English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tonnage rent U حق امتیازی که از مواداستخراجی معدن به نسبت هرتن وصول میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accessit U امتیازی که به شاگردان ممتاز داده میشود
let point U امتیازی که بخاطر مداخله حریف به رقیب او داده میشود
pillotage U وجوهی که بابت راهنمایی کشتی وصول میشود
pontage U مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
tactics U دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
tonnage U حقوق گمرکی که از کشتیها به نسبت بارشان دریافت میشود
reference junction U اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
scsi U پیشرفتی که باعث افزایش نرخ ارسال داده نسبت به مشخصات اصلی JCSI میشود
del credere agent U نمایندهای که متعهد به وصول طلبها میباشد نمایندهای که وصول مطالبات راتقبل مینماید
point designation U شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
shaft inset [shaft station] U راهروی معدن [ایستگاه معدن]
auto lean U مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
muzzle energy U انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
currency depreciation race U تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
cartridges U کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
cartridge U کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
turboprop U توربین گاز که دران توان بیشتری از توربین برای چرخاندن شفت ملخ نسبت به توربوفن گرفته میشود
fabianism U نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
offset point U در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
prerogatives U امتیازی
preferential U امتیازی
prerogative U امتیازی
concessive U امتیازی
concessionary U امتیازی
backs U نشانگری که موقعیت گره پدر نسبت به گره اصلی را نگه می دارد. که در برنامه سازی برای حرکت به عقب در فایل استفاده میشود
back U نشانگری که موقعیت گره پدر نسبت به گره اصلی را نگه می دارد. که در برنامه سازی برای حرکت به عقب در فایل استفاده میشود
six U ضربه 6 امتیازی
three point U فن 3 امتیازی کشتی
point scale U مقیاس امتیازی
sixes U ضربه 6 امتیازی
four U ضربه 4 امتیازی
preferential duties U حقوق گمرکی امتیازی
patent U دارای حق امتیاز امتیازی
patenting U دارای حق امتیاز امتیازی
patents U دارای حق امتیاز امتیازی
patented U دارای حق امتیاز امتیازی
preferentially U با قائل شدن حقوق امتیازی
yerkes bridges point scale U مقیاس امتیازی یرکیز-بریجز
it is a privilege to see him U دیدن اویکنوع امتیازی است
centurian U بازیگر 001 امتیازی کریکت
leverage U نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
ohm's law U جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
lift fan U توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
liftjet U توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
prorata U برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable U قابل نسبت دادن نسبت دادنی
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
nationallism U مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
most favored nation U کشورهایی را گویند که در صورتی که یکی از لنها امتیازی را به کشور دیگر بدهد سایرین نیزبخودی خود دارای ان امتیازبشوند
collection U وصول
recoveries U وصول
recovery U وصول
reception U وصول
receptions U وصول
collections U وصول
practicable <adj.> U قابل وصول
to get in U وصول کردن
collectable U قابل وصول
get in U وصول کردن
accessibility U قابلیت وصول
certificate of receipt U گواهی وصول
outstanding U وصول نشده
outstandingly U وصول نشده
cleared cheque U چک وصول شده
executable <adj.> U قابل وصول
recvery U استرداد وصول
recovers U وصول کردن
recoverable U قابل وصول
collects U وصول کردن
levier U مالیات وصول کن
collecting U وصول کردن
collect U وصول کردن
recover U وصول کردن
recoveries U وصول جبران
recovering U وصول کردن
receive U وصول کردن
receives U وصول کردن
recovery U وصول جبران
collectible U قابل وصول
collecting books U وصول مطالبات
collecting debts U وصول مطالبات
collection charges U هزینه وصول
receipts U اعلام وصول
feasible <adj.> U قابل وصول
makable [spv. makeable] <adj.> U قابل وصول
makeable <adj.> U قابل وصول
accession U تابع وصول
manageable <adj.> U قابل وصول
accessible U قابل وصول
possible [doable, feasible] <adj.> U قابل وصول
recipients U وصول کننده
recipient U وصول کننده
come at able U قابل وصول
workable <adj.> U قابل وصول
makable <adj.> U قابل وصول
line of approach U راه وصول
receipt U وصول کردن
collection order U دستور وصول
doable <adj.> U قابل وصول
collection charge U هزینه وصول
levying U وصول مالیات
receipts U وصول کردن
acknowledgement of receipt U اعلام وصول
acknowledgment U اعلام وصول
receipt U اعلام وصول
achievable <adj.> U قابل وصول
contrivable <adj.> U قابل وصول
collection fee U هزینه وصول
levied U وصول مالیات
levies U وصول مالیات
levy U وصول مالیات
copper mine U معدن مس
wheal U معدن
chalcopyrite U معدن مس
mineral U معدن
mined U معدن
mines U معدن
mine U معدن
receipts U اعلام وصول نمودن
receivable U قابل وصول پذیرفتنی
debt enforcement U درخواست طلب وصول
debt collector U وصول کننده طلب
acknowledgement U اعلام وصول رسید
receipt U اعلام وصول نمودن
debt collecting agency U نماینده وصول مطالبات
acknowledgment U شماره اعلام وصول
acknowledges U اعلام وصول کردن
acknowledge U اعلام وصول کردن
cash U وصول کردن نقدکردن
irrecoverably U بطور وصول نشدنی
collection charge U هزینه وصول مطالبات
accessible U در دسترس قابل وصول
cashing U وصول کردن نقدکردن
collecting bank U بانک وصول کننده
publicans U مامور وصول مالیات
publican U مامور وصول مالیات
cashed U وصول کردن نقدکردن
cashes U وصول کردن نقدکردن
irrecoverable U غیر قابل وصول
acknowledging U اعلام وصول کردن
acknowledgements U اعلام وصول رسید
solvency U قابل وصول بودن
acknowledgments U اعلام وصول رسید
good dept U طلب وصول شدنی
good debt U طلب وصول شدنی
minecar U واگن معدن
miner's lamp U چراغ معدن
coalminer U کارگر معدن
prospector U معدن کاو
stone pit U معدن سنگ
mine tunnel U تونل معدن
tunnel of mine U تونل معدن
mineralogist U معدن شناس
stone quarry U معدن سنگ
prospector U معدن یاب
mineralogy U معدن شناسی
zoisite U سنگ معدن
mine timber U الوار معدن
mining U معدن کاری
garnierite U معدن نیکل
stannary U معدن قلع
gasman U بازرس معدن
winning U استخراج معدن
minette ore U سنگ معدن
mercury mine U معدن جیوه
winnings U استخراج معدن
prospectors U معدن کاو
gasmen U بازرس معدن
mine locomotive U لکوموتیو معدن
mine coal U ذغال معدن
prospectors U معدن یاب
mining U استخراج معدن
goldmines U معدن طلا
goldmine U معدن طلا
ores U سنگ معدن
quarries U معدن شن و ماسه
shoots U رگه معدن
shoot U رگه معدن
quarries U معدن سنگ
tinstone U معدن قلع
quarry U معدن شن و ماسه
quarry U معدن سنگ
lode U رگه معدن
quarrying U معدن سنگ
adit U راه رو معدن
trammer U جرثقیل معدن
copper ore U سنگ معدن مس
quarrying U معدن شن و ماسه
ore U سنگ معدن
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com