
U
مشروع
legitimated
U
مشروع
legitimate
U
مشروع
lawful
U
مشروع
loyal
U
مشروع
legitimating
U
مشروع
immiscible solvent
U
حلال امتزاج ناپذیر
to turn an houest
U
پول حلال دراوردن
solvated proton
U
پروتون حلال پوشیده
extraction solvent
U
حلال استخراج کننده
nonqaueous solvent
U
حلال غیر ابی
speak of the devil and he appears
<idiom>
U
حلال زاده بودن
lyophilic colloid
U
کلویید حلال دوست
lyophobic colloid
U
کلویید حلال گریز
self defence
U
دفاع مشروع
se defedendo
U
به عذردفاع مشروع
legitimizing
U
مشروع کردن
lawfully
U
بطور مشروع
legitimization
U
مشروع کردن
legitimised
U
مشروع کردن
legitimises
U
مشروع کردن
legitimize
U
مشروع کردن
legitimized
U
مشروع کردن
legitimizes
U
مشروع کردن
legitimising
U
مشروع کردن
legitimates
U
دارای حق مشروع
right of self defence
U
حق دفاع مشروع
gravy
U
استفاده نا مشروع
legitimate defence
U
دفاع مشروع
fair trade
U
تجارت مشروع
dejure
U
مشروع بطورقانونی
legitimating
U
دارای حق مشروع
legitimate
U
دارای حق مشروع
legitimated
U
مانع مشروع
legitimated
U
دارای حق مشروع
legitimates
U
مانع مشروع
illegitimate
U
غیر مشروع
legal
U
مشروع حقوقی
legitimate
U
مانع مشروع
legal impediment
U
مانع مشروع
legitimating
U
مانع مشروع
lawful
U
مشروع شرعی
legitimate excuse
U
مانع مشروع
legitimate advantage
U
منفعت مشروع
alcohol-free beer
U
آبجوی حلال
[غذا و آشپزخانه]
near beer
[American]
U
آبجوی حلال
[غذا و آشپزخانه]
non-alcoholic beer
U
آبجوی حلال
[غذا و آشپزخانه]
true born
U
حلال زاده اصیل اصل
varsol
U
حلال نفتی شبیه نفتا
legitimately
U
بطور مشروع یا قانونی
licitly
U
بطور مجاز یا مشروع
illicit
U
نا مشروع مخالف مقررات
u. claims
U
دعاوی غیر مشروع یا ناحق
legitimately
U
به طور مشروع یا قانونی صحیح
chlorinated hydrocarbon
U
ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
legitimist
U
هواخواه اصول سلطنت با حق مشروع یا ارثی
ill gotten
U
با وسایل غیر مشروع بدست امده
toluene
U
مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
acrylic lacquer
لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
legtimize
U
مشروع کردن قانونی کردن
legitimatize
U
قانونی کردن مشروع کردن
real will
U
مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com